زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

 

ما را خدا به عشق تو می بخشد عاقبت

ما عاقبت بخیر تو در روضه ها شدیم

 

 

با کلیک بر روی عبارت زیر

در کانال تلگرام عضو شوید و از اشعار، ویدئو ها و قطعه های صوتی استفاده کنید.

 

 

کانال تلگرامی زائرانه

 

 

باتشکر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۳۰
AHR

 

امیرالمومنین علیه السلام

 

مرا گر خاک راه دُلدُلت نقش جبین باشد

کلاه دولتم افتاده بر عرش برین باشد

 

به چشم تشنگان، جلوه بجوش از چشمه‌ى احسان

که چون دریا هزاران گوهرت در آستین باشد

 

نجف در خاک خود کیفیت بینش، نهان دارد

مرا گرد مزارت سرمه‌ى چشم یقین باشد

 

خِرَد؛ بیهوده مولانا مخوان صوفى رومى را!

جلال الدین، جمال الدین امیرالمؤمنین باشد

 

به صبح صنع در هر ژاله‌ات باغى شکوفا شد

تعرق کردنت اى گل پیمبرآفرین باشد

 

نه درویشم که خرسندم على را آرزومندم

مرا از رشته‌ى زلفت دلى در بند چین باشد

 

تو آن خلقى که ایجادت تبارک گفت خالق را

به یمن توست گر در صفحه مُهر آفرین باشد

 

به ذوق مقدمت جان می‌دهم در بستر مرگم

مرا شوق تماشاى تو از بس دلنشین باشد

 

محمد شمس

 

 


 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۰۰ ، ۱۰:۲۳
AHR

شعر انتظار امام زمان

 

ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن

باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن

 

این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد

باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد

 

خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست

مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست

 

تنها تو منجی بشر و آدمیتی

اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی

 

تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی

تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی

 

ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق

چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق

 

با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی

با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی

 

موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست

نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست

 

سیمای تو ز یوسف مصری ملیح تر

همراه تو مسیح و تو از او مسیح تر

 

آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است

خوی و خصال تو همه عین محمد است

 

همراه توست معجزه‌های محمدی

داری به روی شانه عبای محمدی

 

مولا بیا به دین بده روح دوباره ای

با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره ای

 

برپاست نهروان و جمل‌های دیگری

بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری

 

هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند

یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند

 

باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی

باز آ که باز عدل علی را علم کنی

 

باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود

صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود

 

در چشم تو شکوه الهی خلاصه است

صلح و جهاد تو همه عین حماسه است

 

در هر نگات نور خدا موج می‌زند

امید سیدالشهدا موج می‌زند

 

آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی ست

در قامتت رشادت عباس دیدنی ست

 

سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند

بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند

 

بی‌انتهاست لایتناهی ست علم تو

آئینه‌ی علوم الهی ست علم تو

 

تا واژه واژه ات ملکوت حقایق است

در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است

 

داری به دوش پرچم باب الحوائجی

در دست توست خاتم باب الحوائجی

 

چشم رئوف توست بهشت برین ما

نور ولایتت شده حصن حصین ما

 

دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست

پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست

 

شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است

چشمان روشن تو چراغ هدایت است

 

برپا شده ست در دل عالم چه محشری

دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری

 

من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز

دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز

 

تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری»

کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را ...

 

از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان

«عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان»

 

یوسف رحیمی

 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۰۰ ، ۱۲:۰۵
AHR

همراهان گرامی

با سلام

 

لطفا با کانال ما در تلگرام همراه باشید

با جستجوی شناسه (آیدی) زیر:

 

@zaeraneh_ir

 

برای مشاهده و عضویت در کانال زائرانه در تلگرام کلیک کنید

 

باتشکر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۰۷
AHR

فاطمیه - شهادت حضرت زهرا  (س)

 

