زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

سر ظهر است و انتهای نبرد | داوود رحیمی

چهارشنبه ۰۳ /تیر/ ۱۳۹۴ [ ۰۱:۱۱ ]

 

 

حضرت علی اصغر (ع)   _   شهادت

 

 

سر ظهر است و انتهای نبرد

همه جا پر شده صدای نبرد

پدرت خسته از بلای نبرد

اصغرم حاضری برای نبرد ؟

یار شش ماهه ی پدر، اصغر

آبروی مرا بخر اصغر

نذر ام البنین چهار قمر

سهم لیلی برادرت اکبر

زینب آورده بود هر دو پسر

نجمه هم داده پاره های جگر

نذر من هم تویی ، تو تاج سرم

همه ی هستی ام برو پسرم

از کف و هلهله نترس برو

اینهمه ولوله! نترس برو

از صف قافله نترس برو

مادر از حرمله نترس برو

تو نشانش بده علی هستی

با همین سن کم یلی هستی

از می حیدری تو نوشیدی

مثل یک رود می خروشیدی

از دل گاهواره جوشیدی

گرچه بر تن زره نپوشیدی...

از سه شعبه نترس مادر جان

ذکر حیدر بگو برو میدان

به دلم غم نشاندی اصغر من

به چه روزم کشاندی اصغر من

زود رفتی نماندی اصغر من

رجز گریه خواندی اصغر من

هق هق ات مثل نغمه ی تکبیر

تو و یک جنگ تن به تن با تیر

دلهره دارد این دلم چه شده ؟

می شود غصه قاتلم چه شده ؟

به سر آمد تحملم چه شده ؟

چه خبرشد ؟ بگو ! گلم چه شده ؟

پدر پیر تو چرا برگشت ؟

یک قدم آمده دو تا برگشت ؟

پدرت دست و پاش می لرزد

بغض کرده صداش می لرزد

اشک بر گونه هاش می لرزد

چیست زیر عباش می لرزد ؟

می کشد روی تو عبا چه کند ؟

می رود پشت خیمه ها چه کند ؟

گریه های مرا تو نشنیدی ؟

تو که از مادرت نرنجیدی ؟

پاشو اصغر بگو که بخشیدی !

تو چرا زیر خاک خوابیدی ؟

ترسم از اینکه زیر و روت کنند

با سر نیزه جستجوت کنند

هستی مادر تو را بردند

زیور خواهر تو را بردند

آخرش پیکر تو را بردند

روی نیزه سر تو را بردند

باز هم مقصد عمو شده ای

روی نی هم قدِ عمو شده ای

 

 

داوود رحیمی

 

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی