زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار ولادت» ثبت شده است

همراهان گرامی

با سلام

 

لطفا با کانال ما در تلگرام همراه باشید

با جستجوی شناسه (آیدی) زیر:

 

@zaeraneh_ir

 

برای مشاهده و عضویت در کانال زائرانه در تلگرام کلیک کنید

 

باتشکر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۹ ، ۱۲:۰۷
AHR

 

امام حسین (ع)   _  ولادت / مدح / حماسی

 

 

خانه ی شیر خدا امشب پر از نور خداست

البشاره لیله ی میلاد مصباح الهداست

 

بر سر دوش نبی ، شمس ولایت جلوه گر

پیش روی فاطمه ، مرآت حُسن ابتداست

 

فاطمه آورده فرزندی که در قدر و جلال

هم محمد هم امیرالمؤمنین هم مجتباست

 

چشم ثاراللهیان روشن به میلاد حسین (ع)

کام حزب اللهیان شیرین که این عید خداست

 

گام گام مقدمش ، رشک گلستان بهشت

عضو عضو  پیکرش ، اوراق صنع کبریاست

 

این همان مصباح دست غیب رب العالمین

این همان قرآن روی قلب ختم الانبیاست

 

چشم نه ، لب نه ، جبین نه ، حنجر و رخسار نه

پای تا سر غرق در گلبوسه های مرتضاست

 

با وجود آن که نَبوَد رحمت حق را حدود

این نمای رحمت بی حدِّ ذات کبریاست

 

سبط احمد ، نجل حیدر ، آرزوی فاطمه

خون قرآن ، اصل ایمان ، قلب دین ، روح دعاست

 

قطره ای از بحر لطفش چشمه ی آب حیات

ذره ای از خاک کویش درد عالم را دواست

 

وصف او باید کسی گوید که قرآن آورد

مدح او باید کسی گوید که او را خون بهاست

 

هر چه می بینم جمالش را ، نبی پا تا به سر

هرچه می خوانم ثنایش را ، علی  سر تا به پاست

 

هر سری تقدیم جانان گشت ، خاک پای او

هر دلی جای خدا گردد بر او صحن و سراست

 

هر چه از او خواست ذات پاک حق تقدیم کرد

در عوض او از خدای خویش بگرفت آنچه خواست

 

من نمی‌گویم ، نمی‌گویم ، خدا باشد حسین

لیک گویم گر خدایی از خدا خواهد ، رواست

 

خواهر مظلومه ی او مادر آزادگی است

تا قیامت بر همه آزاد مردان مقتداست

 

اصغری دارد که ذبح اکبرش خوانند خلق

دختری دارد که دست بسته اش مشکل گشاست

 

مادری دارد که در قرآن ، خدا مدّاح اوست

مدح او تطهیر و قدر و فجر و نور و «اهل‌أتی» ست

 

قامتی دارد... ، قیامت گوشه ای از سایه‌ اش

صورتی دارد که در چشم محمد دلرباست

 

بازویی دارد چو بازوی امیرالمؤمنین

هیبتی دارد که گویی خود علی مرتضاست

 

روز محشر ذکر کل انبیا یا فاطمه است

فاطمه گوید خداوندا حسین من کجاست ؟

 

او  بُوَد  فُلک  نجات و لنگرش دخت علی

این نباشد کفر اگر گویم خدایش ناخداست

 

شهریار کشور دل ها «حسین بن علی»

زاده ی ام‌البنین فرمانده ی کل قواست

 

آنچه در عالم گنه کار است در روز جزا

گر خدا بخشد به یک موی حبیب او به جاست

 

گر چه حتی روز محشر چشم زهرا سوی اوست

هر شب او واقعه ، هر روز او روز جزاست

 

این که خندانیم و گریانیم در میلاد او

می کند ثابت ، گل ما از زمین کربلاست

 

آنکه سر سازد نثار دوست ، از عالم سر است

کشته ی محبوب را گر کشته پنداری خطاست

 

مرگ در بستر بود بر عاشق صادق حرام

این معما را کسی داند که با ما آشناست

 

شور ما شور شهادت ، شوق ما شوق وصال

زخم ما یاری رحمت ، خون ما آب بقاست

 

من ز خون دل نوشتم بر جبین آسمان

هر که فانی در ره حق نیست ، پایانش فناست

 

قبر: کعبه ، رکن : مقتل ، تربت عشاق : حِجر

مضجع من «مروه» و ایوان عباسم «صفا» ست

 

گو یکی گردند خلقت از برای قتل من

قامتم تنها برای خالق یکتا دوتاست

 

آب را بر روی ما بسته ، نمی‌داند عدو

حنجر ما تشنه ی آب دم تیغ بلاست

 

وصل جانان از دم شمشیر می‌آید به دست

این همان معنای رمز «البلاءُ لِلولا» ست

 

"میثم"  این مصراع را با خط خون باید نوشت

رأس ما از تن جدا شد ، دوست کی از ما جداست ؟

 

استاد سازگار

 

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۵۱
AHR

 

به مناسبت فرا رسیدن  ولادت با سعادت حضرت زینب (س)

[ 25 بهمن 1394 / 5 جمادی الاول 1437 ]

 

می توانید اشعار زیبای ولادت عمه ی سادات (س) را در وبلاگ  «زائرانه»  بخوانید .

