حضرت زهرا (س) _ مرثیه و مدح
فاطمه روزی که خلقت شد سراسر نور بود
نور قبل از خلقتش در ذات حق مستور بود
نوری از وجه خدا مستغرق اندر ذات هو
کار او تسبیحِ سبحان ، قبلِ هر دستور بود
او برای مادری کردن بر عالم ، زاده شد
یعنی از لطف ربوبی سوی ما مأمور بود
بانوی عصمت که یاری ولایت شأن اوست
نام او منصوره و در آسمان مشهور بود
تا که پای امتحان آمد ز حکمت در میان
قبل خلقت امتحان داد و بحق مشکور بود
پاسخ زهرا به هر امر خدا لبیک شد
بس که بی چون و چرا در طاعت مذکور بود
لیله القدر علی ، بدر تمام مصطفی
آمد آن روزی که زیر دست و پا محشور بود
ای خدا انسیه الحوری کجا و میخ در
حوریه رنجور بود و خصم او مسرور بود
هیزم و آتش ، لگد ، نعره ، صدای استخوان
ای عجب ابلیسِ دون آنجا بساطش جور بود
ثقل کبری بر زمین و ثقل اکبر در طناب
این چنین منصوره کفوِ حضرت منصور بود
صبر هم صبر علی این صبر هم دستور بود
فاتح خیبر به قتل صبر خود مأمور بود
کوچه ای تنگ و دل سنگ و قتالِ نار و نور
گوشوار و سیلی و وضعیتی ناجور بود
امتحانِ فاطمه تا زیر سمّ اسب رفت
پیش چشم زینبش خون خدا منحور بود
سرّ مکنون خدا در کوفه و شام بلا
بر ملا با معجر پاره ولی در نور بود
راه را گم می کند هرکس که دور از نور شد
این چنین قرآن ناطق تا کنون مهجور بود
فتنه را مانند زهرا و علی باید شناخت
باید از هستی گذشتن ، آنچه را مقدور بود
در ره زهرا تولا و تبرا توأم است
در قیام او حمایت از علی منظور بود
عبرت از این ره جهاد است و شهادت تا ابد
انقلاب فاطمی تا کربلا تا دور ... بود
محمود ژولیده