در را که با شتاب لگد وا نمی کنند
دیوار را که صفحه گلها نمی کنند

گلبرگ یاس را که به آتش نمی کشند
سیلی نصیب صورت حوراء نمی کنند

آتش به درب خانه ی رهبر نمی زنند
توهین به بیت سرور و مولا  نمی کنند

با کودکان خانه که مشکل نداشتند
رحمی چرا به گریه ی آنها  نمی کنند

مردم به جای بیعت و همیاری امام
غربت نصیب رهبر تنها نمی کنند

در پیش چشم غیرت مردانه ی کسی
حمله به دست و بازوی زن ها نمی کنند

زن را به قصد کشت به کوچه نمی زنند
جمعی اگر زدند تماشا نمی کنند

کاری اگر به دست تماشاگران نبود
دیگر گره ز کار عدو وا نمی کنند

حتی اگر سفارش پیغمبری نبود
اینگونه با ولای علی تا نمی کنند

دردا که درد دین به دل اهل خدعه نیست
حیله گران ز توطئه پروا نمی کنند

 

حاج محمود ژولیده

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۸ ، ۰۰:۲۵
AHR

شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

 

زهرا همان کسی است که بیت محقرش
طعنه زده به عرش و تمامی گوهرش

او را خدا برای خودش آفریده است
تا اینکه هر سحر بنشیند برابرش

شرط پیمبری به پسر داشتن که نیست
«مردی» پیمبر است که زهراست دخترش

مانند احترام خداوند واجب است
حفظ مقام فاطمه حتی به همسرش

یک نیمه‌اش نبوت و نیمش ولایت است
حالا علی صداش کنم یا پیمبرش

دست توسل همه‌ی انبیا بود
بر رشته های چادری صبح محشرش
 
ما بچه‌های فاطمه ممنون فضه ایم
از اینکه وا نشد پس در پای دخترش

مسمار در اگرچه برایش مزاحم است
اما مجال نیست که بیرون بیاورش

 

علی اکبر لطیفیان

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۸ ، ۱۳:۲۵
AHR

حضرت زهرا سلام الله علیها

 

دل من بی تو  «دیر یا زود» است
بی تو آیینه بود و نابود است

دور افتاده پلکم از رویت
سایه از آفتاب مطرود است

تکیه بر خویش فاش­گوی بلاست
درد پهلو ز دست مشهود است

مگر آیی ز کوی رنگرزان
که لباس تو جلوه­ آلود است

چشم در رفتن از خود است چو تو
یکی از شیعیان ما رود است

رو گرفتی به زلف خویش ز من
سر شعله خضابش از دود است

خنده ­ات طول اگر کشید چه باک
دیر هم در مذاق ما زود است

راه خود را گرفته گویا درد
حالت انگار رو به بهبود است

زخم اگر خورده ­ای کرامت توست
سیب این باغ طعمه ­ی جود است

باغ داری به تن نه پیراهن
میخکت تار و لاله­ ات پود است

پشت هیزم نمی­ رسد به بهشت
این حرامی ز چوب نمرود است

 

محمد سهرابی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۸ ، ۲۲:۴۹
AHR

شهادت حضرت صدیقه طاهره (س)

 

شد فدک، بعد از پیمبر ، کفر و ایمان را محک
کرد رسوا خویشتن را دشمن از غصب فدک

فاطمه ، لطف خفی، روح نبی ، جان علی است
آنکه ذکر خیر او باشد همه ورد ملک

عالم از ام ابیها نور هستی چون گرفت
دارد او بر گردن خلق جهان حق نمک

حضرت صدیقه اطهر، نمی گوید خلاف
کذب قول آن منافق هم، ندارد هیچ شک

صحبت از ارث و وراثت، خود کمال ابلهی است
پیش بانویی که مهر او سما است و سمک

از نبی گیرم، نماند ارث بر فرض محال
حق ذی القربای پیغمبر، نبود از ما ترک

مردکی، مردم فریبی، با ریایی ، بی حیا
آن که اندر مکتب شیطان بود شاگرد یک

شد سراپا مست دنیا، زد به عقبی پشت پا
نام خود در لوح اعدای محمد (ص) کرد حک

با دروغ و ظلم بهتان بست باب علم را
باطل آمد جای حق چون دید حق را بی کمک

وای در محراب قدس و منبر طاها نشست
خائنی پست و منافق با دو صد دوز و کلک

جلوه گر صبر خدا، تیغ ید الله در نیام
رفته خیر المرسلین و مرتضی مانده است تک

در چنین دور خطرناک و زمان فتنه بار
نطق زهرا کرد رسوا خائنان را یک به یک

جسم او چون گوهری بشکست و پنهان شد به خاک
در پی او سال ها بیهوده می گردد فلک

قبر زهرا مخفی و قبر امامان در بقیع
لیک در بیت محمد(ص) آن دو غاصب مشترک

در لهیب عشق و غیرت سوزد و گوید حسان
العجل یا حجت المهدی، یدالله معک

 