برای دیدن هر یک از اشعار ، روی آن کلیک کنید .

 

 

با خبر کرد نسیمی همه ی دنیا را  |  مسعود اصلانی

 

ای بحر کمال گوهر آوردی  |  غلامرضا سازگار

 

نسیم پرده ی گهواره را تکان می داد  |  وحید قاسمی

 

وقت نزول رحمت حق از سحاب شد  |  محمد فردوسی

 

آرامش زیبای دو دریاست نگاهش  |  قاسم صرافان

 

رسید مژده که ماه جمادی الاولی ست  |  غلامرضا سازگار

 

قلم به دست گرفتم که با خدا باشم  |  محمد بیابانی

 

امشب صفا دارد صفای دیگری را  |  توحید شالچیان

 

ای آنکه شکستی کمر فاصله ها را  |  علی اکبر لطیفیان

 

باز به بیت مصطفی بتول دیگر آمده  |  غلامرضا سازگار

 

کوری چشم دشمن آل پیمبری  |  حسین رستمی

 

امشب از برج ولایت اختر آمد اختر آمد  |  غلامرضا سازگار

 

پرورش یافته ی دامن زهرا هستی  |  وحید قاسمی

 

گفتم از کوه بگویم قدمم می برزد  |  حمیدرضا برقعی

 

امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد   |   سازگار

 

در واژه های شعر تو دیدم وقار را   |   وحید قاسمی

 

دل را به پاس عشق تو میل خم است و بس   |   ژولیده

 

خیزید که گلزار ولا را ثمر آمد  |  غلامرضا سازگار

 

امشب دلم به تاب و سرم گرم از تب است  |  محسن عرب خالقی

 

ما ریزه خوار سفره ی احسان زینبیم   |   وحید قاسمی

 

 

ولادت با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها بر تمامی شیعیان جهان ،

و روز پرستار بر تمامی پرستاران صبور مبارک و گرامی باد.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۰۳
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت / مدح

 

 

امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد 
امشب زمین فروغ به هفت آسمان دهد 
امشب خدا تجلی خود را نشان دهد 
با خط نور ، بر همه خط امان دهد 
میلاد شیر دخت علی ، شیر داور است 
سر تا قدم حقیقت زهرای اطهر است 

 


شعر کامل در  ادامه مطلب


 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۲۸
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت / مدح

 

 

امشب از برج ولایت اختر آمد اختر آمد

بحر مواج شرف را گوهر آمد گوهر آمد

کوثر ختم رسل را کوثر آمد کوثر آمد

شیر حق یعنی علی را دختر آمد دختر آمد

بانگ یا رب یا رب آمد ، برج دین را کوکب آمد

عشق در تاب و تب آمد ، زینب آمد زینب آمد

کرده روشن چشم زهرا و امیرالمؤمنین را

 


شعر کامل در  ادامه مطلب


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۲۹
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت / مناجات

 

 

دل را به پاس عشق تو میل خُم است و بس

جان در ره دمشق تو سر در گم است و بس

زان دم که از بهشت تو تبعید می شدیم

تا حال ننگ ما طلب گندم است و بس

ای نور مهر و ماه طفیل نگاه تو

تنها نه مست جلوه ی تو انجم است و بس

تو چارده جمال و جلال محمّدی

کی گفته محو تو قمر سوم است و بس

عالم تمام مست ولای تو زینب اند

این میکده نمونه ای از مردم است و بس

ای صاحب مقام ولایت خوش آمدی

ای رهبر طریق هدایت خوش آمدی

 

ای نفس ناطقه گره ام وا نمی شود

وصف تو ای عقیله مهیّا نمی شود

گل ها اگر کتاب و گیاهان قلم شوند

هرگز مقام قرب تو انشا نمی شود

ای عاقله ، محدّثه ، عُلیا مخدره !

مُلک و ملک ز مدح تو ارضا نمی شود

قلب سلیمه ، نفس زکیّه ، مجلله !

