زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام زمان» ثبت شده است

شعر انتظار امام زمان

 

ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن

باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن

 

این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد

باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد

 

خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست

مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست

 

تنها تو منجی بشر و آدمیتی

اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی

 

تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی

تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی

 

ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق

چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق

 

با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی

با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی

 

موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست

نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست

 

سیمای تو ز یوسف مصری ملیح تر

همراه تو مسیح و تو از او مسیح تر

 

آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است

خوی و خصال تو همه عین محمد است

 

همراه توست معجزه‌های محمدی

داری به روی شانه عبای محمدی

 

مولا بیا به دین بده روح دوباره ای

با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره ای

 

برپاست نهروان و جمل‌های دیگری

بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری

 

هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند

یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند

 

باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی

باز آ که باز عدل علی را علم کنی

 

باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود

صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود

 

در چشم تو شکوه الهی خلاصه است

صلح و جهاد تو همه عین حماسه است

 

در هر نگات نور خدا موج می‌زند

امید سیدالشهدا موج می‌زند

 

آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی ست

در قامتت رشادت عباس دیدنی ست

 

سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند

بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند

 

بی‌انتهاست لایتناهی ست علم تو

آئینه‌ی علوم الهی ست علم تو

 

تا واژه واژه ات ملکوت حقایق است

در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است

 

داری به دوش پرچم باب الحوائجی

در دست توست خاتم باب الحوائجی

 

چشم رئوف توست بهشت برین ما

نور ولایتت شده حصن حصین ما

 

دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست

پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست

 

شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است

چشمان روشن تو چراغ هدایت است

 

برپا شده ست در دل عالم چه محشری

دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری

 

من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز

دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز

 

تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری»

کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را ...

 

از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان

«عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان»

 

یوسف رحیمی

 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۰۰ ، ۱۲:۰۵
AHR

 

حضرت ولی عصر  (عج)    _    مناجات / انتظار

 

 

 

روزی ام را روزگارم تا که آجر می کند

ظرف خالی مرا صاحب زمان پر می کند

من کمی سختی که می بینم شکایت می کنم

آدم عاقل ولی اول تفکر می کند

مدعی عاشقی هستم ولی تنها دلم ...

... روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر می کند

آبرو  بردم ولی آقا مرا بیرون نکرد

آدم از این نوع برخوردش تحیر می کند

سنگ دل هستم ، ولی دارد نگاه رحمتش ...

... سنگ این قلب مرا با گریه ها دُر می کند

یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد

در میان روضه ی مادر مرا حُر می کند

نوکری فاطمه محشر به دادم می رسد

از غلام مادرش آقا تشکر می کند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۶
AHR

 

امام زمان (عج)    _    انتظار / مناجات

 

 

 

ای دیده ها به سوی تو یا صاحب الزمان

از غصّه ی فراق تو الغوث الامان

 

حالا که دشمن از غم ما شاد می شود

وقت است تا به شیعه کنی روی خود عیان

 

از کعبه باز  آی و ز رخ پرده را بگیر

اَحباب را به یاری دین خدا بخوان

 

هرگز نبوده رسم تو راندن ز کوی خود

هرگز نبوده رسم تو تنبیه دوستان

 

دست مرا ز دست عطایت جدا مکن

تا روز حشر سایه ی بالا سرم بمان

 

تیر نگاه می زنی و صید می کنی

ای گیسویت کمند ، و ای ابرویت کمان

 

آلوده ای چو من ، که شود نوکر شما

آقایی تو را به همه می دهد نشان

 

ما که ندیده عاشق روی شما شدیم

این هم کرامتی است از آن چهره ی نهان

 

آیا مرا به حال خودم واگذاری اَم

گیرم غلام کوی تو بد داده امتحان

 

عمری است این گدا سر کویت نشسته است

سائل به همنشینی تو هست ، خوش گمان

 

گاهی که خسته بر سر من ، دست می کشی

پرواز می دهی دل و جان را به بی کران

 