مرحوم حبیب اله چایچیان

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۸ ، ۰۸:۵۰
AHR

 

فاطمیه

 

در بین کوچه های مدینه شهید شد
آن مادری که یک شبه مویش سپید شد

در، هم زبان به شکوه گشود و  در آن غروب
آتش برای فتح حریمش کلید شد

در گیر و دار جزر و مد تازیانه ها
باران لطف اهل مدینه شدید شد

با آتشی که شعله کشید از در بهشت
آماده ی تسلی پهلو ، حدید شد

دستش شکست و دامن حق را رها نکرد
بانوی خسته بانی رازی رشید شد

سیلی دست سنگی دیوار و دست باد
یعنی دو گوشواره ی او ناپدید شد

انداخت سایه دست کبودی به روی ماه
وقتی که آفتاب خدا بی مرید شد
 
این گونه بود عاقبت غربت امام
یک جامعه تباهِ دو فکر پلید شد

مشرک شدند بعد نبی مردمان شهر
تنها ببین مظاهر بت ها جدید شد

ریشه دواند در دل دین انحراف ها
دستان کینه نیز بر علت مزید شد

تا منبر رسول خدا نیم قرن بعد
جای شراب خواری ده ها یزید شد

آری حسین فاطمه در قتلگاه نه !
در بین کوچه های مدینه شهید شد



یوسف رحیمی      

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۸ ، ۰۷:۵۱
AHR

حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
 

 پیغمبران عرش خدا در تحیُرند

 بر ساحت مقام شما غبطه می خورند

 

 تا آدم از زبان خدا وصف تان شنید

 از قصد رفت وبا عجله سیب سرخ چید

 

عیسی به محض خنده تان خنده می کند    

 صد مرده را نگاه شما زنده می کند


 

 عمر بلند خضر نشان عنایتت

ا و خورده جرعه ای ز شراب ولایتت

 

 موسی برای معجزه ی ادعای خویش    

 با ذکر« یاعلی» به زمین زد عصای خویش

 

 داوود اگر صدای خوشی دارد از شماست

 او ذاکر بزرگترین هیئت خداست

 

 چشم امید حضرت ایوب سوی  توست

  دست نیاز بیعت ایوب سوی توست

 

 نوح نبی برای مدارای سرنوشت

 بر بادبان کشتی خود «یاعلی» نوشت

 

 نور محبت تو به یونس حیات داد

 او را ز دخمه ی دل ماهی نجات داد

 

 لقمان نشست محضرتان و فخیم شد

  او پای منبر سخنانت حکیم شد

 

 یعقوب با توسل برتو شفا گرفت

 بردیده خاک پای تو را توتیا گرفت

 

 یوسف اگر ز چاه حسادت رهیده شد

 او با نخ عبای تو بیرون کشیده شد

 

 باد صبای مُلک سلیمان شمیم توست  

  قالیچه ی پرنده ی او هم گلیم توست

 

 الیاس خادم حرم عترت شماست

 او ریزه خوار سفره ی پربرکت شماست

 

 وردلبان صالح و ادریس یا علیست

 پیر طریق بندگی انبیاء علیست

 

وحید قاسمی  

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۸ ، ۱۱:۵۳
AHR

امیرالمومنین علی علیه السلام

 

ز خورشید گردون فراتر منم من

که خاک کف پای حیدر منم من

 

سزد گر ملک لب گشاید به مدحم

که مداح مولای قنبر منم من

 

علی (ع) آن که گر پرسی از وی که هستی

بگوید که ساقی کوثر منم من

 

نگهبان دین دست حق روح قرآن

رسول خدا را برادر منم من

 

مسیحا شود زنده با یک نگاهم

که جان عزیز پیمبر (ص) منم من

 

به دریای طوفانی دهر کشتی

به کشتی توحید لنگر منم من

 

به پیغمبران رهنما در بلاها

به ختم رسل یار و یاور منم من

 

چه بالاتر از این چه نیکوتر از این

که همتای زهرای (س) اطهر منم من

 

علی (ع) جان احمد علی (ع) کفو زهرا

علی (ع) باب شبّیر و شبّر منم من

 

علی (ع) نوح ایمان علی (ع) روح قرآن

علی (ع) صاحب سِرّ داور منم من

 

علی (ع) قطب عالم علی (ع) محور حق

علی (ع) پیر جبریل پرور منم من

 

