زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهادت مولا علی» ثبت شده است

 

 

 امیرالمومنین علی (ع)   _   شهادت

 

 

ای تیغ مرا لبالب از  یا رب  کن

ای تیغ بیا و راحتم امشب کن

بشتاب و سر مرا شکاف اما باز

رحمی به دل سوخته ی زینب کن

ای تیغ زمان ، زمانه ی نیرنگ است

بشکاف سرم که سینه ام خون رنگ است

یک بار نشد که سیر رویش بینم

بشتاب دلم برای محسن تنگ است

ای تیغ پرِ  پر زدنش را بزنند

آن مرغ که قید ماندنش را بزنند

ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد

مردی که به پیش او زنش را بزنند

امروز نه آن دم علی از پا افتاد

تا خانم من زیر قدم ها افتاد

یک شهر برای بردنم رد میشد

از روی دری که روی زهرا افتاد

ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز

او خورد زمین و من بریدم آن روز

از پهلوی میخ کوب زهرا آن روز

با دست خودم میخ کشیدم آن روز

 

 

حسن لطفی

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۰۹:۴۳
AHR

 

 

حضرت علی (ع)  _  شهادت

 

 

کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند

دستهای پینه دارش استراحت می کنند

 

نخل ها ازغربت و بغض گلو راحت شدند

مردم از دستِ عدالت های او راحت شدند

 

ای خوارج ، بهترین فرصت برای دشمنی ست

شمع بیت المال را روشن کنید ، او رفتنی ست

 

درد را با گریه های بی صدا آزار داد

با لباس نخ نمایش ، کوفه را آزار داد

 
مهربانی نگاهش حیف مشکل ساز بود

روی مسکین ها در دارالخلافه باز بود

 

دشمنانش در لباس دوست بسیارند و او

بندگان کیسه های سرخ دینارند و او

 

سادگی سفره اش خاری به چشم شهر بود

 مرتضی با زرق و برق زندگی شان قهر بود

 

نیمه شب ها کوچه ها را عطرآگین می کند

درعوض ، در حق او هر خانه نفرین می کند

 

حرص اهل مکر ، از بنده نوازی علی ست

داستان بچه هاشان بی نمازی علی ست

 

گام در راه فلانی و فلان برداشتند

از اذان ها نام او را مغرضان برداشتند

 

جرم سنگینی ست ، بر لب خنده را برجسته کرد

چاه ها دیدند مولا خستگی را خسته کرد

 

جرم سنگینی ست ، تیغ ذوالفقاری داشتن

زخمها از بدر و خیبر یادگاری داشتن

 

جرم سنگینی ست ، از غم کوله باری داشتن

مثل پیغمبرعبای وصله داری داشتن

 

جرم سنگینی ست ، بر تقدیر حق راضی شدن

با یتیمان روزهای گرم همبازی شدن

 

جرم سنگینی ست ، جای زر ، مقدر خواستن

در دو دنیا خیرخواهیِ برادر خواستن

 

جرم سنگینی ست ، در دل عشق زهرا داشتن

سالها در سینه داغ کهنه ای را داشتن

 

هیچ طوفانی حریف عزم سکانش نبود

تیغ تیز ابن ملجم قاتل جانش نبود

 

پشت در ، آیینه اش را سنگ غافلگیر کرد

زخم بازویی ، امیرالمومنین را پیر کرد

 

مرگ سی سال است که بر او ، خنجر از رو می کشد

هر چه مولا می کشد ، از درد پهلو می کشد

 

 

وحید قاسمی

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۸:۴۳
AHR