گاهی مدینه می بری و گاه کربلا

قربان غصّه های تو یا صاحب الزمان 

 

محمود ژولیده

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۱۱
AHR

 

امام زمان (عج)   _   انتظار

 

 

جمال غیب و شهود است این که می‌آید

تمام رحمت و جود است این که می‌آید

شعیب و صالح و هود است این که می‌آید

عزیز مصر وجود است این که می‌آید

زهی به مرتبه و عزت پیامبرش

سپاه بدر و احد ایستاده پشت سرش

 

تمام عالم ایجاد می شود حرمش

حرم گذاشته از دور دیده بر قدمش

مسیح زنده کند باز ، جان ز فیض دمش

به روی دوش علمدار کربلا ، علمش

خروش لشکر او انتقام خون خداست

ندای حنجر خونین سیدالشهداست

 

نقاب غیبت خود را ز چهره باز کند

رخ نیاز به درگاه بی نیاز کند

مسیح پشت سر حضرتش نماز کند

برای بیعت او دست خود دراز کند

نگه کنید شهیدان چه گونه سرمستند

برای یاری او زنده گشته ، صف بستند

 

بیا که حجر ز هجر تو اشک می بارد

بیا که کعبه به دور سرت طواف آرد

بیا که بر قدمت رکن ، دیده بگذارد

بیا که فاطمه تنها  تو را  تو را  دارد

بیا که تا تو نیایی ، زمان محرم توست

بیا که پیرهن پاره تو پرچم توست

 

بیا که قلب جهان بی قرار توست ، بیا

بیا که چشم همه اشکـبار توست ، بیا

بیا که تیغ خدا ذوالفقار توست ، بیا

بیا که فاطمه چشم انتظار توست ، بیا

بیا که میثم دل سوخته به محضر تو

گلاب اشک فشاند به خاک مادر تو

 

غلامرضا سازگار

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۰۶
AHR

 

 امام زمان (عج)  _  انتظار

 

 

آشوب به غارت برد این قافله ها را

صدها پر جا مانده ی این چلچله‌ ها را

 

از کعبه به خونخواهی این قوم به پا خیز

پاسخ بدهد خنجرتان حرمله ها را

 

غم ریخت به سجاده ی خورشید سحرگاه

خم کرد مصیبت کمر نافله ها را

 

ای کرب و بلا مقتل پرهای شکسته

طاقت به سرآمد همه ی حوصله ها را

 

هی مویه کنان عشق به دنبال تو بارید

هی کوچه به کوچه غم این فاصله ها را

 

ای شور غزل بغض فروخورده ی این عشق

شاعر شده‌ ام عقده گشایم گله ها را

 

این جمعه اگر منجی موعود نیاید

پاسخ که دهد تک‌ تک این مسئه ها را

 

 

فاطمه بدیعی

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۱۹
AHR

 

امام زمان (عج)  _  غزل انتظار

 

 

روز ظهور می رسد آیا ؟ خدا کند
باید امام منتظران یک دعا کند


آید ز کعبه بانگ اناالمهدی اش به گوش
از شرق و غرب ، لشکر خود را صدا کند


خواند کنار بیت خدا روضه ی حسین
یک باره کعبه را حرم کربلا کند


جدش علی بتان حرم را به خاک ریخت
او کعبه را ز دام اجانب رها کند


با تیغ خود مطالبه ی  خون خویش را
از دشمنان آل محمد ، خدا کند


باشد که دست شیعه هزاران هزار بار
سر از تن یزید و سپاهش جدا کند


قامت پس از اقامه ببندد پی نماز
قد قامتش ، قیامت دیگر به پا کند


عیسی ز آسمان چهارم کند نزول
تا در زمین به مهدی ما اقتدا کند


تا رو به سوی کرب و بلا آرد از حجاز
آهش نسیم را نفس نینوا کند


میثم ! بریز اشک و دعای فرج بخوان
تا حق ز کار منتظران ، عقده وا کند

 

 

غلامرضا سازگار          

 

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۵۷
AHR