زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۱۰۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیت عشق» ثبت شده است

 

اهل بیت  _  مدح / عاشقانه

 

 

عاشقى که نیست حیران تو ، حیران می شود

خواه یا ناخواه ، خواهان بیابان می شود

 

هر که بین ره پشیمان شد ز عاشق بودنش

از پشیمان بودنش حتماً پشیمان می شود

 

در بیابان طلب خار که بودن مطرح است

خار، خار گل نشد ، خار مغیلان می شود

 

وصل یا هجران تماماً بستگى دارد به تو

تو بخواهى هجر ، وصل و وصل ، هجران می شود

 

گیسوى آشفته ات حال مرا آشفته کرد

با پریشان هر که می گردد پریشان می شود

 

گر تو باشى و نباشد هیچ کس در محضرت

کوچه هاى مصر هم مانند کنعان می شود

 

نامه ام را دیدم و پشت شما مخفى شدم

طفل هر وقت اشتباهى کرد پنهان می شود

 

من سگ آلوده ام اما پناهنده شدم

کهف اگر کهف تو باشد سگ هم انسان می شود

 

من که گریان نیستم ، یعنى که عاشق نیستم

ورنه عاشق مثل طفلان زود گریان می شود

 

رزق تو از هر طرف باشد معانیش یکى ست

نان اگر از هر طرف خوانده شود نان می شود

 

با کریمان گشتن و آدم شدن دشوار نیست

چه کسى گفته نخواهد شد ، به قرآن می شود

 

خاک پاى گل شدن از بهترین حاجات ماست

خاک عاشق بعد مردن خاک گلدان می شود

 

کیسه بر شانه بینداز و به هر جا سر بزن

آب و نانى جمع کن ، دارد زمستان می شود

 

در حقیقت ذکر یا معشوق و یا عاشق یکی ست

گاه آن این می شود ، گه گاه این آن می شود

 

من نمی دانم چرا هر وقت که تب می کنم

مادرم پا می شود رو به خراسان می شود

 

خادمانت هم اباالفیضند و حاجت می دهند

با کریمان هر که بنشست از کریمان می شود

 

درد بسیار است اما به طبیبان سر نزن

دردها با یا ابوالفضل است درمان می شود

 

بردن این مشک که کار من بى دست نیست

کور شد وقتى گره ، محتاج دندان می شود

 

 

 علی اکبر لطیفیان          

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۰۷
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  ولادت / مدح

 


آمدی تا که نگین دل خاتم باشی
کوثر و خیر کثیر همه عالم باشی

آمدی فاطمه !  صبح ازلی روشن شد
آمدی فاطمه !  چشمان علی روشن شد

چشم مولا که شد از نور تو روشن ای ماه
گفت لا حول و لا قوة الّا بالله

تو که در بندگی و زهد و وفا دریایی
پاره قلب نبی  انسیة الحورایی

حضرت طاهره ، منصوره ، بتول عذرا
راضیه ، مرضیه ، صدیقه ، زکیه ، زهرا

خانه ساده‌ ات از صدق و صفا لبریز است
قلب سجاده ات از نور دعا لبریز است

هر که از باغ بهشت تو سخن می‌گوید
سخن از حُسن کریم تو حَسن می‌گوید

به سر دوش نبی نور دو عینی داری
جان عالم به فدایت چه حسینی داری

در کَرَم خانه لطف تو مقرب باشد
هر که خاک قدم حضرت زینب باشد

هر کسی نزد تو احساس بهشتی دارد
چادرت رایحه یاس بهشتی دارد

چادرت خیمه گه  شرم و عفاف است ای گل
آسمان دور سرت گرم طواف است ای گل

انقلاب تو شده مبدأ ایمان مادر!
شده مدیون تو و خون تو قرآن مادر!

تا قیامت به همه درس بصیرت دادی
تو به دین این همه سرمایه ی عزت دادی

نقش یا فاطمه سربند مجاهد ها  شد
امتداد ره تو نهضت عاشورا  شد

مکتب سرخ ولای تو حسینی‌ها داشت
نسل تو خامنه ای ها و خمینی ها داشت

ماند نام تو و در کل جهان نامی شد
نور تو مبدأ بیداری اسلامی شد

رشته مهر دل ما همه در دست شماست
کشور ما به خدا خانه دربست شماست

هرچه تهدید و یا هرچه که تحریم شویم
به خداوند محال است که تسلیم شویم

گر مقاوم همگی لب ز شکایت دوزیم
به خدا با مدد مادری ات پیروزیم

آی ای دشمن زهرا و علی ننگت باد
کمتر ای بی سر و پا زمزمه ی جنگت باد

که مرا زمزمه ی جنگ تو آزار دهد
و اگر رهبر من رخصت پیکار دهد

به خدا سر ز تن نحس تو سرکش بزنم
دفتر و میز و گزینه هایت آتش بزنم

همه دنیا شده فریاد عدالت‌خواهی
کاش این جمعه شود با مدد تو راهی

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست
عالمی منتظر گفتن بسم الله اوست