قدّیس تر ز نفس تو پیدا نمی شود

خالص ترین عیار محبّت به قلب توست

بی مُهر عاطفه دلی امضا نمی شود

ای ثروت همیشگی و ناتمام عشق

تا روز حشر بر دل پاکت سلام عشق

 

 

محمود ژولیده

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۲۸
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت

 

 

خیزید که گلزار ولا را ثمر آمد

در خانه ی خورشید هدایت قمر آمد

از دامن صدیقه بتول دگر آمد

آیینه ی پیغمبر و مام و پدر آمد

محبوبه ی حق روح عبادات خوش آمد

ناموس خدا عمه ی سادات خوش آمد

 


متن کامل این شعر  در   ادامه مطلب


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۳۰
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت / مدح / ذکر مصیبت

 

 

امشب دلم به تاب و سرم گرم از تب است
امشب که از نسیم حضوری لبالب است
شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است
شور و شگفتی است و شبی عشق مشرب است
شامی که روشنایی روز است امشب است

امشب شب ملیکه دادار زینب است

 

این جلوه جلوه‌های شبی بی کرانه است
این جذبه جذبه ی حرمی بی نشانه است
این سجده سجده بر قدمی جاودانه است
این شعله شعله ی نگهی عاشقانه است
از هر لبی که می شنوی این ترانه است

عالم محیط و نقطه ی پرگار زینب است

 


متن کامل این شعر در  ادامه مطلب


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۰۲
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت

 

 

کوری چشم دشمن آل پیمبری

نسلش ادامه یافته از فیض دختری

نسلی که بهتر است بگویند شاعران

مِن بعد از این قبیله سادات مادری

موضوع بعد روحی این خانواده است

دیگر چه فرق میکند ابعاد پیکری

یک وقت جلوه می کند از باطنی زنی

یک وقت ابوالعجایبی از جنس حیدری

تا گوش جان به عزت این قوم بسپریم

باید برای روح الامین ساخت منبری

شبنم کجا و ظرفیت درک آفتاب

دریا کجا و کاسه وارونه ی حباب

 


شعر کامل در  ادامه مطلب


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۱۵
AHR

 

حضرت زینب (س)   _  ولادت

 

 

امشب صفا دارد صفای دیگری را

مروه منا حال و هوای دیگری را

از سوی شرق و غرب یثرب می شنیده

گوش فلک لبخند های دیگری را

وقت سحر در قاب چشمانش ببیند

شهر نبی خیرالنسای دیگری را

خورشید دیگر سر زده یا این که جبریل

نازل نموده والضحای دیگری را

تاریخ عشق از نو شروع شد ، ای قلم ها !

از سر بگیرید ابتدای دیگری را

در باز مانده مثل این که می پذیرند

افتاده از پا و گدای دیگری را

بنده نوازی رسم و آیین است اینجا

حاتم گدا ، محتاج و مسکین است اینجا

 


شعر به صورت کامل  در ادامه مطلب


 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۱۴
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت / مناجات

 

 

قلم به دست گرفتم که با خـدا باشم
قلم به دست گرقتم که از شما باشم
قلم به دست گرفتم که از تو بنویسم
و با ثنای تـو هم دوش انبیا باشم
قلم به دست گرفتم در انزوای خودم
که غرق تان شوم و از خودم جدا باشم
قلم به دست گرفتم که با دو بال غزل
در آسمان تو پروا کنم رها باشم
قلم به دست گرفتم در ابتدا اما
نشد مسافرتان تا به انتها باشم
قلم ز دست من افتاد و دم زدم از عشق
کبوتری شدم و پر زدم به شهر دمشق

 


شعر کامل در  ادامه مطلب


 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۴ ، ۰۱:۱۳
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت

 

 

آرامش زیبای دو دریاست نگاهش

این دختر آرام و صبوری که رسیده

از شوق ، علی سفره به اندازه ی یک شهر

انداخت ، به شکرانه ی نوری که رسیده

 

کاشانه ی اهل دل و میخانه ی هستی

دنیا و سماوات و عوالم همه روشن

عطر خوش او پر شده در شهر مدینه 

به به چه گلی ! چشم و دلت فاطمه ! روشن

 


ادامه شعر به صورت کامل  در  ادامه مطلب


 

 

آرامش زیبای دو دریاست نگاهش

این دختر آرام و صبوری که رسیده

از شوق ، علی سفره به اندازه ی یک شهر

انداخت ، به شکرانه ی نوری که رسیده

 

کاشانه ی اهل دل و میخانه ی هستی

دنیا و سماوات و عوالم همه روشن

عطر خوش او پر شده در شهر مدینه 

به به چه گلی ! چشم و دلت فاطمه ! روشن

 

لبخند نشسته به لب حضرت ساقی  

مرضیه دلش وا شده از دیدن دختر 

تا آمده لبریز شده چشمه ی تسنیم

کامل شده با آیه ی او سوره ی کوثر

 

بی تاب شدی ، دختر مهتاب رخ عشق !

