زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۲۸ مطلب با موضوع «اباعبدالله الحسین (ع) :: حضرت زینب (س)» ثبت شده است

 

زبان حال حضرت زینب (س)   _   اربعین

 

 

بی تو قفس با آسمان فرقی ندارد

بود و نبود این جهان فرقی ندارد

وقتی نباشی این و آن فرقی ندارد

دیگر بهارم با خزان فرقی ندارد

دیگر چه فرقی می کند قحطی آب است

دریا بدون تو برای من سراب است

 

تو قول دادی آشنای هم بمانیم

شانه به شانه پا به پای هم بمانیم

تا دست در دست عصای هم بمانیم

تا آخرین لحظه برای هم بمانیم

از روی تل دیدم سوی گودال رفتی

اینقدر دست و پا زدی از حال رفتی

 

خواهر بمیرد که دگر یاری نداری

تنها شدی و هیچ غمـخواری نداری

دور و برت حتی عزاداری نداری

خواهر اسارت می رود کاری نداری

جان برادر صبر هم اندازه دارد

زینب برای چند غم اندازه دارد

 

انگار خاک کربلا آتش گرفته

موی تمام بـچه ها آتش گرفته

از تشنگی لب های ما آتش گرفته

پیراهنت دیگر چرا آتش گرفته ؟

پاشو ابولفظلم ببـین خواهر غریب است

ذکر مدام زینبت امن یجیب اســت

 

دیدم به دست ساربان انگشترت رفـت

دیدم که دستی سمت گوش دخترت رفت

دیدم به روی نیزه حتی حنجرت رفت

یک نیزه پشت خیمه پیش اصغرت رفت

با نیزه دنبال سر شش ماهه رفتند

آری سراغ اصغر شـش ماهـه رفتند

 

خیمه به غارت می رود وقتی نباشی

زینب اسارت می رود وقتی نباشی

بزم جسارت می رود وقتی نباشی

دار و ندارت می رود وقتی نباشی

ما را میان سلسله بردند کوفه

همراه شمر و حرمله بردند کوفه

 

 

صابر خراسانی

 


کانال تلگرام  زائرانه  (کلیک کنید)


 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۵ ، ۱۳:۳۹
AHR

 

حضرت زینب (س)   _   مدح

 

 

در همه جا حرف حق ذکر لب زینب است

سوز و گداز دل شیعه تب زینب است

 

فاطمه را نایبه ، دور ز هر شائبه

وه که چقدر جاذبه در خطب زینب است

 

جدش ابوالقاسم است از شجر هاشم است

نسل به نسل عالم است ، این نسب زینب است

 

نام پدر می فروش ، هر دو پسر باده نوش

کاسه ی صبح ازل جام لب زینب است

 

آینه را با قلم حاجت تذهیب نیست

شرم و حیا و ادب خود ذهب زینب است

 

اشک حسین دجله است چشم حسین قبله است

علقمه خود شاهد راز شب زینب است

 

رمز سخن با خدا عشق حسین است و بس

یک سر سیم سخن در عصب زینب است

 

هیبت او حیدری است ، عفت او مادریست

دیده ی هر حق طلب در طلب زینب است

 

پیش حسین هو زند ، دم ز غم او زند

ز شرم زانو زند ، این ادب زینب است

 

در سند نینوا چیست حدود و قیاس

مساحت کربلا با وجب زینب است

 

شیر زنی حق پرست قامت دشمن شکست

خرابه یک شعبه ای از شعب زینب است

 

شام پر از همهمه در همه جا زمزمه

یزید در واهمه از غضب زینب است

 

ای که مریضی بیا بر در آل عبا

دوای هر نوع مرض در مطب زینب است

 

نوحه بخوان نوحه خوان هیچ مشو ناگران

نوحه گر بی ریا منتخب زینب است

 

"سید خوش زاد"  را نیست نیازی به کس

لعل لبش شکرین از رطب زینب است

 

سیدحسن خوش زاد

 


کانال تلگرام  زائرانه (کلیک کنید)


 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۱۸
AHR

 

زبان حال حضرت زینب (س)  _  اربعین

 

 

باور نمی کنم که رسیدم کنار تو

باور نمی کنم من و خاک دیار تو

 

یک اربعین گذشته و من پیر تر شدم

یک اربعین گذشت و شدم همـجوار تو

 

یک اربعین اسیر بلایم ، اسیر عشق

یک اربعین دچار فراقم ، دچار تو

 

یک اربعین دویده ام و زخم دیده ام

دنبال ناله های یتیمان زار تو

 

یک اربعین به جای همه سنگ خورده ام

یک اربعین شده بدنم سنگسار تو

 

یک اربعین به گریه ی من خنده کرده اند

لب های قاتلان تو و نیزه دار تو

 

مثل رباب مثل همه تار تر شده

چشمان خسته ی من چشم انتظار تو

 

روز تولدم که زدم خنده بر لبت

باور نداشتم که شوم سوگوار تو

 

با تیغ و تیر و دشنه تو را بوریا کنند

با سنگ و تازیانه مرا داغدار تو

 

یادم نمی رود به لبت آب آب بود

یادم نمی رود بدن غرق خار تو

 

مانده صدای حرمله در گوش من هنوز

پستی که نیزه زد به سر شیرخوار تو

 

حالا سرت کجاست که بالای سر روم ؟

گریم برای زخم تن بی شمار تو

 

من نذر کرده ام که بخوانم در علقمه

صد فاتحه برای یل تک سوار تو

 


حسن لطفی

 


کانال اشعار آیینی  «زائرانه» در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۱۹
AHR

 

سروده ای حماسی در محکومیت آل سعود و وهابیت

[ تقدیم به مدافعان حرم حضرت زینب (س) ]

 

 

باز هم حیله به دنبال شکار افتاده
گره تازه ای این بار به کار افتاده

گرگ خونـخوار لباس گله را پوشانده
پرده ی فتنه رخ حرمله را پوشانده

هدف این جریان تفرقه انداختن است
باز انگیزه ی این قوم جمل ساختن است

جهل این قوم به پیراهن گل لک انداخت
ناگهان در دل هر رکعت شان  شک انداخت

خون حق می چکد از پنجه ی این قوم پلید
می رسد سلسله ی این سلفی ها به یزید

آتش معرکه از گور یهود است دگر
وقت رسوا شدن آل سعود است دگر

خوابتان برده مگر مدعیان الکی ؟
ای شما معتقد راه و نشان الکی

چه بلایی به سر دین شما آمده است
چه خطایی ست که از دست شما سر زده است

حمله بر حرمت فرزند پیمبر کردید
غصه ی فاطمه (س) را چند برابر کردید

آسمان هست پرم بسته شود می میرم
عمه ی عشق حرم بسته شود می میرم

بشتابید علی ها که گلوتان سپر است
در کمان نوه ی حرمله تیر سه پر است

ما  نمردیم که آشفتگی آغاز شود
باز هم پای حرامی به حرم باز شود

پرچم سبز ولی نعمت مان تا بالاست
ذولفقار است که در دست ابوحامد هاست

سینه ی ما سپر تیر و سنان می گردد
راه ما ختم به آغوش جنان می گردد

فاطمیون همگی حامی مکتب هستند
پاسبان حرم حضرت زینب (س) هستند

گر چه کشتید ولی فاتح دیگر داریم
ما محال است که دست از شهدا برداریم

غیرت خون عـلـی (ع) در رگ ما هست هنوز
شمر نابود شد و کرب و بلا هست هنوز

آه مظلوم بر این دامنتان می گیرد
آتش شیعه به پیراهنتان می گیرد

می رسد منتقم خون خدا از این راه
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله

 

صابر خراسانی

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۵۸
AHR

 

زبان حال حضرت زینب (س)  _  اربعین

 

 

یادش به خیر روز و شبم با حسین بود
ذکر بی اختیار لبم یاحسین بود

پا تا سر عقیله سراپا حسین بود
وقت اذان اشهد من یاحسین بود

 ما تار و پود رشته ی پیراهن همیم
یعنی من و حسین ، حسین و من همیم

 

