زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر عاشقانه امام زمان» ثبت شده است

شعر انتظار امام زمان

 

ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن

باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن

 

این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد

باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد

 

خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست

مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست

 

تنها تو منجی بشر و آدمیتی

اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی

 

تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی

تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی

 

ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق

چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق

 

با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی

با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی

 

موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست

نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست

 

سیمای تو ز یوسف مصری ملیح تر

همراه تو مسیح و تو از او مسیح تر

 

آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است

خوی و خصال تو همه عین محمد است

 

همراه توست معجزه‌های محمدی

داری به روی شانه عبای محمدی

 

مولا بیا به دین بده روح دوباره ای

با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره ای

 

برپاست نهروان و جمل‌های دیگری

بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری

 

هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند

یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند

 

باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی

باز آ که باز عدل علی را علم کنی

 

باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود

صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود

 

در چشم تو شکوه الهی خلاصه است

صلح و جهاد تو همه عین حماسه است

 

در هر نگات نور خدا موج می‌زند

امید سیدالشهدا موج می‌زند

 

آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی ست

در قامتت رشادت عباس دیدنی ست

 

سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند

بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند

 

بی‌انتهاست لایتناهی ست علم تو

آئینه‌ی علوم الهی ست علم تو

 

تا واژه واژه ات ملکوت حقایق است

در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است

 

داری به دوش پرچم باب الحوائجی

در دست توست خاتم باب الحوائجی

 

چشم رئوف توست بهشت برین ما

نور ولایتت شده حصن حصین ما

 

دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست

پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست

 

شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است

چشمان روشن تو چراغ هدایت است

 

برپا شده ست در دل عالم چه محشری

دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری

 

من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز

دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز

 

تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری»

کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را ...

 

از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان

«عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان»

 

یوسف رحیمی

 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۰۰ ، ۱۲:۰۵
AHR

 

امام زمان (عج)   _   انتظار

 

 

جمال غیب و شهود است این که می‌آید

تمام رحمت و جود است این که می‌آید

شعیب و صالح و هود است این که می‌آید

عزیز مصر وجود است این که می‌آید

زهی به مرتبه و عزت پیامبرش

سپاه بدر و احد ایستاده پشت سرش

 

تمام عالم ایجاد می شود حرمش

حرم گذاشته از دور دیده بر قدمش

مسیح زنده کند باز ، جان ز فیض دمش

به روی دوش علمدار کربلا ، علمش

خروش لشکر او انتقام خون خداست

ندای حنجر خونین سیدالشهداست

 

نقاب غیبت خود را ز چهره باز کند

رخ نیاز به درگاه بی نیاز کند

مسیح پشت سر حضرتش نماز کند

برای بیعت او دست خود دراز کند

نگه کنید شهیدان چه گونه سرمستند

برای یاری او زنده گشته ، صف بستند

 

بیا که حجر ز هجر تو اشک می بارد

بیا که کعبه به دور سرت طواف آرد

بیا که بر قدمت رکن ، دیده بگذارد

بیا که فاطمه تنها  تو را  تو را  دارد

بیا که تا تو نیایی ، زمان محرم توست

بیا که پیرهن پاره تو پرچم توست

 

بیا که قلب جهان بی قرار توست ، بیا

بیا که چشم همه اشکـبار توست ، بیا

بیا که تیغ خدا ذوالفقار توست ، بیا

بیا که فاطمه چشم انتظار توست ، بیا

بیا که میثم دل سوخته به محضر تو

گلاب اشک فشاند به خاک مادر تو

 

غلامرضا سازگار

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۰۶
AHR

 

امام زمان (عج)  _  انتظار / مناجات

 

 

وقتی تو از سفر برسی عید می شود

دنیا دوباره صاحب خورشید می شود

 

چشمان روشنت که طلوعی دوباره کرد

دل‌ ها پر از تجلی توحید می شود

 

با اهتزاز پرچم سرخت در آسمان

پیمان عشق و عاطفه تجدید می شود

 

از چشم خیس گریه کنان شهید عشق

با بوسه‌ ای به راه تو تمجید می شود

 

یک عمر نوکری در خانه ی حسین

با یک نگاه لطف تو تأیید می شود

 

آقا طواف مرقد خاکی مادرت

وقتی که چشم‌ های تو تابید ، می شود

 

این جمعه‌ ها عزای مرا جار می زنند

برگرد با رسیدن تو عید می شود
 

 

یوسف رحیمی

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۵۴
AHR

 

امام زمان (عج)   _   عاشقانه / انتظار

 

 

ای جمعه ی نیامده ی روزگار ها

 الغوث و الامان ، خزان و بهار ها

آیینه ی شریف ترین تبار ها

خال لب تو ، کعبه ی  دلبر مدار ها

   خوش به سعادت پسر مهزیار ها

 

حالا که غصه وصله ی ناجور می شود

گیسوی تو بهانه ی منصور می شود

چشمت شعاع مستی انگور می شود

دارد بساط شکر خدا جور می شود

نامت شراب کهنه ی بزم خمار ها  

 

نام تو خواب از سر میخانه می برد

هوش و حواس از سر پیمانه می برد

آتش به شرط بندی پروانه می برد

دل قرعه را به صرف تماشا نمی برد

 آتش بزن به هستی ما تازه کار ها

 

حالا که مِی به دلبری ساغر آمده

عطر گل محمدی از قمصر آمده

آقا بیا که کاسه ی صبرم سر آمده

حتی دعای ندبه ، صدایش درآمده

 برگرد ای قرار دل  بی قرار ها

 

قدری محل دهید به این های و هوی ما

ابروت گشته تیغ به زیر گلوی ما

زخم فراق علت درد مگوی ما

مستاصلیم ! ته نکشیده سبوی ما

یاد تو برکت قدح مِی گسار ها 

 

از باده ی ولای تو بس نوش می کنیم

عالم به مدح زلف تو مدهوش می کنیم

اما چه سود ؟ ریسه که خاموش می کنیم

آقا تو را دوباره فراموش می کنیم

 ای خسته از شلوغی شعر و شعار ها

 

آنقدر گفته ایم که ضرب المثل شده

دنیا بدون تو به جهنم بدل شده

کعبه شکست خورده ی لات و هبل شده

شیطان دوباره معرکه گیر جمل شده

      تیغت کجاست ؟ ذریه ی ذوالفقارها

 

چشمم به جاده های ظهورت سپید شد

ایمان فریب خورده ی ریش یزید شد

طفلی نماز ، با لب تشنه شهید شد

آقا بیا امید دلم ناامید شد

 سر رفته است حوصله ی انتظارها

 

تردید و شبهه از سفرت حرف می زنند

با شک از آخرین خبرت حرف می زنند

از شایعات دور و برت حرف می زنند

آقا بیا که پشت سرت حرف می زنند

 ای حرمت تمامی قول و قرار ها

 

 

وحید قاسمی

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۵۳
AHR