زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار امیرالمومنین» ثبت شده است

 

امیرالمومنین علیه السلام

 

مرا گر خاک راه دُلدُلت نقش جبین باشد

کلاه دولتم افتاده بر عرش برین باشد

 

به چشم تشنگان، جلوه بجوش از چشمه‌ى احسان

که چون دریا هزاران گوهرت در آستین باشد

 

نجف در خاک خود کیفیت بینش، نهان دارد

مرا گرد مزارت سرمه‌ى چشم یقین باشد

 

خِرَد؛ بیهوده مولانا مخوان صوفى رومى را!

جلال الدین، جمال الدین امیرالمؤمنین باشد

 

به صبح صنع در هر ژاله‌ات باغى شکوفا شد

تعرق کردنت اى گل پیمبرآفرین باشد

 

نه درویشم که خرسندم على را آرزومندم

مرا از رشته‌ى زلفت دلى در بند چین باشد

 

تو آن خلقى که ایجادت تبارک گفت خالق را

به یمن توست گر در صفحه مُهر آفرین باشد

 

به ذوق مقدمت جان می‌دهم در بستر مرگم

مرا شوق تماشاى تو از بس دلنشین باشد

 

محمد شمس

 

 


 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۰۰ ، ۱۰:۲۳
AHR

 

امیرالمومنین علی (ع)   _   مدح / مناجات

 

ای چهره ی تو  آینه ی کبریا علی

خاک در تو تاج سر انبیا علی

 

تابان ز آستان تو انوار ایزدی

بیرون ز آستین تو دست خدا علی

 

می ریزد از نگاه تو اکسیر زندگی

می جوشد از دهان تو آب بقا علی

 

شرک است اگر به جای خدا خوانمت ولی

از تو خدا نبود و نباشد جدا علی

 

ما در تو دیده ایم خدا را که بوده ای

آیینه ی تمام نمای خدا علی

 

چون ذره ها که در دل دریا یکی شوند

در تو خلاصه گشت همه ی ما سوا علی

 

مس را شنیده ای که طلا کرد کیمیا

صافی دلان مس اند و تویی کیمیا علی

 

فانوس مهر و ماه به کف ایستاده ای

در راه کهکشان که تویی رهنما علی

 

در رفعت و شکوه ز هفت آسمان گذشت

کاخ فضیلتی که تو کردی بنا علی

 

جز با تو دردمند تو درمان نمی شود

گیرد اگر ز دست مسیحا دوا علی

 

عیسی که مرده را به دمی زنده می کند

بیمار اگر شود ز تو خواهد شفا علی

 

دور اوفتاد از کف موسی عصای او

آنجا که گشت دست تو معجز نما علی

 

در آسمان مهر تو گر پر نمی گشود

دولت کجا و سایه ی بال هما علی ؟

 

از منجلاب نفس که ما را برون کشد ؟

بر دامنت اگر نرسد دست ما علی

 

تو یار بی دلانی و غم خوار بی کسان

آخر بگیر دست من مبتلا علی

 

لبّیک خویش را ز دهان خدا شنید

هر بی دلی که از دل و جان گفت یا علی

 

ابوالحسن ورزی

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۵۳
AHR

 

حضرت علی (ع)   _   مدح / عاشقانه

 

 

ما باده در پیاله ی عمار می خوریم

پای بساط میثم تمار می خوریم

تنها به خرج حیدر کرار می خوریم

خرده نگیر! بر در و دیوار می خوریم

این عُرف شرعی ست ، به مقدار می خوریم

 

مائیم و جرعه های ز پیمانه ریخته

مُشتی خراب بر در میخانه ریخته

سلطان طوس باده کریمانه ریخته

با اینکه رعیتیم ، چه شاهانه ریخته

عمریست از خزانه ی دربار می خوریم

 

ما حرف ِ باده را سر منبر کشیده ایم

بر چشم گریه ، سرمه ی ساغر کشیده ایم

هرچه کشیده ایم ، ز دلبر کشیده ایم

حالا که ما به مالک اشتر کشیده ایم

پس یا علی ! سلامتی یار می خوریم

 

بر گِرد خم کهنه طواف جنون خوش است

در زیر چوب محتسبان ، رقص خون خوش است

در آینه جمال طرب ، لاله گون خوش است

جام بلا به امر شریعت ، فزون خوش است

فکه بگو که باده سر دار می خوریم

  

آخر دعای اهل نظر مستجاب شد

آخر جناب شیخ ز مسجد جواب شد

زاهد گریخت ، در وطنم انقلاب شد

انگورهای ری همه وقف شراب شد

این جام را به نیت مختار می خوریم

 

 

وحید قاسمی   

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۴۰
AHR