کاش می آمد و بودیم کنارش یارش
هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

 

احمد واعظی    

 

 


 

  پی نوشت :  سروده ی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب .

                  دیدار مقام معظم رهبری با جمعی از مداحان اهل بیت علیهم السلام   1394/01/20

 


 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۲۳
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  مدح

 

 

اگر بال و پرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

و گر جان و سرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر روز قیامت از عطش جانم به لب آید

شراب کوثرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر آب بقا ریزند بی حیدر نمی نوشم

و گر چشم ترم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر سلمان شوم بی مهر زهرا نامسلمانم

خلوص بوذرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر چون نخل خشکی باشم و از روضه ی رضوان

همه برگ و برم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر در روضه ی رضوان هزاران حوری و غلمان

دمادم ساغرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر با آن همه فیض منا در ماه ذیحجّه

وقوف مشعرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر با دست جبریل امین پروانه ی جنّت

به صبح محشرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر از کلّ سادات ملک بر قلّه ی گردون

مقام برترم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر بر مسند شاهی به بام عرش بنشینم

هزاران کشورم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر از کثرت اشک سحر در خلوت شب ها

دو دریا گوهرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر دائم بمیرم وز نفس های مسیحایی

روان بر پیکرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

اگر با جام خضر از چشمه ی آب بقا ، هر دم

حیات دیگرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

کی ام من «میثمم» عمری گدای کوی زهرایم

و گر صد افسرم بخشند بی زهرا نمی خواهم

 

 

 استاد غلامرضا سازگار    

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۴۴
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  مدح

 

 

من خدایم که همه کوی مرا می جویند
همه ذرات فلک حمد مرا می گویند


    من خدایم که همه راه مرا می پویند     
همه جان ها به ید قدرت من می رویند


همه چیز و همه کس در همه جا مال من است
دل هر جامد و جنبنده به دنبال من است


       آن زمانی که زمان یاد ندارد چه زمان       
در مکانی که مکان یاد ندارد چه مکان


نه شبی بود و نه روزی و نه چرخی ، نه جهان  
نه پری بود و نه جبرئیل و نه دوزخ نه جنان


     دل من در پی یک واژه ی بی خاتمه بود       
اولین واژه که آمد به نظر فاطمه بود


   ز طفیل گل او ساخته ام دنیا را        
من به عشق رخ او ساخته ام طاها را


      میل او بود بسازم علی اعلی را          
جبرئیل و فلک و آدم و پس حوا را


          از ازل تا به ابد هر چه و هر کس هستند        
همه مدیون رخ فاطمه ی من هستند


         به خداوندی خود فاطمه ام بی همتاست        
فاطمه چون من تنها ، به دو عالم تنهاست


       در میان همه آثار که از من بر جاست       
همه ی دار و ندارم گل روی زهرا ست


         نه همین بهر پدر پاره ای از تن باشد        
فاطمه پاره ای از جان و تن من باشد

 

           

 

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 


 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۳۸
AHR

 

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

 

چند تایی زدند با پا در

تا که افتاد روی زهرا ، در
 

گیرم از دست سنگ ها نشکست

چه کند بار شیشه اش با در

 
همه کج رفته اند ... حتی میخ

همه لج کرده اند ...  حتی در
 

کم نیاورده است ، اما شال ...

کم نیاورده است ،  اما در ...

 
سرش از ازدحام ناچاراً

یا به دیوار می خورد یا در

 
می کشیدند از توی کوچه


فاطمه را یکی یکی تا در


دختری داد میزند: بابا !

دخترى داد میزند: مادر !

