حضرت زهرا (س) _ شهادت
[ مناجات با امام زمان (عج) ]
این روز ها که مادرمان بین بستر است
دل بیشتر هوایی دیدار دلبر است
مادر ضعیف و بی رمق و قد کمان شده
خون لخته های سینه ی بیمار بر در است
اول دعای هر شب او در نماز شب
تعجیل در وفات و وصال پیمبر است
این قامت کمانی و رخسار ارغوان
تایید آن سفارش ایام آخر است
او در وطن غریبه و در کوچه های تنگ
سیلی حواله ی رخ بانوی حیدر است
حرف مدینه جز غم و افغان و آه نیست
گوشی برای حرف علی غیر چاه نیست
این روزها که یاس علی قد خمیده است
دل بیشتر برای ظهورت تپیده است
فضه توان یاری مجروح را نداشت
آقا گمان کنم که زمانش رسیده است
وقتی کشان کشان قدمی راه می رود
خونابه ها تمام مسیرش کشیده است
این سوی خانه فاطمه رویش گرفته و ...
آن سو حسن نشسته و رنگش پریده است
بغضش حکایتی شد و دانی به من چه گفت ؟
از ضرب کینه و رخ و دیوار کوچه گفت
این روزها که شال عزا روی دوش ماست
تعجیل در ظهور عدالت سروش ماست
حرف از بقیع خاکی و قبر نهان شده
فریاد « العجل گل زهرا » خروش ماست
نیلوفری کنار دری می خورد زمین
فضه به داد من برس اش توی گوش ماست
سقط بنفشه در رحم لاله ی نبی
آثارش اختلال در آرام هوش ماست
تدفین شب حکایت شیرین عشق بود
نقش مزار گم به دل غم فروش ماست
این عاشق و حکایت بیمار ناتوان
ذکرم شبانه روز بیا صاحب الزمان
حسین ایمانی
کانال تلگرام اشعار آیینی «زائرانه» (کلیک کنید)