وقت است که از چهره خود پرده گشایی | یوسف رحیمی
پنجشنبه ۰۶ /اسفند/ ۱۳۹۴ [ ۱۸:۰۰ ]
امام زمان (ع) _ مناجات / انتظار
وقت است که از چهره ی خود پرده گشایی
تا با تو بگویم غم شبهای جدایی
اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران
چون عودم و از سوختنم نیست رهایی
من در قفس بال و پر خویش اسیرم
ای کاش تو یک بار به بالین من آیی
در بنده نوازی و بزرگی تو شک نیست
من خوب نیاموختم آداب گدایی
عمری است که ما منتظر آمدنت ، نه
تو منتظر لحظه ی برگشتن مایی
می خواستم از ماتم دل با تو بگویم
از یاد رود ماتم و دل چون تو بیایی
امشب شده ای زائر آن تربت پنهان ؟
یا زائر دلسوخته ی کرب و بلایی
ای پرسش بی پاسخ هر جمعه ی عشاق
آقا تو کجایی ؟ تو کجایی ؟ تو کجایی ؟
یوسف رحیمی
کانال اشعار آیینی «زائرانه» در تلگرام (کلیک کنید)
اللهم عجل لولیک الفرج