زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ولادت امام حسین» ثبت شده است

 

 امام حسین (ع)  _  ولادت

 

عید است و جهان روضه ی رضوان حسین است
از عرش الی فرش ، گلستان حسین است
بـا گریـۀ شـوق نبـی و حیــدر و زهـرا 
چشم همگان بر لب خندان حسین است
تنها نه به سویش شـده فطرس متوسّل 
خلق دو جهان دست به دامان حسین است
ای خیـل مـلک حـرمت او پاس بدارید 
کاین طایرِ  پر سوخته ، مهمان حسین است
میلاد حسین آمده سر تا به قدم گوش 
زیرا که خداوند ثناخـوان حسین است
فطرس ، طلب عفو کن از یوسف زهرا 
العفو بگو ، عفو به فرمـان حسین است
گمــراه نگــردید کــه مصباح هدایت 
تا روز جزا حُسنِ فروزان حسین است

آدم نــه فقــط بــر در او بــرد تــوسّل 
عالـم بـه سـر سفرۀ احسان حسین است
آزادگـی و غیــرت و ایثــار و شجــاعت 
این چـار ، الفبـای دبستـان حسین است
بـا خــون شهیــدان بنویسید و بخوانید 
این بیت که سرلوحۀ دیوان حسین است 
سـر دادن و مهـلت بــه ستمــکار ندادن 
خط و هدف و مکتب و ایمان حسین است
ای شیعـه مکـن بــر دگــران باز درِ دل 
ایـن خانـۀ آتـش زده از آن حسیـن است 
خونی که از آن یافت جهان رنگ خدایی 
والله قسـم خـون جوانـان حسیـن است

تا صبـح قیـامت بـه سـر نیـزه عیان است 
هفتـاد و دو آیـه که ز قرآن حسیـن است 
بر گوهــر اشکــش نتــوان یافــت بهایی 
آن دیده که می گرید و گریان حسین است 
در معرکـۀ عشـق نگـه کـن کــه ببینـی 
سرها همه چون گوی به چوگان حسین است 
اعجـاز مسیحـا کنـد از زخـم تـن خود 
هر کشته که افتاده به میدان حسین است 
حاشا که ز شمشیر ستمگـر بهـراسیم 
در سینۀ ما چاک گریبان حسین است
حـق است اگر ناز فروشیـم به فردوس 
زیرا دل ما روضۀ رضوان حسین است 
«میثم» اگر امروز ز قرآن خبری هست 
ایـن از اثـرِ فتــح نمایان حسین است

 

استاد سازگار  

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۵۶
AHR

 

امام حسین (ع)  _  ولادت

 


ای قبله ی عوالم بالا حسین جان
ای شعله شعله آتش دلها حسین جان
حا سین و یا و نون خدا یا حسین جان
ماییم و هر نفس نفس ما حسین جان
یک واژه است لذت دنیا حسین جان

هرچه به دل به سینه به سر داشتی علیست
ذکری که در تمام سحر داشتی علیست
نامی که در گشودن در داشتی علیست
جانت علیست هرچه  پسر داشتی علیست
ای سر به پات رفته به مولا حسین جان

چشم تو گشت و از همه ما را خطاب کرد
لطفش بلند که کار ما را صواب کرد
هرکس که بندگی تو را انتخاب کرد
او را نگاه مادرت عالی جناب کرد
گفتیم بعد حضرت زهرا حسین جان

آشفته زلفم و تبِ طوفانم آرزوست
کنعانم آرزوست سلیمانم آرزوست
یک بار از لب تو حسن جانم آرزوست
با خون رقم زنم که دو سلطانم آرزوست
امشب بیا بزن رگ ما را حسین جان

مست است آنکه بر درِ میخانه ایستاد
مرد است آنکه تا تَهِ پیمانه ایستاد
سر نیست آن سری که روی شانه ایستاد
در پای عشق تو که مردانه ایستاد ؟
آن کیست غیر زینب کبری حسین جان

