زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

 

حضرت زینب (س)  _  ولادت / مدح

 

 

باز به بیت مصطفی بتول دیگر آمده

رسول را سول را ، دوباره کوثر آمده

بتول را بتول را ، یگانه دختر آمده

حسین را حسین را ، خجسته خواهر آمده

رضا و حلم و صبر را ، بزرگ مادر آمده

شهید را شهید را ، پیام آور آمده

ائمه را  ائمه را ، چراغ انجم است این

دختر اول علی ، بتول دوم است این

 


ادامه ی این شعر (شعر به صورت کامل)  در  ادامه مطلب


 

باز به بیت مصطفی بتول دیگر آمده

رسول را سول را ، دوباره کوثر آمده

بتول را بتول را ، یگانه دختر آمده

حسین را حسین را ، خجسته خواهر آمده

رضا و حلم و صبر را ، بزرگ مادر آمده

شهید را شهید را ، پیام آور آمده

ائمه را  ائمه را ، چراغ انجم است این

دختر اول علی ، بتول دوم است این

 

کوثر کوثر نبی ، آیه ی رحمت آمده

دختر دختر نبی ، مادر خلقت آمده

زهره ی زهره ی علی ، اختر عصمت آمده

شمسه ی  شمسه ی حیا ، یا مه عفت آمده

حبیبة الله است و از مام محبت آمده

ولیة الله است و در بیت ولایت آمده

آینه ی محمدی  طلعت دلـربای او

در او خلاصه می شود حسین و کربلای او

 

علی است زیب هستی و ، زینت اوست دخترش

ز هم گشوده دست دل چو جان گرفته در برش

بوی بهشت یافته ، ار دم روح پرورش

فاطمه بوسه می زند ، به عارض منورش

بال زند سوی حسین ، از سر دوش مادرش

سلام ما درود ما به زینب و برادرش

بهشت بود و هست او ، اسیر و پای بست او

عجب مدار اگر علی ، بوسه زند به دست او

 

قدر به حکم او ولی ، رضا به هر قضاست او

پس از بتول ، بانوی خانه مرتضی است او

بلکه به جای مادر امام مجتبی است او

مونس و یار و یاور شهید کربلاست او

خطابه خوان کبریا ، زبان انبیا است او

به عصمت خدا قسم ، که عصمت خداست او

یاد کند ز فاطمه کمال و پارسایی اش

رجال دهر شاهد سید النسایی اش

 

فهیمه ای که کس بر او نیافته مفهّمه

علیمه ای که از ازل ، نداشته معلّمه

جلوه گر از وجود او ، هر آنچه داشت فاطمه

بوسه به پای او زند ، مدینه ی مکرّمه

دعای اهل آسمان ، خطابه های او همه

کلام او ز محکمی ، چو آیه های محکمه

چه در سفر چه در حضر ، چه در میان قافله

قضا نشد ز حضرتش ، شبی نماز نافله

 

ای شرف بلند خون ، هماره از پیام تو

و ای گرفته آبرو ، شهادت از قیام تو

سکه ی صبر را خدا ، نقش زده به نام تو

مفتخر از وجود تو ، رسول و باب و مام تو

زنده کنار قتلگه ، به صبر تو امام تو

نطق تو در سکوت تو ، تیغ تو در نیام تو

تو در قیام کربلا ، قیامت آفریده ای

تو از دم پیمبری ، امامت آفریده ای

 

تو در سخن پیمبر کلام وحی بر لبی

تو با پیام کشتگان ، حیات بخش مکتبی

تو در خرابه های شام چو قرص ماه در شبی

تو بر هلال نوک نی ، به شهر کوفه کوکبی

تو زیب دامن نبی ، تو زین امّی و ابی

تو زینبی تو زینبی تو زینبی تو زینبی

نه ساره ای نه هاجری ، نه آسیه نه مریمی

چو مادرت سیدة النسای کل عالمی

 

تویی که بهر کربلا ، وجودت آفریده شد

تویی که در خطابه ات ، تمام وحی دیده شد

تویی که با رسالتت ، پیام حق شنیده شد

تویی که با اسارتت ، بساط ظلم چیده شد

تویی که با عدالتت ، نخل ستم بریده شد

اگر چه سرو قامتت ، ز بار غم خمیده شد

به جسم و جان سرکشان ، ریخت شرار نطق تو

حسین سرفراز شد ، به ذوالفقار نطق تو

 

پیمبر است جد تو ، بتول دیگرش تویی

بتول مفتخر از آن ، که ناز پرورش تویی

علی ست غرق  وجد و شور ، از این که دخترش تویی

حسن به توست سرفراز ، از اینکه خواهرش تویی

حسین بر تو متکی ، که یار و یاورش تویی

شهید اگر شهید شد ، پیام آورش تویی

به مصطفی به مرتضی ، به مجتبی به فاطمه

که از تو اند مفتخر ، ائمه ی هدی همه

 

تو در میان سلسله ، گره گشای عالمی

تو با گلوی خشک خود ، حیات بخش آدمی

تو عصمت مصوّری ، تو غیرت مجسّمی

تو با کلام جان فزا ، دم مسیح را دمی

تو یک رسول وحی خون ، تو یک کتاب محکمی

تو در زمین شام هم ، چراغ عرش اعظمی

ستاره فرش منزلت ، ماه چراغ محفلت

که آفتاب فاطمه ، گشته به دور محملت

 

سلام بر تو ای کسی ، که صبر شد حقیر تو

ندیده بعد فاطمه ، جهان زنی نظیر تو

به پیر عقل رهنما ، دو کودک صغیر تو

حسین چشم دوخته ، به طلعت منیر تو

صدای زنده ی علی ، به صوت دل پذیر تو

اسیر شام بودی و ، یزید شد اسیر تو

پرچم فتح کربلا ، از تو در احتزاز شد

به همّت بلند تو ، حسین سرفراز شد

 

منم منم که از ازل ، گدای موی زینبم

هماره دست التجا ، بود به سوی زینبم

خدای داده آبرو ، به آبروی زینبم

مرثیه خوان کربلا ، قصیده گوی زینبم

پرده هماره مرغ دل ، در آرزوی زینبم

در ازدحام حشر هم ، به جستجوی زینبم

به جان مادرش قسم ، اگر کند نظاره ام

سزد جهیم باغ گ ل، شود به یک اشاره ام

 

 

غلامرضا سازگار

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی