زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار مناجات» ثبت شده است

 

حضرت زینب (س)  _  مدح / مناجات

 

 

گفتم از کوه بگویم ، قدمم می لرزد

از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد

هیبت نام تو یک عمر تکانم داده است

رسم مردانگی ات راه نشانم داده است

پی نبردیم به یکتایی نامت زینب

کار ما نیست شناسایی نامت زینب

من در ادراک شکوه تو سرم می سوزد

جبرئیلم ، همه ی بال و پرم می سوزد

من در اعماق خیالم ... چه بگویم از تو

من در این مرحله لالم ، چه بگویم از تو

چه بگویم ؟ به خدا از تو سرودن سخت است

هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است

چه بگویم که خداوند روایت گر توست

تار و پود همه افلاک ، نخ معجر توست

روبروی تو که قرآن خدا وا می شد

لب آیات به تفسیر شما وا می شد

آمدی تا که فقط زینت مولا باشی

تا پس از فاطمه ، صدیقه ی صغری باشی

آمدی شمس و قمر پیش تو سو سو بزنند

تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند

چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد

باز تکرار همان سوره ی  « اعطینا »  شد

عشق عالم به تو از بوسه مکرر می گفت

به گمانم به تو آرام پیمبر می گفت :

بی تو دنیای من از شور و شرر خالی بود

جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود

 

حمیدرضا برقعی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۰۹
AHR

 

امام زمان (عج)  _  انتظار / مناجات

 

 

خورشید پشت ابر ، نشانی به ما بده

ای ماه ، مژده ی رمضانی به ما بده

 

مثل نسیم صبح از اینجا گذر کن و

باد صبای مشک فشانی به ما بده

 

بی کس تر از همیشه رساندیم خویش را

آواره ایم ، جا و مکانی به ما بده

 

از بس که در پی همه غیر از تو بوده ایم

از پا نشسته ایم ، توانی به ما بده

 

از سفره ای که وقت سحر پهن می کنی

مانده غذا و خورده ی نانی به ما بده

 

با روضه ی حسین نفس تازه می کنیم

روضه بخوان دوباره و جانی به ما بده

 

 

محمد بیابانی

 

 

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۱۸
AHR

 

حضرت زینب (س)  _ مناجات

 

 

ای آنکه شکستی کمر فاصله‌ ها را

بگذاشته‌ ای پشت سرت مرحله‌ ها را

 

از برکت چشمان مسلمان تو داریم

سوگند به سجاده ی تو نافله ها را

 

ای آنکه کشیده است بیابان به بیابان

ردّ  قدمت زحمت این آبله‌ ها  را

 

بگذار به جای تو در این قافله باشم

شاید بتوانم بکشم سلسله‌ ها را

 

یک لرزه بیانداز بر این معجر سبزت

تا اینکه ببینم گذر زلزله‌ ها را

 

غیر از تو کسی همّت اینگونه ندارد

پایان برساند همه ی غائله‌ ها را

 

آن روز که پابوس حریم تو بیاییم

احرام ببندیم تن قافله‌ ها را

 

علی اکبر لطیفیان

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۰۵
AHR

 

ماه مبارک رمضان   _   مناجات

 


با آنکه حدّ جرمم بالاتر از عذاب است 
جرم مرا حساب و عفو تو بی حساب است 


با لطف بی کرانت در پیشگاه عفوت 
العفوِ یک گنه کار بالاترین ثواب است 


عفو تو کوه خجلت بر شانه ام نهاده 
بر روی دوشم این کوه سنگین ترین عذاب است 


دستم به بند عصیان ، پایم به دام شیطان 
قلبم هماره بیمار چشمم همیشه خواب است

 
چون لاله ی خزانی رفت از کفم جوانی 
شرمنده پیری من از دوره شباب است 


با این گناه بسیار گویی گنه نکردم 
بر هر گناهم از تو صد پرده ی حجاب است 


مگذار تا بریزد بر خاک آبرویم 
بی آب رحمت تو این آبرو سراب است 


اشک خجالت از من ، لطف و عنایت از تو 
جرم من است ظلمت عفو تو آفتاب است 


هر ناله شعله ی دل ، هر شعله شاخه ی گل 
هر قطره اشک خجلت دریایی از گلاب است 


باران اشک "میثم" از ابر رحمت توست 
این ابر آسمانش از چشم بوتراب است

 

 

استاد غلامرضا سازگار 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۰۳:۵۱
AHR

 

مــدح  مـنـاجـات عـاشـقـانـه

 

 

کارم همیشه جرم و خطا بوده از قدیم

کارت همیشه لطف و عطا بوده از قدیم

 

مغلوب نفس گشته ام و خورده ام زمین

تنها سلاحم اشک و دعا بوده از قدیم

 

می ترسم از عذاب و امیدم به فضل توست

راه نجات ، خوف و رجا بوده از قدیم

 

قلاده ام ببند بمانم کنار تو

بیچاره آن کسی که رها بوده از قدیم

 

شغل گدایی اش به دوعالم نمی دهد

هر کس گدای آل عبا بوده از قدیم

 

می ترسم از فشارِ شبِ دفن خود ولی

دلگرمی ام ، امام رضا بوده از قدیم

 

نزد کریم هر که فقیر است بُرده است

آقا رئوف با فقرا بوده از قدیم

 

من عاشق تمام ائمه شدم ولی

در سینه جای دوست سوا بوده از قدیم

 

با  یا حسین  توبه ی آدم قبول شد

ذکرش همیشه عقده گشا بوده از قدیم

 

حب الحسین صوم و صلاة تمام ماست

حب الحسین نیت ما بوده از قدیم

 

در روضه و میان مناجات حاجتم

برگ برات کرب و بلا بوده از قدیم

 

شب های جمعه ناله ی محزون مادری

بر زخم های رأس جدا بوده از قدیم

 

اموال غارتی همه میراث عترت است

عمامه ی نبی و عبا بوده از قدیم

 

عالم شکست چون که نوشتند داغ او

سنگین برای ارض و سما بوده از قدیم

 

 

محمدجواد شیرازی

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۳:۰۵
AHR

 

 

ماه رمضان   _   مناجات

 

 

ای خالق دادارم ، پاکم کن و خاکم کن

من جز تو که را دارم ؟  پاکم کن و خاکم کن

این ناله و این آهم ، این اشک سحرگاهم

این سوز دل زارم ، پاکم کن و خاکم کن

سر تا به قدم دردم ، رو سوی تو آوردم

با محنت بسیارم ، پاکم کن و خاکم کن

شد حبس دعای من ، العفو خدای من

ای خالق غفّارم ، پاکم کن و خاکم کن

مسکین و تهی دستم ، دل بر کرمت بستم

من مستحق نارم ، پاکم کن و خاکم کن

من بنده ی شرمنده ، تو خالق بخشنده

ای در دو جهان یارم ، پاکم کن و خاکم کن

مولا و حبیب من ، محبوب و طبیب من

آلوده و بیمارم ، پاکم کن و خاکم کن

راه از همه سو بسته ، گشتم ز گنه خسته

رو سوی تو می آرم ، پاکم کن و خاکم کن

با این تن فرسوده ، با این دل آلوده

من مهر علی دارم ، پاکم کن و خاکم کن

«میثم» شده جان بر لب ، یا رب تو ببخش امشب

بر میثم تمّارم  ،  پاکم کن و خاکم کن

 

 

غلامرضا سازگار

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۰۴:۱۵
AHR

 

ماه رمضان  _  مناجات

 

 

این من این کوه گنه این یم عفوی که تو داری

وعده دادی که ببخشی به رویم هیچ نیاری

 

قهر بود از من و صلح از تو ، بنازم کرمت را

با وجودی که نیازی به چنین بنده نداری

 

نه من آنم که به غیر از تو بَرَم روی تضرّع

نه تو آنی که مرا بی کس و تنها بگذاری

 

با تمام بدی ام از کرمت هست امیدم

که ببخشی و مرا بنده ی خوبت بشماری

 

من که عبدم دل خود را به امید تو سپردم

تو که معبود منی ، کِی به جحیمَـم بسپاری ؟

 

گر چه غرق گنهم از تو عجب نیست خدایا

که گنه پاک کنی و حسناتم بنگاری

 

نفس نگذاشت رفیق تو شوم وای به حالم

تو مگر دست رفاقت ز کرم سوی من آری

 

چیستم من که اجل جان مرا سخت بگیرد ؟

کیستم من که تو در خانه ی قبرم بفشاری ؟

 

«میثم»  رو سیه  و دامن آلوده خدا را

ابر رحمت چه شود بر سر من هم تو بباری

 

 

 

غلامرضا سازگار

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۳
AHR