 دور از تو هست ولی دست از تو برنداشت
خسته شده ست ولی دست از تو برنداشت

از پا نشست ولی دست از تو برنداشت
زینب شکست ولی دست از تو برنداشت

 مانند من کسی به غم و رنج تن نداد
آه وغمی چنین به دل پنج تن نداد

 


ادامه شعر  (شعر به صورت کامل)  در   ادامه مطلب


 

یادش به خیر روز و شبم با حسین بود
ذکر بی اختیار لبم یاحسین بود

پا تا سر عقیله سراپا حسین بود
وقت اذان اشهد من یاحسین بود

 ما تار و پود رشته ی پیراهن همیم
یعنی من و حسین ، حسین و من همیم

 

 دور از تو هست ولی دست از تو برنداشت
خسته شده ست ولی دست از تو برنداشت

از پا نشست ولی دست از تو برنداشت
زینب شکست ولی دست از تو برنداشت

 مانند من کسی به غم و رنج تن نداد
آه وغمی چنین به دل پنج تن نداد

 

 یادش به خیر بال و پرش می شدم خودم
سایه به سایه همسفرش می شدم خودم

یک عمر مادر و پدرش میشدم خودم
جای همه فدای سرش می شدم خودم

 نام حسین حکم  قسم را گرفته بود
یک شب ندیدنش نفسم را گرفته بود

 

 یادم می آید آینه روی حسین بود
اشک دو چشمم آب وضوی حسین بود

هم پنجه هام شانه ی موی حسین بود
هم بوسه های زیر گلوی حسین بود

 یادم نرفته نیمه شب از خواب می پرید
یادم نرفته تشنه لب از خواب می پرید

 

 ماندند کربلا کس و کاری که داشتیم
آتش گرفت دار و نداری که داشتیم

بی سر شدند ایل و تباری که داشتیم
از ما گرفت کوفه قراری که داشتیم

 یک روز خانه ی پدر من شلوغ بود
یادش به خیر دور و بر من شلوغ بود

 

 جای سلام سنگ به من پرت کرده اند
از پشت بام سنگ به من پرت کرده اند

زن های شام سنگ به من پرت کرده اند
شاگرد هام سنگ به من پرت کرده اند

 داغت نشست قلب صبور مرا شکست
زخم زبان شام غرور مرا شکست

 

 حالا فقط به پیرهنش فکر می کنم
می سوزم و به سوختنش فکر می کنم

دارم به دست و پا زدنش فکر می کنم
بس که به نیزه و دهنش فکر میکنم ...

 با روضه ی برادرم از هوش می روم
با ضجه های مادرم از هوش می روم

 

 از هر که تازه آمده از راه نیزه خورد
گَه گاه سنگ ، گاه لگد ، گاه نیزه خورد

شد نوبت سنان ، دهن شاه نیزه خورد
در کل هزار و نهصد و پنجاه نیزه خورد

 آنقدر سنگ خورد که آیینه اش شکست
در زیر نعل ها قفس سینه اش شکست

 

 وای از محاسن تو و انگشت های شمر
وای از لب و دهان تو و جای پای شمر

گیسوی من فشرد ، به کف ضربه های شمر
مثل تن تو خورد به من چکمه های شمر

 

جواد پرچمی

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۰۵
AHR

 

حضرت زینب (س)  _   مناجات

 

 

در واژه‌ های شعر تو دیدم وقار را

حُجب و حیای فاطمی این تبار را

 

با تیغ خطبه فاتح صفین کوفه‌ ای

مولا سپرده دست شما ذوالفقار را

 

در اوج بیکران خودت مست می کِشی

هفتاد و دو ستاره ی دنباله دار را

 

درس حجاب می‌دهد این آستین شرم

معنا کنید روسری وصله دار را

 

با واژه‌ های هیزم و مسمار و شعله ها

آتش زنید مستمع بی‌قرار را

 

خانم اگر اشاره به طشت طلا کنید

خون گریه می کنیم خزان تا بهار را

 

چشمت به غیر چشم حسینت ندیده است

دیدی کنار طشت ، بساط قمار را

 

زینب کجا و مجلس نامحرمان کجا !

از دست داده‌ ام به خدا اختیار را

 

این بوی سیب چیست ؟ دوباره گرفته‌ای

بر روی دست پیرهن شهریار را

 

اکسیر اشک روضه تان مس طلا کند

وقتش رسیده است بسنجی عیار را

 

وحید قاسمی

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۰۷
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  مدح / مناجات

 

 

پرورش یافته ی  دامن زهرا هستی

دانش آموخته ی  مکتب مولا هستی

 

مریم از محضرتان درس حیا آموزد

چون که محجوب ترین دختر حوا هستی

 

جان گرفته شجر طیبه از آمدنت

فصل سرسبز تولا و تبری هستی

 

خطبه ات معجزه ات منجی موسی صفتان

تو کلیمی که فقط بی ید بیضا هستی

 

بانگ کوبنده تان بر همگان ثابت کرد

با اباالفضل علمدار هم آوا هستی

 

طینت مرده یشان زنده شد و فهمیدن

علوی زاده ای و مثل مسیحا هستی

 

دل دریایی تان در تب امواج غروب

معنی واقعی هیبت دریا هستی

 

واژه ها پیش مقامت همه تعظیم کنند

تو خداوند نمادین غزل ها هستی

 

روضه هامان همه با یاد شما ختم شود

از همه زاویه ها روشن و پیدا هستی

 

بعد هفتاد و دو زخمی که به جانت زده اند

باز در بحبوحه حادثه سر پا هستی

 

راز آن عصر غم انگیز چرا فاش نشد

تو مه آلود ترین فرد معما هستی

 

وحید قاسمی

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۲۲
AHR

 

به مناسبت فرا رسیدن  ولادت با سعادت حضرت زینب (س)

[ 25 بهمن 1394 / 5 جمادی الاول 1437 ]

 

می توانید اشعار زیبای ولادت عمه ی سادات (س) را در وبلاگ  «زائرانه»  بخوانید .

برای دیدن هر یک از اشعار ، روی آن کلیک کنید .

 

 

با خبر کرد نسیمی همه ی دنیا را  |  مسعود اصلانی

 

ای بحر کمال گوهر آوردی  |  غلامرضا سازگار

 

نسیم پرده ی گهواره را تکان می داد  |  وحید قاسمی

 

وقت نزول رحمت حق از سحاب شد  |  محمد فردوسی

 

آرامش زیبای دو دریاست نگاهش  |  قاسم صرافان

 

رسید مژده که ماه جمادی الاولی ست  |  غلامرضا سازگار

 

قلم به دست گرفتم که با خدا باشم  |  محمد بیابانی

 

امشب صفا دارد صفای دیگری را  |  توحید شالچیان

 

ای آنکه شکستی کمر فاصله ها را  |  علی اکبر لطیفیان

 

باز به بیت مصطفی بتول دیگر آمده  |  غلامرضا سازگار

 

کوری چشم دشمن آل پیمبری  |  حسین رستمی

 

امشب از برج ولایت اختر آمد اختر آمد  |  غلامرضا سازگار

 

پرورش یافته ی دامن زهرا هستی  |  وحید قاسمی

 

گفتم از کوه بگویم قدمم می برزد  |  حمیدرضا برقعی

 

امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد   |   سازگار

 

در واژه های شعر تو دیدم وقار را   |   وحید قاسمی

 

دل را به پاس عشق تو میل خم است و بس   |   ژولیده

 

خیزید که گلزار ولا را ثمر آمد  |  غلامرضا سازگار

 

امشب دلم به تاب و سرم گرم از تب است  |  محسن عرب خالقی

 

ما ریزه خوار سفره ی احسان زینبیم   |   وحید قاسمی

 

 

ولادت با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها بر تمامی شیعیان جهان ،

و روز پرستار بر تمامی پرستاران صبور مبارک و گرامی باد.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۰۳
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت / مدح

 

 

امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد 
امشب زمین فروغ به هفت آسمان دهد 
امشب خدا تجلی خود را نشان دهد 
با خط نور ، بر همه خط امان دهد 
میلاد شیر دخت علی ، شیر داور است 
سر تا قدم حقیقت زهرای اطهر است 

 


شعر کامل در  ادامه مطلب


 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۲۸
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت / مدح

 

 