بارانی اشک است چرا صورت ماهت ؟

گریانی و پیش کسی آرام نداری

دنبال کدام آیت حق است نگاهت؟

 

باران بهاری شده‌ ای دختر حیدر !

زهرا چه کند گریه ی تو بند بیاید

باید که بگویند کنار تو حسینت 

تا شاد شوی ، با گل و لبخند بیاید

 

همسایه ندیده‌ به خدا سایه‌ ای از تو

تمثیل حیایی تو و تندیس وقاری

پیداست ولی دختر سردار حنینی

از شور کلام و دل شیری که تو داری

 

شعر شب میلاد تو هم پر شده از اشک

بانو ! چه کنم روی دلم سوی فرات است

جز اشک چه گویم که همه هستی عالم

عشق تو ، حسین تو ، قتیل العبرات است

 

اینقدر نریز اشک، صبوری کن و بگذار

هر قطره ی این اشک برای تو بماند

وقتی شب باریدن اشک است که مادر

در گوش تو لالایی پرواز بخواند

 

یک روز بیاید که پدر را تو ببینی

با چشم پر از اشک در آن غسل شبانه

با چادر خاکی برود مادر و فردا

با چادر کوچک بشوی خانم خانه

 

یک روز بیاید که تو باشی و بیفتد

آن سایه ی سر ، بی سر و بی سایه به صحرا

ناموس خدا باشی و بر ناقه ی عریان

بنشینی و یک شهر بیاید به تماشا

 

 

قاسم صرافان

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۰۹
AHR

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت

 

 

ای بحر کمال گوهر آوردی 
ای کوثر وحی کوثر آوردی 
ای نخل امید نوبر آوردی 
ای ماه خجسته اختر آوردی 
ای دخت رسول دختر آوردی 
زینب  نه ، حسین دیگر آوردی 
بر نفس رسول زیب و زین است این 
سر تا به قدم همه حسین است این 


 


شعر کامل  در  ادامه مطلب


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۰۹
AHR

 

 

امام حسن مجتبی (ع)   _   ولادت

 

 

ای بنده ی ربِّ رحیم ، آقا حسن جان

یا  مَن یُسَمّیٰ بالکریم  ، آقا حسن جان

تنها صراط مستقیم ، آقا حسن جان

ارباب مایی از قدیم ، آقا حسن جان

 

ای معنی یا نور و یا قدوسم آقا

تا زنده ام نعلینتان می بوسم آقا

 

دُر گران از بحر تا ساحل رسیده

استاد اخلاق ابوفاضل رسیده

پروانه ها...! شمعی در این محفل رسیده

بی خود نبوده این همه سائل رسیده...

 

امشب تمام حاجتم یک گوشه چشم است

چشمی که حتی می کند یک جلوه اش مست

 

ای جلوه ی نورانی آیات توحید

با خنده هایت فاطمه آرام خندید

جبریل بالش را به بازوی تو مالید

هر شب علی یک بوسه از کنج لبت چید

 

افطار زهرا و علی بوسیدن توست

آرامِ جان مصطفی خندیدن توست

 

از پا تماماً فاطمی هستی تو تا سر

مستِ نگاهت عالم بالا سراسر

آزادگان ، پیش تو افتادند با سر

در پیشگاهت بارها باید گدا سر...

 

... را بهر سجده سوی پای تو کشانَد

در سجده تا زیر عبای تو بیاید

 

باید که شعر از پنجه و بازویتان گفت

از ذوالفقار گوشه ی ابرویتان گفت

در کودکی از نغمه ی هوهویتان گفت

از  لا الهِ  لابه لای مویتان گفت

 

حتی نخ پیراهنت حبل المتین است

مانند زهرا و امیرالمؤمنین است

 

ای معنی حَیِّ عَلیٰ خَیْرِالعَمل تو

آب دهانت برتر از جوی عسل تو

بر مشکلات بی شمارم راه حل تو

من لایق تو نیستم حداقل تو

 

لطفی کن و دستی بکش روی سر من

دستی بکش ، بر هم بزن موی سر من

 

سفره بیانداز و گدا دعوت کن امشب

نان شبت را باز هم قسمت کن امشب

بنشین کمی با بی نوا صحبت کن امشب

ما را دعا کن... غرق در رحمت کن امشب

 

تو آبرو داری ولی بی آبرو من

بنده نگاهش هست بر مولا لزوماً

 

پشت در میخانه ات عمری نشستم

خوردم نمک اما نمکدان را شکستم

با این همه ، روزی خور خوان تو هستم

از بوی نان سفره ات من مست مستم

 

از سفره ات یک تکه نان می خواهم امشب

آن نان که خود خوردی از آن می خواهم امشب

 

 

محمدجواد شیرازی

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۸:۴۴
AHR