تو میرسی و با تو خبر ها یکی یکی
لبخند میزنی به پسرها یکی یکی
افتاده اند پیش تو سرها یکی یکی
با ماه هاشمیت قمرها یکی یکی
عباس نوکرم شبِ فردا حسین جان

شعرم رسیده است به ابیات آذری
هَر کیم اِلَر مَحضَرِ آقامَ نوکری
زهرا اِلَر خادِمَ عباسَ مادری
زینب ئاری نَقَدَ اَبَلفَضل یاوری
نقش اولدی روی بیرق سقا حسین جان

ما پیر میشویم شبیهِ حبیبِ تو
شبهای جمعه ایم پُر از بوی سیب تو
امشب سلامِ ما به لبِ بی نصیبِ تو
ما را که کُشته است صدای غریب تو
جان خواستی به چشم بفرما حسین جان

 

حسن لطفی  

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۸:۲۰
AHR

 

امام حسین (ع)  _  ولادت

 


ای که در مقــدم تـو بـاد صبــا گُل ریزد
پیـک شادی به نثارت همه جا گُل ریزد


شب میلاد توعالم اگر عطـرآگیـن است
جبـرئیـل از در و از بـام و هـوا گُل ریزد


ای گُل سـرسبـد گلشـن زهـرا ، جبـریل
گر به پـای تو نـریـزد ، به کجـا گُل ریزد ؟


فطـرس از مقـدم تو شکـرِ خـدا می گوید
بـال بگشـوده و بر ارض و سما گُل ریزد


خبـری گر ز جمـال تـو بـه یوسف بـرسد
ز سـرشک شعف خود همه جا گُل ریزد


هر کسی نقش ببنـدد به لبش نام حسین
گـویی از شـاخـه ی  پُـربـار وفـا گُل ریزد


ای بقـا یـافتـه دین از تو، به پاس قدمت
خضـر پیـوستــه لب آب بقـا گُل ریزد


احتـرام حـرم از منـزلت و حُرمت توست
هاجر از شـوق تو در سعی و صفا گُل ریزد


هـر زمـانی کـه بـه محـراب نیایش آیی
روی سجّــاده ی محـراب دعـا گُل ریزد


گلفروش چمن عشقی وغیر از تو چه کس
در ره دوست گــه رنـج و بـلا گُل ریزد


تُربت اطهـر و ایثـار تو از بس خوشبوست
گـویی از خاک تو در کرب و بـلا گُل ریزد


می چکـد گر که ز چشمان «وفائی» اشکی
به روی خـاک تـو بـا اهـل ولا گُل ریزد

 

سید هاشم وفایی

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۳:۰۳
AHR

 

امام حسین (ع)  _  مدح

 

 

در گلشن زهرا گل دلخواه حسین است
ما جمله غلامیم و فقط شاه حسین است

هر رهرو عشقی که بود طالب مقصود
بر او تو بگو هادی این راه حسین است

شاهی که به جود و کرم خویش ببخشد
یک کوه گنه را به پرِ کاه حسین است

از درد فراق و غم عشقش چه بگویم ؟
از حال محبان خود آگاه حسین است

رخسار خود ار روز جزا هم بنماید
ترسم همه گویند که الله ، حسین است

در عالم اگر هر که به هر چیز نوازد
ما را شرف و منزلت و جاه حسین است

آن که دل ما را به نگاهی بربوده
برده دل ما جمله به والله حسین است

مهمانِ شب اول قبر همه ی  ما
والله در آن لحظه ی جانکاه حسین است

عمری به خطا رفتی و گر باز نیایی
بخشنده هر عاشق گمراه حسین است

آواره ی  او باش به بازار محبت
چون مشتری هر دل پر آه حسین است

 

شاعر :  ؟؟!

 

 


 

 *  اگر نام شاعر این شعر را می دانید از قسمت نظرات به ما اطلاع دهید.  /  با تشکر

 


 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۵۲
AHR