حضرت زهرا (س) _ شهادت
دنبال بهاریم ، بهاری که نداریم
دریاب زمین را به قراری که نداریم
این چشم بیارا به غباری که نداریم
دنبال مزاریم ، مزاری که نداریم
عزمی بده تا مرز جهادی تو باشیم
ای کاش بیایی و منادی تو باشیم
*****
عزم من و تو جزم شد و کارگر افتاد
دشمن به عقب رفته و از پشت سر افتاد
تا پای فشردیم از عالم سپر افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
ما سخره ی سختیم که از باد نلرزیم
این درس به ما مادر ما داد نلرزیم
*****
هر جا که بلند است به زیر قدم ماست
بر هر چه سه تیغ است شکوه عَلَم ماست
هر بیش که دارند در این پهنه کَم ماست
موجیم که آسودگی ما عَدَم ماست
ما درس جز از محضر اسلام نگیریم
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
*****
هر بادِ مخالف شده جوشن به تنِ ما
هر تیر توان داد به برخاستنِ ما
با ماست همیشه نفسِ بت شکن ما
در سایه ی زهراست تمام وطن ما
این خصم زبون است اگر بد دهنی کرد
وین سیره ی زهراست که دشمن شکنی کرد
*****
بانو چه شگفت است هبوتی که تو داری
قدر است چه قدری ملکوتی که تو داری
صد رشته قنات است قنوتی که تو داری
آرامش دریاست سکوتی که تو داری
دریای علی ، غیرت طوفانی ات عشق است
ای مرد ترین مرد ، رجز خوانی ات عشق است
*****
در پای علی درد به بال و پرت افتاد
از دست خزان ساقه ی نیلوفرت افتاد
هر شام و سحر بر سَرِ شاخه سرت افتاد
خون بود که از زخم تو بر بسترت افتاد
این چوب مرا کُشت که شد نوبت تابوت
گهواره نشد قسمت و شد قسمت تابوت
*****
با تو چقدر رایحه گُلخانه ی من داشت
این نبض کنار تو فقط میل زدن داشت
قبل از زدنت خنده به لب نیز حسن داشت
افسوس که این بُغچه ی کوچک سه کفن داشت
این ساعت آخر بنشین زار بگرییم
بر غارت پیراهن و دستار بگرییم
حسن لطفی