علی (ع) شیر و شمشیر و دست الهی

علی (ع) فاتح بدر و خیبر منم من

 

علی (ع) حجت و هادی و  پیر و مرشد

علی (ع) میر و سالار و سرور منم من

 

کجا می گریزند از دامن من

بیایید مولا و رهبر منم من

 

امامی که از خشم دوزخ رهاند

شما را به فردای محشر منم من

 

امیری که در جنگ های پیاپی

نبی گفت مدحش مکرر منم من

 

چراغی که شب های تاریک سوزد

به ویرانه های محقر منم من

 

دلیری که از ناله دردمندی

بلرزد وجودش سراسر منم من

 

کریمی که در جنگ شمشیر خود را

ببخشد به خصم ستمگر منم من

 

عزیزی که در تلخکامی نبی را

بود جان شیرین به پیکر منم من

 

به صحرا بگوئید من ابر و بادم

به دریا بگوئید گوهر منم من

 

به گیتی بگوئید من رهنمایم

به گردون بگوئید محور منم من

 

به آخر بگوئید اول علی (ع) بود

به اول بگوئید آخر منم من

 

به مظلوم گوئید من یار مظلوم

به ظالم بگوئید حیدر منم من

 

ولیِّ خداوند، مولود کعبه

که بخشید بر کعبه زیور منم من

 

مطاف حرم روح حج رکن ارکان

صفای صفا روح مشعر منم من

 

به من می سزد اقتدار خدایی

که عبد خداوند مظهر منم من

 

رفیق شفیق فقیران کوفه

ولی الله دادگستر منم من

 

امامی که ایتام ویران نشین را

بگیرد چو فرزند در بر منم من

 

شهیدی که گردیده گلگون ز خونش

مصلی و محراب و منبر منم من

 

کشاورز صحرا، چراغ خرابه

امیر و خداوند کشور منم من

 

ز مضمون شیرین در این باغ میثم

به نخل تو آنکو دهد بر منم من

 

 

استاد غلامرضا سازگار

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۸ ، ۰۳:۴۲
AHR

امیرالمومنین علیه السلام

 

ﺷﺄﻥ تو در اندیشه ما جا شدنی نیست

درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست

هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست

تو لطف کنی ناشدنی ناشدنی نیست

طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد

بر خاک نوشتند علی ؛ در نجف شد

 

ماییم و دلی مست در ایوان طلایی

احسنت ! چه معماری انگشت نمایی

تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی

دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی...

هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد

در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد

 

در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد

در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد

هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد

از برکت نام تو اذان نیز اذان شد

سردار بجز میثم تمار نداریم

ما غیر علی با احدی کار نداریم

 

از ظرفیت خویش فراتر چه بگویم؟

گنگ است زبان پیش تو دیگر چه بگویم؟

از تو که خدا گفته مکرر چه بگویم؟!

هیچ است علی، پیش تو من هر چه بگویم

مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه ست

چیزی که عیان است چه حاجت به بیان ست

 

نام تو شده قدرت بازوی پیمبر

در غزوه احزاب تویی یک تنه لشکر

یک ضربه ات از کل عبادات فراتر

با فاطمه شد قدرت تو چند برابر

غیر از تو علی هیچ کسی حصن حصین نیست

یا فاطمه گفتی رجزی بهتر از این نیست

 

باید که به رخ ها بکشانی هنرت را

آسوده کن این مرتبه تیغ دوسرت را

رندی کن و یک گوشه رها کن سپرت را

صفین محیاست بیاور پسرت را

چشم تو گره خورده به ابروی اباالفضل

وصل است به تو قدرت بازوی اباالفضل

 

مجید تال    

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۴۷
AHR

 

امیرالمومنین علیه السلام

 

 

مولای ما نمونه ی دیگر نداشته است

اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

 

وقت طواف دور حرم فکر می کنم

این خانه بی دلیل ترک برنداشته است

 

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی

آیینه ای برای پیمبر نداشته است

 

سوگند می خورم که نبی شهر علم بود

شهری که جز علی در دیگر نداشته است

 

طوری ز چارچوب در قلعه کنده است

انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است

 

یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود

یا جبرییل واژه ی بهتر نداشته است

 

چون روز روشن است که در جهل گمشده است

هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است

 

این شعر استعاره ندارد برای او

تقصیر من که نیست برابر نداشته است

 

 

