زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۴۹ مطلب با موضوع «امیرالمومنین (ع)» ثبت شده است

 

حضرت علی (ع)   _   ولادت

 

 

خدا در کعبه مهمان دارد امشب

حرم در سینه قرآن دارد امشب

زمین خورشید تابان دارد امشب

محمّد (ص) یک جهان جان دارد امشب

درون بیت ، جانان دارد امشب

فلک اسرار پنهان دارد امشب

 

نوشته بر در و دیوار کعبه

که امشب بخت گشته یار کعبه

الا عیدت مبارک باد کعبه

خدا امشب امامت داد کعبه

علی در تو قدم بنهاد کعبه

تولد یافت عدل و داد کعبه

مبارک باد این میلاد کعبه

چه شوری در وجود افتاد کعبه

بتان هم یا علی گفتند امشب

سخن ها با علی گفتند امشب

 

خداوند حرم را مظهر است این

محمّد (ص) را چو جان در پیکر است این

تمام هستی پیغمبر است این

زمین و آسمان را محور است این

یم و طوفان و موج و لنگر است این

چه گویم حیدر است این حیدر است این

تمام افتخار کعبه این است

خدا گفته امیرالمؤمنین است

 

مه برج اسد امشب اسد زاد

اسد ، آری اسد ، بنت اسد زاد

ازل را جلوۀ حسن ابد زاد

جمال قل هو الله احد زاد

بگو مرآت الله الصّمد زاد

خدا را چشم و گوش و وجه و ید زاد

رخ صاحب حرم تا شد هویدا

حرم گمگشته اش را کرد پیدا

 

جهان یک سایه از دیوار مولاست

زمان هم مست و هم هشیار مولاست

فضا لبریز از انوار مولاست

حرم محو گل رخسار مولاست

خدا در کعبه مهمان دار مولاست

محمّد (ص) عاشق دیدار مولاست

که دیده بزم  "الله الصّمد"  را ؟

خدا و حیدر و بنت اسد را

 

مرا مولا و سرور کیست ؟ حیدر

دل و دلدار و دلبر کیست ؟ حیدر

امیر دادگستر کیست ؟ حیدر

امام عدل پرور کیست ؟ حیدر

صراط الله اکبر کیست ؟ حیدر

محمّد (ص) را اگر پیغمبری بود

خدا داند که او هم حیدری بود

 

علی مرآت ربّ العالمین است

علی استاد جبریل امین است

علی سرّ خداوند مبین است

علی آیینۀ حقّ الیقین است

علی مولای اصحاب الیمین است

علی کلّ ولایت کلّ دین است

همین است و همین است و جز این نیست

کسی جز او امیرالمؤمنین نیست

 

علی ذکر و علی حمد و علی دم

علی بیت و مقام و رکن و زمزم

علی یعنی صراط الله اعظم

علی یعنی کتاب الله محکم

علی یعنی تمام دین آدم

علی یعنی امام کلّ عالم

علی در عالم خلقت یکی بود

محمّد (ص) هم به مهرش متّکی بود

 

تو در جسم نبی جانی علی جان

تو اصل اصل ایمانی علی جان

تو روح روح قرآنی علی جان

تو نوحِ نوح طوفانی علی جان

تو میزانی تو فرقانی علی جان

تو روز حشر سلطانی علی جان

لوای حمد در دست تو باشد

تمام حشر پابست تو باشد

 

تو جا بر دوش پیغمبر گرفتی

تو در از قلعۀ خیبر گرفتی

تو از عَمر دلاور سر گرفتی

تو چون جان مرگ را در بر گرفتی

تو از ختم رسل کوثر گرفتی

تو دل از انبیا یکسر گرفتی

تو قاتل را ز رأفت شیر دادی

تو خصم خویش را شمشیر دادی

 

تو روی خاک ، معراج نمازی

تو بال طایر راز و نیازی

تو درد عالمی را چاره سازی

تو وقت جان فشانی پیشتازی

تو دل بشکسته گان را دلنوازی

تو بین انبیا نشکفته رازی

اگر چه با خلایق زیستی تو

خدا می داند و بس کیستی تو

به جز تو کیست با آن اقتدارش

زند وصله به کفش وصله دارش

فلک خورشید گردون خاکسارش

کند اشک یتیمی بی قرارش

فدای لطف و احسانت علی جان

که  «میثم»  شد ثنا خوانت علی جان

 

 

غلامرضا سازگار   

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۰۶
AHR

 

حضرت علی (ع)   _   مدح

 

 

دل در پناه ذکر علی با صفا شود

گفتم علی و جلوه ی ذکرم خدا شود

 

هر شیعه ای که سمت نجف می کند سلام

در روز حشر قیمت آن برملا شود

 

با ذکر حیدر است که دل مست می شود

خاک دلم به حب علی کیمیا شود

 

آید ندا زعرش الهی علی علی

اینجا خدا به نام علی رونما شود

 

وقتی محبتش  دل من را خنک کند

دامان مادرم ز خیانت جدا شود

 

شاهی که قنبرش به قیامت شود شفیع

خاک مزار نوکر او طوطیا شود

 

من غیر مرتضی به کسی رو نمیزنم

دنیا اگر چه ضد علی یکصدا شود

 

قرآن کتاب مدح امیر نجف بوَد

یک گوشه از مناقب او «انّما...» شود

 

پرچم به دوش ، بهر نبی کیست جز علی ؟

مدحش به کارزار فقط لافتی شود

 

در حیرتم که فاتح خیبر پس از نبی

خانه نشین ز دشمنی اشقیا شود ؟

 

