زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر غلامرضا سازگار» ثبت شده است


حضرت فاطمه (س)    _    شهادت

 

 

تا چند کشم هر سو این قد کمانی را
ای مرگ بگیر از من یک باره جوانی را


جان می رود از دستم خون خوردم و لب بستم
باید ببرم در گور غم های نهانی را


در آرزوی مرگم افتاده بر و  برگم
دارم ز جهان تنها این باغ خزانی را


یاد از پسرم آمد خون از بصرم آمد
دیدم به ملاقاتم تا قاتل جانی را


مظلوم تر از من نیست گر هست بگویم کیست ؟
آن کس که نهد در گور این قد کمانی را


در مسجد و در کوچه دیدیم من و حیدر
او غاصب اول را من سیلی ثانی را


بس راز به هم گفتیم تا هر دو پذیرفتیم
او خون جگر خوردن من اشک فشانی را


«میثم» چه نوا خواندی زین زمزمه سوزاندی
هم اسفل و اعلا را هم عالی و دانی را

 

غلامرضا سازگار

 

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۱۰
AHR

 

ماه رمضان   _   مناجات

 

 

اگر درد  داری دوا می کنم

بیا حاجتت را روا می کنم

تو از من گریزیانی و باز من

تو را بنده ی خود صدا می کنم

اگر چه ز کار تو ناراضی ام

تو را باز از خود رضا می کنم

تو با من کنی قهر و من آشتی

تو کردی خطا من عطا می کنم

تو را خواندم اکنون که باز آمدی

کجا دست خالی رها می کنم ؟

به کارت زدی بس گره های کور

مخور غم من از لطف وا می کنم

تو از من جدا گشته ای ورنه من

کجا از تو خود را جدا می کنم

تو مستوجب آتش دوزخی

من از اشک چشم ات حیا می کنم

مرنج از بلاها که من گاه گاه

نوازش تو را با بلا می کنم

ز آلودگی تا که پاک ات کنم

تو را عاشق کربلا می کنم

به یک یا حسین و به یک قطره اشک

تو را پاک از هر خطا می کنم

جواب تو را گر نگویم جفاست

کجا من به عبدم جفا می کنم ؟

طبیب و دوای تو «میثم» منم

مداوات با یک دعا می کنم

 

 

غلامرضا سازگار

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۴ ، ۰۳:۰۸
AHR