سید حمیدرضا برقعی


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۰۴
AHR

 

غدیریه 110 بیت

 

 

 

پیام نور به لب های پیک وحی خداست

بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست

 

با شراب طهور از خم غدیر بزن

خدا گواه ست که ساقی این شراب خداست

 

خم از غدیر خم و می ، می ولای علیست

وگرنه صحبت ساقی و جام و باده خطاست

 

غدیر ، عید خدا ، عید احمد ، عید علی

غدیر عید نیایش ، غدیر عید دعاست

 

غدیر صبح سپید همه سپیدی ها

غدیر ، نور خدا ، دشمن سیاهی هاست

 

غدیر سید اعیاد و اشرف ایام

غدیر خوب تر از عید روزه و اضحی است

 

غدیر سلسله دار کمال دین تا حشر

غدیر آینه دار  «علی ولی الله» است

 

غدیر عید همه عمر با علی بودن

غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست

 

غدیر بر همه حق باوران ، تجلی حق

غدیر بر همه گمگشتگان چراغ هداست

 

غدیر کعبه ی مقصود شیعه در عالم

غدیر جنت موعود خلق در دنیاست

 

غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر 

غدیر میوه توحید اولیا همه جاست

 

غدیر آیینه ی « لا اله الا هو »

غدیرآیت  «سبحان ربی الاعلی» است

 

غدیر هدیه ی نور از خدا به پیغمبر

غدیر نقش ولای علی به سینه ی ماست

 

غدیر کعبه ی اهل سما و اهل زمین

 غدیر قبله ی خلق زمین و خلق سماست

 

غدیر یک سند زنده ، یک حقیقت محض

غدیر خاطره ای جاودانه و زیباست

 

غدیر روشنی چشم پیروان علی

غدیر از دل تنگ رسول عقده گشاست

 

غدیر با همگان هم سخن ولی خاموش

غدیر با همه کس آشنا ولی تنهاست

 

غدیر صفحه ی تاریخ «وال من والاه»

غدیر آیه ی توبیخ  عاد من عاداست

 

هنوز از دل تفتیده ی غدیر بلند

صدای مدح علی با نوای روح فزاست

 

هنوز گوهر وصف علی بود در گوش

هنوز لعل لب مصطفی مدیحه سراست

 

هنوز لاله «اکملت دینک» روید

هنوز طوطی «اتممت نعمتی» گویاست

 

هنوز خواجه لولاک را نداست بلند

که هر که را پیمبر منم علی مولاست

 

چنانکه من همگان را به نفس اولایم

علی وصی من از نفس او به او اولاست

 

علی علیم و علی عالم و علی اعلم

علی ولی و  علی والی و علی اولاست

 

علی حقیقت روح و تمام عالم جسم

 علی سفینه ی نوح و همه جهان دریاست

 

علی مدرس جبریل در شناخت حق

علی معلم آدم به علم الا سماست

 

علی تمامی دین ، بغض او تمامی کفر

علی ولی خدا ، خصم او عدوی خداست

 

علی بود پدر امت و برادر من

علی سفیر خدا و علی امیر خداست

 

علیست حج و علی کعبه و علی زمزم

علی صفا و علی مروه و علی مسعاست 

 

علی صراط و علی محشر و علی میزان

علی بهشت و علی کوثر و علی طوباست

 

علی چو شخص پیمبر هماره بی مانند

علی چو ذات الهی همیشه بی همتاست

 

علی شهید و علی شاهد و علی مشهود

علی پناه و علی ملجا و علی منجاست

 

علی اذان و اقامه ، علی رکوع و سجود

علی قیام و قعود علی سلام و دعاست

 

علی حقیقت توحید بر زبان کلیم

علی تجلی طور و علی ید بیضاست 

 

علی وصی و دم و لحم و نفس پیغمبر

علی ابوالحسنین است و شوهر زهراست

 

علی است حق و حقیقت به دور او گرد

علی است عدل و عدالت به خط او پویاست

 

علی محمد و فرقان و نور و کوثر ، قدر

علی مزمل و یاسین و یوسف و طاهاست

 

علی به قول محمد در مدینه ی علم

ز در درآی که راه خطا همیشه خطاست

 

حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلق ...

