زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد سازگار» ثبت شده است

امیرالمومنین علی علیه السلام

 

ز خورشید گردون فراتر منم من

که خاک کف پای حیدر منم من

 

سزد گر ملک لب گشاید به مدحم

که مداح مولای قنبر منم من

 

علی (ع) آن که گر پرسی از وی که هستی

بگوید که ساقی کوثر منم من

 

نگهبان دین دست حق روح قرآن

رسول خدا را برادر منم من

 

مسیحا شود زنده با یک نگاهم

که جان عزیز پیمبر (ص) منم من

 

به دریای طوفانی دهر کشتی

به کشتی توحید لنگر منم من

 

به پیغمبران رهنما در بلاها

به ختم رسل یار و یاور منم من

 

چه بالاتر از این چه نیکوتر از این

که همتای زهرای (س) اطهر منم من

 

علی (ع) جان احمد علی (ع) کفو زهرا

علی (ع) باب شبّیر و شبّر منم من

 

علی (ع) نوح ایمان علی (ع) روح قرآن

علی (ع) صاحب سِرّ داور منم من

 

علی (ع) قطب عالم علی (ع) محور حق

علی (ع) پیر جبریل پرور منم من

 

علی (ع) شیر و شمشیر و دست الهی

علی (ع) فاتح بدر و خیبر منم من

 

علی (ع) حجت و هادی و  پیر و مرشد

علی (ع) میر و سالار و سرور منم من

 

کجا می گریزند از دامن من

بیایید مولا و رهبر منم من

 

امامی که از خشم دوزخ رهاند

شما را به فردای محشر منم من

 

امیری که در جنگ های پیاپی

نبی گفت مدحش مکرر منم من

 

چراغی که شب های تاریک سوزد

به ویرانه های محقر منم من

 

دلیری که از ناله دردمندی

بلرزد وجودش سراسر منم من

 

کریمی که در جنگ شمشیر خود را

ببخشد به خصم ستمگر منم من

 

عزیزی که در تلخکامی نبی را

بود جان شیرین به پیکر منم من

 

به صحرا بگوئید من ابر و بادم

به دریا بگوئید گوهر منم من

 

به گیتی بگوئید من رهنمایم

به گردون بگوئید محور منم من

 

به آخر بگوئید اول علی (ع) بود

به اول بگوئید آخر منم من

 

به مظلوم گوئید من یار مظلوم

به ظالم بگوئید حیدر منم من

 

ولیِّ خداوند، مولود کعبه

که بخشید بر کعبه زیور منم من

 

مطاف حرم روح حج رکن ارکان

صفای صفا روح مشعر منم من

 

به من می سزد اقتدار خدایی

که عبد خداوند مظهر منم من

 

رفیق شفیق فقیران کوفه

ولی الله دادگستر منم من

 

امامی که ایتام ویران نشین را

بگیرد چو فرزند در بر منم من

 

شهیدی که گردیده گلگون ز خونش

مصلی و محراب و منبر منم من

 

کشاورز صحرا، چراغ خرابه

امیر و خداوند کشور منم من

 

ز مضمون شیرین در این باغ میثم

به نخل تو آنکو دهد بر منم من

 

 

استاد غلامرضا سازگار

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۸ ، ۰۳:۴۲
AHR

 

امام حسین (ع)   _  ولادت / مدح / حماسی

 

 

خانه ی شیر خدا امشب پر از نور خداست

البشاره لیله ی میلاد مصباح الهداست

 

بر سر دوش نبی ، شمس ولایت جلوه گر

پیش روی فاطمه ، مرآت حُسن ابتداست

 

فاطمه آورده فرزندی که در قدر و جلال

هم محمد هم امیرالمؤمنین هم مجتباست

 

چشم ثاراللهیان روشن به میلاد حسین (ع)

کام حزب اللهیان شیرین که این عید خداست

 

گام گام مقدمش ، رشک گلستان بهشت

عضو عضو  پیکرش ، اوراق صنع کبریاست

 

این همان مصباح دست غیب رب العالمین

این همان قرآن روی قلب ختم الانبیاست

 

چشم نه ، لب نه ، جبین نه ، حنجر و رخسار نه

پای تا سر غرق در گلبوسه های مرتضاست

 

با وجود آن که نَبوَد رحمت حق را حدود

این نمای رحمت بی حدِّ ذات کبریاست

 

سبط احمد ، نجل حیدر ، آرزوی فاطمه

خون قرآن ، اصل ایمان ، قلب دین ، روح دعاست

 

قطره ای از بحر لطفش چشمه ی آب حیات

ذره ای از خاک کویش درد عالم را دواست

 

وصف او باید کسی گوید که قرآن آورد

مدح او باید کسی گوید که او را خون بهاست

 

هر چه می بینم جمالش را ، نبی پا تا به سر

هرچه می خوانم ثنایش را ، علی  سر تا به پاست

 