امشب از برج ولایت اختر آمد اختر آمد

بحر مواج شرف را گوهر آمد گوهر آمد

کوثر ختم رسل را کوثر آمد کوثر آمد

شیر حق یعنی علی را دختر آمد دختر آمد

بانگ یا رب یا رب آمد ، برج دین را کوکب آمد

عشق در تاب و تب آمد ، زینب آمد زینب آمد

کرده روشن چشم زهرا و امیرالمؤمنین را

 


شعر کامل در  ادامه مطلب


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۲۹
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت / مدح

 

 

باز به بیت مصطفی بتول دیگر آمده

رسول را سول را ، دوباره کوثر آمده

بتول را بتول را ، یگانه دختر آمده

حسین را حسین را ، خجسته خواهر آمده

رضا و حلم و صبر را ، بزرگ مادر آمده

شهید را شهید را ، پیام آور آمده

ائمه را  ائمه را ، چراغ انجم است این

دختر اول علی ، بتول دوم است این

 


ادامه ی این شعر (شعر به صورت کامل)  در  ادامه مطلب


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۲۸
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  مدح / مناجات

 

 

گفتم از کوه بگویم ، قدمم می لرزد

از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد

هیبت نام تو یک عمر تکانم داده است

رسم مردانگی ات راه نشانم داده است

پی نبردیم به یکتایی نامت زینب

کار ما نیست شناسایی نامت زینب

من در ادراک شکوه تو سرم می سوزد

جبرئیلم ، همه ی بال و پرم می سوزد

من در اعماق خیالم ... چه بگویم از تو

من در این مرحله لالم ، چه بگویم از تو

چه بگویم ؟ به خدا از تو سرودن سخت است

هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است

چه بگویم که خداوند روایت گر توست

تار و پود همه افلاک ، نخ معجر توست

روبروی تو که قرآن خدا وا می شد

لب آیات به تفسیر شما وا می شد

آمدی تا که فقط زینت مولا باشی

تا پس از فاطمه ، صدیقه ی صغری باشی

آمدی شمس و قمر پیش تو سو سو بزنند

تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند

چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد

باز تکرار همان سوره ی  « اعطینا »  شد

عشق عالم به تو از بوسه مکرر می گفت

به گمانم به تو آرام پیمبر می گفت :

بی تو دنیای من از شور و شرر خالی بود

جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود

 

حمیدرضا برقعی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۰۹
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت / مناجات

 

 

دل را به پاس عشق تو میل خُم است و بس

جان در ره دمشق تو سر در گم است و بس

زان دم که از بهشت تو تبعید می شدیم

تا حال ننگ ما طلب گندم است و بس

ای نور مهر و ماه طفیل نگاه تو

تنها نه مست جلوه ی تو انجم است و بس

تو چارده جمال و جلال محمّدی

کی گفته محو تو قمر سوم است و بس

عالم تمام مست ولای تو زینب اند

این میکده نمونه ای از مردم است و بس

ای صاحب مقام ولایت خوش آمدی

ای رهبر طریق هدایت خوش آمدی

 

ای نفس ناطقه گره ام وا نمی شود

وصف تو ای عقیله مهیّا نمی شود

گل ها اگر کتاب و گیاهان قلم شوند

هرگز مقام قرب تو انشا نمی شود

ای عاقله ، محدّثه ، عُلیا مخدره !

مُلک و ملک ز مدح تو ارضا نمی شود

قلب سلیمه ، نفس زکیّه ، مجلله !

قدّیس تر ز نفس تو پیدا نمی شود

خالص ترین عیار محبّت به قلب توست

بی مُهر عاطفه دلی امضا نمی شود

ای ثروت همیشگی و ناتمام عشق

تا روز حشر بر دل پاکت سلام عشق

 

 

محمود ژولیده

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۲۸
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت

 

 

خیزید که گلزار ولا را ثمر آمد

در خانه ی خورشید هدایت قمر آمد

از دامن صدیقه بتول دگر آمد

آیینه ی پیغمبر و مام و پدر آمد

محبوبه ی حق روح عبادات خوش آمد

ناموس خدا عمه ی سادات خوش آمد

 


متن کامل این شعر  در   ادامه مطلب


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۳۰
AHR