بگو مخالف هارون مخالف موسی است

 

بود وصی نبی آن کسی که نفس نبی است

گرفتم اینکه حدیث غدیر یک رویاست

 

کننده ی در خبیر بود وصی رسول

 نه آنکه کرد فرار از جهاد ، عقل کجاست ؟

 

کسی که گفت سلونی ، سزد امامت را

نه آن کسی که به لولا... ، به جهل خود گویاست

 

کسی که جای نبی خفت جانشین نبی است

نه آنکه راحتی جان خویش را می خواست

 

چگونه قاتل زهرا امام خلق شود؟

مدینه مرد شرف نیست یا علی تنهاست ؟

 

چگونه مهر بورزند به آن ستم گستر؟

که دود آتش او دور خانه ی زهراست

 

چگونه غیر علی را امام خود داند

که او سراپا آیینه ی رسول خداست

 

حدیثی از دو لب مصطفی مراست به یاد

به آب زر بنویسم اگر رواست رواست

 

خدا گواه است پی دشمن علی نروم

حلال زاده رهش از حرام زاده جداست

 

کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی

برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست

گواه من به خلافت همان وجود علی است

که آفتاب بتابید آفتاب گواه است

 

بود امامت او در کتاب حق معلوم

چنان که صورت خورشیددر فضا پیداست

 

به دیدگان خدا بین مرتضی سوگند

کسی که غیر علی دید دیده اش اعماست

 

عبادت ثقلینت اگر بود فردا

تو را بدون ولایت به ویل و واویلاست

 

به آن نبی که علی را وصی خود فرمود

به آن نبی که تمامش ثنای آن مولاست

 

ثواب نیست ثوابی که بی ولای علی است

نماز نیست نمازی که بی علی برپاست

 

شکسته باد دهانی که بی علی باز است

بریده باد زبانی که بی علی گویاست

 

تمرد است بدون علی اگر طاعت

تاسف است سوای علی ، اگر تقواست

 

به آیه آیه ی قران به حق پیغمبر 

که راه غیر علی مرگ و نیستی و فناست

 

خدا گواست که هر کس رهش جدا ز علی است

بسان لشکر فرعون راهی دریاست

 

اگر تمام خلایق جدا شوند از او

خدا گواست که راه تمام خلق خطاست

 

به جای حور به بوزینه دست داده و بس

کسی که غیر علی را امام و رهبر خواست

 

  به صد هزار زبان روح مصطفی گوید:

که ای تمام امت علی امام شماست

 

من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند

که هر که گشت جدا از علی جدا ز خداست

 

کسی که فاطمه از ظلم او غضبناک است

 امامتش غم و اندوه و رنج و بلاست

 

مگر نگفت نبی خشم دخترم زهرا

شرار خشم خداوندگار بی همتاست

 

مگر نگفت نبی با هم اند ، حق و علی

اگر علی نبود در میانه حق تنهاست

 

تمام قرآن در حمد و حمد بسم الله

تمام بسمله در با علی چو نقطه ی باست

 

خدا  گواست که امروز هر که پیرو اوست

مصون ز نار جحیم و عذاب حق فرداست

 

علی کسی است که یک  ذره از ولایت او

نجات بخش تمامی خلق روز جزاست

 

علی کسی است که یک خردل از محبت او

نکوتر است ز دنیا و آنچه در دنیاست

 

اگر ز خاک درش کسب آبرو نکند

یقین کنید که در حشر آبرو رواست

 

چنان که غیر خدا را خدای نتوان گفت

اگر به غیر علی کس خلیفه گفت خطاست

 

بگو که بند ز بندم جدا کنند به تیغ

ز بند بندم آید ندا علی مولاست

 

اگر به تیغ کشندم و یا به دار کشند

 زبان نه بلکه وجودم به حمد او گویاست

 

به حق کسی نبرد راه جز ز راه علی

 به هوش باش که راه علی بود ره راست

 

لوا یحمد به دست علی بود فردا

تمام محشر در ظل این بلند لواست

 

پیمبران همه در تحت دین لوا آیند

که این لوای مقدس همان لوای خداست

 

الا کسی که تو را از علی جدا کردند

پناگاه تو در آفتاب حشر کجاست ؟

 

مرا به روز قیامت به خلد کاری نیست

بهشت من همه در صورت علی پیداست

 

جهنم است بهشتی که بی علی باشد

جحیم با رخ نورانی علی ، زیباست

 

کجا امام توان یافتن چو شخص علی

که هم کلام خداوند و هم نشین گداست

 

اگر به چشم شما آفتاب نور دهد

وگر که سایه این نه سپهر بر سر ماست 

 

