امام موسی کاظم (ع) _ شهادت
آن درگهی که پایه اش از عرش برتر است
دولت سرای حضرت موسی بن جعفر است
موسی ترین کلیم زمین و زمان تویی
سوزِ دعایتان که ز داوود خوش تر است
باب الحوائجی تو به انبوه مشکلات
احسان و جودتان به گداها مکرر است
قعر سیاهچال هم که روی یوسفی هنوز
هر دو جهان ز تابش نورت منور است
با تو چه کرده اند ، طلب مرگ میکنی
عجل وفاتی تو رسیده ز مادر است
هرچند خاک خورده عقیق لبت ، ولی
این خاک خورده از همه اهل یمن سر است
با تازیانه ، با غل و زنجیر و سلسله
بس کن دگر ، که موسیِ آل پیمبر است
بر روی ساقِ پایِ شکسته چه می کشید ؟
این ناله ها گمان نکنم آه آخر است
قعر سیاهچال ، دلت پر زده عجیب
با یادِ آن دمی که خنجر به حنجر است
و شمرُ جالسٌ نفس مادرت گرفت
از بوی سیب کل بیابان معطر است
بر من لباس نوکریم را کفن کنید
خرده مگیر چون کفن ما مقدر است
ارض و سماء و جنت و دوزخ ، شهم یکی
عالیجنابِ عشق ، حسین بن حیدر است
محمد جواد شیرازی