 

 

علی اکبر لطیفیان    

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۴۴
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

حوریه ی علی بدنت را عقب بکش

در سوخته است ، زود تنت را عقب بکش

 

امروز که ز دنده ی  چپ پا شده ست میخ

با احتیاط پیرهنت را عقب بکش

 

بو می برند کوله ی بارت شکستنی ست

از در نفس نفس زدنت را عقب بکش

 

سینه سپر کن و جلوی نعره ها بایست

ای شیرزن !  اباالحسنت را عقب بکش

 

فضه برای وضعیتِ حال تو بس است

دیگر حسین را... حسنت را... عقب بکش

 

 

 

علی اکبر لطیفیان           

 

 

 

    

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۴۶
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  مرثیه و مدح

 

 

فاطمه روزی که خلقت شد سراسر نور بود

نور قبل از خلقتش در ذات حق مستور بود

 

نوری از وجه خدا مستغرق اندر ذات هو

کار او تسبیحِ سبحان ، قبلِ هر دستور بود

 

او برای مادری کردن بر عالم ، زاده شد

یعنی از لطف ربوبی سوی ما مأمور بود

 

بانوی عصمت که یاری ولایت شأن اوست

نام او منصوره و در آسمان مشهور بود

 

تا که پای امتحان آمد ز حکمت در میان

قبل خلقت امتحان داد و بحق مشکور بود

 

پاسخ زهرا به هر امر خدا لبیک شد

بس که بی چون و چرا در طاعت مذکور بود

 

لیله القدر علی ، بدر تمام مصطفی

آمد آن روزی که زیر دست و پا محشور بود

 

ای خدا انسیه الحوری کجا و میخ در

حوریه رنجور بود و خصم او مسرور بود

 

هیزم و آتش ، لگد ، نعره ، صدای استخوان

ای عجب ابلیسِ دون آنجا بساطش جور بود

 

ثقل کبری بر زمین و ثقل اکبر در طناب

این چنین منصوره کفوِ حضرت منصور بود

 

صبر هم صبر علی این صبر هم دستور بود

فاتح خیبر به قتل صبر خود مأمور بود

 

کوچه ای تنگ و دل سنگ و  قتالِ نار و نور

گوشوار و سیلی  و  وضعیتی ناجور بود

 

امتحانِ فاطمه تا زیر سمّ اسب رفت

پیش چشم زینبش خون خدا منحور بود

 

سرّ مکنون خدا در کوفه و شام بلا

بر ملا با معجر پاره ولی در نور بود

 

راه را گم می کند هرکس که دور از نور شد

این چنین قرآن ناطق تا کنون مهجور بود

 

فتنه را مانند زهرا و علی باید شناخت

باید از هستی گذشتن ، آنچه را مقدور بود

 

در ره زهرا تولا و تبرا توأم است

در قیام او حمایت از علی منظور بود

 

عبرت از این ره جهاد است و شهادت تا ابد

انقلاب فاطمی تا کربلا تا دور ... بود

 

 

 محمود ژولیده             

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۲۶
AHR

 

 

دوبیتی شهادت حضرت فاطمه (س)

 

 

 

 

 

دو بیتی شهادت حضرت زهرا (س)

 

 

دیگر آن خنده‌ ی  زیبا به لب مولا نیست

همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست

قطره ی  اشک علی تا به ته چاه رسید

چاه فهمید که کسی همچو عـلـی تنها نیست

شهادت حضرت فاطمه (س)  تسلیت باد

 

*****

 

الا ای چاه ، یارم را گرفتند

گلم ، باغم ، بهارم را گرفتند

میان کوچه ها با ضرب سیلی

همه دار و ندارم را گرفتند

شهادت حضرت فاطمه (س)  تسلیت باد

 

*****

 

لعنت به عدو که روح تقوا را کشت

ایمان و کمال و عشق و معنا را کشت

باز آ و بگیر انتقامی سنگین

از آنکه ز راه ظلم زهـرا را کشت

شهادت حضرت فاطمه (س)  تسلیت باد

 

*****

 

غرقاب غمم دگر مرا ساحل نیست

جز اشک فراق دیگرم حاصل نیست

ای مرگ بیا! که زندگی کردن من

بی فاطمه جز خوردن خون دل نیست

شهادت حضرت فاطمه (س) تسلیت باد

 

 

 

 


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۳۵
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

دنبال بهاریم ، بهاری که نداریم

دریاب زمین را به قراری که نداریم

این چشم بیارا به غباری که نداریم

دنبال مزاریم ، مزاری که نداریم

عزمی بده تا مرز جهادی تو باشیم

ای کاش بیایی و منادی تو باشیم

 

*****

 