اگر نسیم سحر می وزد به لاله و گل

اگر به ظلمت شب ماه را فروغ و ضیاست

 

اگر تمات سماوات از ستاره پر اند

و گر چو مائده  لبریز دامن صحراست

 

اگر فرشته و حور است و آدمی و پری

اگر زمین و سما و بهشت و عرش اعلاست

 

اگر سیاه و سفید است و اصغر و احمد

اگر که روز و شبی یا که صبح و مساست

 

خدا  گواست که از یمن دوست علی است

علیست  باعث خلقت ، علی ... خدای گواست

 

علی ولی خدا بود پیش از آنکه خدای

به حرف کن ، همه کائنات را آراست

 

خدا برای علی خلق کرد عالم را 

چنانکه خلقت او برای خود می خواست  

 

تمام عالم ایجاد بی وجود علی

 بسان کشتی بی ناخدای در ، دریاست

 

مرا بس است تولای چهارده معصوم

که این ولایت فوق تمام نعمت هاست

 

مگر نکفت پیمبر کتاب و عترت من ...

امانتی است که پیوسته در میان شماست ؟

 

مگر نگفت که این دو ، ز هم جدا نشوند

اگر جدا ز یکی هر که شد ز هر دو جداست

 

مگر نگفت که این دو ، چو این دو انگشت اند

کز اتحاد یکی گرچه در شماره دو تاست

 

عبادت ثقلین است بسته بر ثقلین

که مهر طاعت هر بنده مهر آل عباست

 

درود باد به ارواح چهارده معصوم

که در طریقت آنان نجات هر دو سراست

 

بتول و چار محمد(ع) حسین و چار علی (ع)

دو نامش حسن و آندو جعفر و موساست

 

بجز محبت آنان نجات نیست که نیست

زنید چنگ به دامانشان ، نجات اینجاست

 

هنوز محفل ذکر علی است خاک غدیر

ولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست

 

بگو که خصم شود منکر علی چه باک

که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست

 

گرفتم آنکه حدیث غدیر و قول رسول

مراد دوستی آن امام ارض و سماست

 

چرا به گردنش افکند ریسمان امت ؟

چه شد که دود ز کاشانه ی علی برخواست ؟

 

سوال من ز تمامی مسلمین این است

 به دوست این همه آزار نه ، به خصم رواست ؟

 

چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش 

خلافتی که دوامش به کشتن زهراست

 

برای غصب خلافت زدند فاطمه را

 شرف کجاست؟ مروت کجاست؟ رحم کجاست؟

 

شکستن در و بی حرمتی به خانه ی وحی

مودتی است که درباره ی ذوالقربی است ؟

 

اگر قصیده ی "میثم "  بود صد و ده بیت

که در عدد صد و ده نام آن ولی خداست

 

فضائلی است علی را که گفتن هر یک

نیازمند هزاران قصیده غراست

 

 

حاج غلامرضا سازگار

 

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۵۴
AHR

 

به مناسبت روز بصیرت 9 دی

 

شراب خانه و میز قمار می‌خواهد
بنی امیّه حمار و خمار می‌خواهد


بنی امیه فقط مردمان بی طرفی
به بی تفاوتی روزگار می‌خواهد


بنی امیّه فقط شیعیان نادانی
فریب خورده و بی‌اختیار می‌خواهد


بنی‌امیّه علی را میانه‌ی میدان
بدون دُلدل و بی ذوالفقار می‌خواهد


بنی امیّه امام جماعتی اهلِ
نماز و روزه ولی بی بخار می‌خواهد


بنی امیّه امام و رئیس جامعه را
عبا به دوش ولی تاجدار می‌خواهد


بنی امیّه سیاستمدار بی خطری
که با یزید بیاید کنار می‌خواهد


فریب‌کار و ندانم بکار و سازش کار
از این قبیل سیاستمدار می خواهد


بنی امیّه فقط آن شریح قاضی را
که وقت فتنه بیاید به کار می‌خواهد


بنی امیّه أبا شهوت و أبا شکمی
نزول خواره و بی بند و بار می‌خواهد


که هرچه می‌کشد اسلام از منیّت ماست
حسین، جان به کف و جان نثار می‌خواهد


که هرچه می‌کشد اسلام از جهالت ماست
علی بصیرت عمّاروار می‌خواهد...

 

 

مهدی جهاندار         

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۷ ، ۱۲:۲۶
AHR