هر سری تقدیم جانان گشت ، خاک پای او

هر دلی جای خدا گردد بر او صحن و سراست

 

هر چه از او خواست ذات پاک حق تقدیم کرد

در عوض او از خدای خویش بگرفت آنچه خواست

 

من نمی‌گویم ، نمی‌گویم ، خدا باشد حسین

لیک گویم گر خدایی از خدا خواهد ، رواست

 

خواهر مظلومه ی او مادر آزادگی است

تا قیامت بر همه آزاد مردان مقتداست

 

اصغری دارد که ذبح اکبرش خوانند خلق

دختری دارد که دست بسته اش مشکل گشاست

 

مادری دارد که در قرآن ، خدا مدّاح اوست

مدح او تطهیر و قدر و فجر و نور و «اهل‌أتی» ست

 

قامتی دارد... ، قیامت گوشه ای از سایه‌ اش

صورتی دارد که در چشم محمد دلرباست

 

بازویی دارد چو بازوی امیرالمؤمنین

هیبتی دارد که گویی خود علی مرتضاست

 

روز محشر ذکر کل انبیا یا فاطمه است

فاطمه گوید خداوندا حسین من کجاست ؟

 

او  بُوَد  فُلک  نجات و لنگرش دخت علی

این نباشد کفر اگر گویم خدایش ناخداست

 

شهریار کشور دل ها «حسین بن علی»

زاده ی ام‌البنین فرمانده ی کل قواست

 

آنچه در عالم گنه کار است در روز جزا

گر خدا بخشد به یک موی حبیب او به جاست

 

گر چه حتی روز محشر چشم زهرا سوی اوست

هر شب او واقعه ، هر روز او روز جزاست

 

این که خندانیم و گریانیم در میلاد او

می کند ثابت ، گل ما از زمین کربلاست

 

آنکه سر سازد نثار دوست ، از عالم سر است

کشته ی محبوب را گر کشته پنداری خطاست

 

مرگ در بستر بود بر عاشق صادق حرام

این معما را کسی داند که با ما آشناست

 

شور ما شور شهادت ، شوق ما شوق وصال

زخم ما یاری رحمت ، خون ما آب بقاست

 

من ز خون دل نوشتم بر جبین آسمان

هر که فانی در ره حق نیست ، پایانش فناست

 

قبر: کعبه ، رکن : مقتل ، تربت عشاق : حِجر

مضجع من «مروه» و ایوان عباسم «صفا» ست

 

گو یکی گردند خلقت از برای قتل من

قامتم تنها برای خالق یکتا دوتاست

 

آب را بر روی ما بسته ، نمی‌داند عدو

حنجر ما تشنه ی آب دم تیغ بلاست

 

وصل جانان از دم شمشیر می‌آید به دست

این همان معنای رمز «البلاءُ لِلولا» ست

 

"میثم"  این مصراع را با خط خون باید نوشت

رأس ما از تن جدا شد ، دوست کی از ما جداست ؟

 

استاد سازگار

 

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۵۱
AHR

 

حضرت عباس (ع)  _  تاسوعا / حماسی

 

 

شام تاسوعا به دشت کربلا

سرزمین البلا قالوا بلی

آن طرف آغاز راه نار بود

این طرف پایان هجر یار بود

آن طرف صحبت ز سر انداختن

این طرف حرف از سپر انداختن

حق و باطل از دو سو بستند صف

یک طرف باطل صفی سرها به کف

آن طرف فرمانده شر الناس بود

آن طرف صاحب علم عباس بود

 


شعر به صورت کامل در  ادامه مطلب


 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۱۲
AHR

 

ماه رمضان  _  مناجات

 

 

این من این کوه گنه این یم عفوی که تو داری

وعده دادی که ببخشی به رویم هیچ نیاری

 

قهر بود از من و صلح از تو ، بنازم کرمت را

با وجودی که نیازی به چنین بنده نداری

 

نه من آنم که به غیر از تو بَرَم روی تضرّع

نه تو آنی که مرا بی کس و تنها بگذاری

 

با تمام بدی ام از کرمت هست امیدم

که ببخشی و مرا بنده ی خوبت بشماری

 

من که عبدم دل خود را به امید تو سپردم

تو که معبود منی ، کِی به جحیمَـم بسپاری ؟

 

گر چه غرق گنهم از تو عجب نیست خدایا

که گنه پاک کنی و حسناتم بنگاری

 

نفس نگذاشت رفیق تو شوم وای به حالم

تو مگر دست رفاقت ز کرم سوی من آری

 

چیستم من که اجل جان مرا سخت بگیرد ؟

کیستم من که تو در خانه ی قبرم بفشاری ؟

 

«میثم»  رو سیه  و دامن آلوده خدا را

ابر رحمت چه شود بر سر من هم تو بباری

 

 

 

غلامرضا سازگار

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۳
AHR