عزم من و تو جزم شد و کارگر افتاد

دشمن به عقب رفته و از پشت سر افتاد

تا پای فشردیم از عالم سپر افتاد

با آل علی هر که در افتاد ور افتاد

ما سخره ی سختیم که از باد نلرزیم

این درس به ما مادر ما داد نلرزیم

 

*****

 

هر جا که بلند است به زیر قدم ماست

بر هر چه سه تیغ است شکوه عَلَم ماست

هر بیش که دارند در این پهنه کَم ماست

موجیم که آسودگی ما عَدَم ماست

ما درس جز از محضر اسلام نگیریم

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

 

*****

 

هر بادِ مخالف شده جوشن به تنِ ما

هر تیر توان داد به برخاستنِ ما

با ماست همیشه نفسِ بت شکن ما

در سایه ی زهراست تمام وطن ما

این خصم زبون است اگر بد دهنی کرد

وین سیره ی  زهراست که دشمن شکنی کرد

 

*****

 

بانو چه شگفت است هبوتی که تو داری

قدر است چه قدری ملکوتی که تو داری

صد رشته قنات است قنوتی که تو داری

آرامش دریاست سکوتی که تو داری

دریای علی ، غیرت طوفانی ات عشق است

ای مرد ترین مرد ، رجز خوانی ات عشق است

 

*****

 

در پای علی درد به بال و پرت افتاد

از دست خزان ساقه ی نیلوفرت افتاد

هر شام و سحر بر سَرِ شاخه سرت افتاد

خون بود که از زخم تو بر بسترت افتاد

این چوب مرا کُشت که شد نوبت تابوت

گهواره نشد قسمت و شد قسمت تابوت

 

*****

 

با تو چقدر رایحه گُلخانه ی من داشت

این نبض کنار تو فقط میل زدن داشت

قبل از زدنت خنده به لب نیز حسن داشت

افسوس که این بُغچه ی کوچک سه کفن داشت

این ساعت آخر بنشین زار بگرییم

بر غارت پیراهن و دستار بگرییم

 

 

حسن لطفی       

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۳۵
AHR

 

مناجات با امام حسین (ع)    _   مدح 

 

 

 

تا که روزی گدایان از کریمان میرسد

رزق اشک چشم های ما فراوان میرسد

 

هر کجا که روضه باشد فقر ریشه کن شده

مطمئناً بر سر هر سفره ای نان میرسد

 

فاطمه چشم انتظار یک حسین از سوی ماست

تا که میخوانم  "حسین "  از مادرش  "جان"  میرسد

 

ما هزار و چهارصد سال است پای پرچمیم

قدمت این نوکری ما به سلمان میرسد

 

نه فقط ما ، اهل سنت نیز مدیون تو اند

خیرِ بسیار شما بر هر مسلمان میرسد

 

سرنوشت هرکسی از تو جدا شد آتش است

تو ز قلبش می روی و زود شیطان میرسد

 

 

آبرویم پیش مردم از غلامیِ شماست

مور اینجا رتبه اش تا به سلیمان میرسد

 

مشکلاتم گرچه بسیار است اما راحتم

تا تو هستی پا به پای درد ، درمان میرسد

 

خشکسالی علتش این است کم یاد تو ایم

یاد تو باشیم کل سال باران میرسد

 

کربلای ما نیابت از علی موسی الرضاست

چون که دعوتنامه از شاه خراسان میرسد

 

پنجره فولاد او دارالبرات کربلاست

لطف این آقا به ما پیدا و پنهان میرسد

 

هر چه کنعان گشت دنبال تنت سودی نداشت

آخرش فهمید عطرت از بیابان میرسد

 

سهم زینب از سرِ بر نیزه ات خون دل است

مزد حمل سر ولی بر نیزه داران میرسد

 

هر چه خواهش کرد سر را دور از محمل نکرد

اشک چشمانش اثر بر خنده قاتل نکرد

 

 

سید پوریا هاشمی     

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۵۱
AHR

 

  مناجات

 

 

 سال ها گفتیم و خندیدیم و از خود غافلیم

دل به دنبال هوس ها ، ما به دنبال دلیم

 

روز و شب دیوانه ی نفسیم و مست حُبّ مال

بدتر از این ، این که پنداریم عقل کاملیم

 

دل به قصر سنگ ، خوش کرده نمی دانیم خود

عاقبت یک قبضه ی خاکیم یا مُشتی گلیم

 

بارها کُشتیم خود را با دم تیغ هوا

نفس دون را پرورش دادیم و خود را قاتلیم

 

نوح ، ما را خواند و طوفان کلّ عالم را گرفت

کشتی از ما دور شد ما نیز دور از ساحلیم

 

عیب خود نادیده ، دائم عیب مردم گفته ایم

خلق را در خواب غفلت خوانده ، از خود غافلیم

 

گه به دور کعبه می گردیم و گاهی دور بت

گه مرید حقّ شده گاهی اسیر باطلیم

 

آب و خاک و آفتاب و ابر بود و ما ، که ما

دانه ای بر خود نکاشتیم و به فکر حاصلیم

 

بارها منزل عوض کردیم تا پیری رسید

همچنان در فکر تجدید بنای منزلیم

 

بس که میثم شانه ی ما خسته از بار خطاست

در اطاعت ناتوان و در عبادت کاهلیم

 

 

 استاد غلامرضا سازگار 

 


 

 

نوروزتان زهــرایـی 

 

التماس دعا   

 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 

 

1393/12/29


 

 

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۳ ، ۰۱:۳۶
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

چون رسد لحظه ی با زور علی را بردن

باید آماده شود شیعه برای مُردن

 

روز تنهایی مولا که کسی جز من نیست

چاره ای نیست به جز رفتن و سیلی خوردن

 

گر بنا نیست همیشه برسد غنچه به بار

بهتر آن است همان سوختن و پژمردن

 

بهتر آن است که مظلومه سفارش نشود

ورنه حساس شود دشمنش از آزردن

 

هتکِ ناموس خدا پیش امامش سخت است

سخت تر اینکه علی را به ولی نشمردن

 

چون ز یک شهر وفایی نرسد چاره کجاست

جز به دیوار ، تن فاطمه را بسپردن

 

آن همه توصیه فرمود پیمبر ،  این شد

چاره ای نیست به جز غیر خدا نسپردن

 

باید افتاد ز پا تا علی از جا خیزد

ورنه بی فایده می بود فقط غم خوردن

 

آری امروز علی را به طنابی بردند

می رسد نوبت بی سر شدن و سر بُردن

 

یک تنه باید از این راه چو زهرا برویم

که مرام شهدا نیست ز غم افسردن

 

محمود ژولیده          

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۲۰
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت و مرثیه

 


به میخ بگید  اینجا درِ عالم اسراره ، نزن

به در بگید  کنار این لاله یه دیواره ، نزن


بگید به آتش نسوزون دامن بانوی منو

شعله به قلب عاشقی که پیش دلداره نزن


برگِ گُله صورت اون ، طاقت سیلی نداره

یاسِ منم  ـ مثل خدا ـ  یک گل بی خاره ، نزن


این در عرشم که نبود ، جای لگدهای تو نیست

شش ماهه زهرا تو دلش اسم خدا داره ، نزن


برگه‌ ی اثبات فدک ، نیست توی دستش به خدا

تنها توی  دستای اون گوشه ی  دستاره ، نزن


پاسخ حرفای یه زن غلاف شمشیره مگه ؟

حداقل تا جلوی چشم یه سرداره ، نزن


وا شدن دستای اون این همه شلاق نمی خواد

فاطمه از غصه‌ ی  من چند روزه بیماره ، نزن


دستامو که بستی بسه ، با صبر من بازی نکن

نمک به زخم اسیری که نداره ‌چاره ، نزن


هـی به خودم میگم علی ! اینقده بی تابی  نکن

ناله  ببین زینب اگه می‌شنوه ، بیداره ، نزن

 

 

قاسم صرافان          

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۱۸
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

اگر دشمن کند نقش زمینم
رسد ظلم از یسار و از یمینم


به قرآن تا نفس دارم به سینه
طرفدار امـیـرلـمـؤمـنـیـنـم


اگر چه کس نکرد از من حمایت
حمایت از علی  دِینْ است و دینم


شود قربان یک موی امامم
هزاران بار طفل نازنینم


نگاهم را بگیر ای ابر سیلی
که مظلومی حیدر را نبینم


همه دشمن ، نه یاری نه معینی
فقط دیوار شد یار و معینم


تنم مجروح شد از تازیانه
بزن قنفذ بزن قنفذ من اینم


الهی بشکند دستت مغیره
بزن من دخت ختم المرسلینم


طلب کردم ز داور مرگ خود را
بود در راه ، مرغ آمّینم


تو باید میثم از زهرا بگویی
که در طبع تو مضمون آفرینم

 

 

غلامرضا سازگار        

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۱۲
AHR