دستی که درب قلعه ی خیبر جدا نمود

این گونه با طناب جفا آشنا شود

 

در کوچه دامنش ز دو دستان فاطمه

با ضربه ی مغیره و قنفذ رها شود

 

در غربتش چه گویم ازین غصه سوختم

بر منبر مدینه به او ناسزا شود

 

 

 

مهدی علی قاسمی  

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۵۷
AHR

 

حضرت امیرالمومنین (ع)   _   ولادت

 

 

ای که خورشید فلک تا به ابد بنده ی توست
آسمان با همۀ  قدر سرافکندۀ  توست


در سپهر عظمت مهر فروزنده توئی
نور باران فلک  پرتو تابندۀ توست


نه همین خانۀ خود را به تو بخشید خدای
اختیار دو سرا در کف بخشنده توست


ابر رحمت به سر خلق اگر سایه  فکند
بارش فیض حق از مقدم فرخندۀ توست


ای ز گل پاک تر ای عطر دل انگیز بهار
سبز و خرّم چمن از لطف شکرخندۀ توست


فیض بخشا ، نه در امروز که فردای جزا
دیدۀ عالمیان بر کف بخشندۀ توست


رهنوردان ولا را چه غم از رنج سفر
تا دلیل رهشان مهر درخشندۀ توست


پیروان تو اگر بوذر و سلمان بودند
وای بر حال  «وفائی»  که سرافکندۀ توست

 

 

سید هاشم وفایی

 

 


 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 


 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۴
AHR

 

حضرت امیرالمومنین (ع)    _   مدح

 

 

سرنوشت ما گره خورده به گیسوی علی

از ازل چرخانده دل ها را خدا ، سوی علی

 

او مع الحق گفت و از آن روز ما را می کُشند

دار ما خرما فروشان حلقه ی  موی علی

 

مانده ام احمد پیمبر بود یا عطار عشق

بس که سلمان ها ، مسلمان کرد با بوی علی

 

گر  می اندیشی نماز و روزه ات را می خرند

ای برادر ! این تو و این هم ترازوی علی

 

بیشتر از برق دَم های دو سوی ذوالفقار

دوستان را کشته خَم های دو ابروی علی

 

هر که دل خوش کرده در عالم به نام دیگری

یا علی نشنیده است از سوی بانوی علی

 

آری آداب خودش را دارد اینجا عاشقی

ما و خاک کوی قنبر ، قنبر و روی علی

 

 

 

قاسم صرافان   

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۴۷
AHR

 

حضرت علی (ع)  _  مدح

 

 

شیرش حلال آنکه مرا خاک پاش کرد

نانش حلال آنکه مرا مبتلاش کرد

 

هر آنچه می دهد کرمش کم نمی شود

باید کریم بلکه کرم را گداش کرد

 

پایم اگر به سمت جهنم نمی رود

دستم توسلی به ضریح عباش کرد

 

موسی و خضر و یوسف و عیسی به جای خود

هنگام مشکلات ، نبی هم صداش کرد

 

تصویر اوست عکس تمام پیمبران

او را خداش آینه انبیاش کرد

 

کعبه برای آمدنش بود ، نه طواف

پس کعبه را برای قدومش بناش کرد

 

خیلی گره زدند به اسلام ، باز کرد

هر آنچه کرد پنجه مشکل گشاش کرد

 

در کودکی ش نیز علی مرد جنگ بود

پس ذوالفقار نیست اگر لافتی ش کرد

 

در آستان یک نخ عمامه سرش

باید تمام خلق جهان را فداش کرد

 

رد می شد از محله ی ما دلدل علی

افتاد سنگ زیر سم او، طلاش کرد

 

 

علی اکبر لطیفیان      

 


 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۴ ، ۲۲:۰۹
AHR

 

اهل بیت  _  مدح / عاشقانه

 

 

عاشقى که نیست حیران تو ، حیران می شود

خواه یا ناخواه ، خواهان بیابان می شود

 

هر که بین ره پشیمان شد ز عاشق بودنش

از پشیمان بودنش حتماً پشیمان می شود

 

در بیابان طلب خار که بودن مطرح است

خار، خار گل نشد ، خار مغیلان می شود

 

وصل یا هجران تماماً بستگى دارد به تو

تو بخواهى هجر ، وصل و وصل ، هجران می شود

 

گیسوى آشفته ات حال مرا آشفته کرد

با پریشان هر که می گردد پریشان می شود

 

گر تو باشى و نباشد هیچ کس در محضرت

کوچه هاى مصر هم مانند کنعان می شود

 

نامه ام را دیدم و پشت شما مخفى شدم

طفل هر وقت اشتباهى کرد پنهان می شود

 

من سگ آلوده ام اما پناهنده شدم

کهف اگر کهف تو باشد سگ هم انسان می شود

 

من که گریان نیستم ، یعنى که عاشق نیستم

ورنه عاشق مثل طفلان زود گریان می شود

 

رزق تو از هر طرف باشد معانیش یکى ست

نان اگر از هر طرف خوانده شود نان می شود

 

با کریمان گشتن و آدم شدن دشوار نیست

چه کسى گفته نخواهد شد ، به قرآن می شود

 

خاک پاى گل شدن از بهترین حاجات ماست

خاک عاشق بعد مردن خاک گلدان می شود

 

کیسه بر شانه بینداز و به هر جا سر بزن

آب و نانى جمع کن ، دارد زمستان می شود

 

در حقیقت ذکر یا معشوق و یا عاشق یکی ست

گاه آن این می شود ، گه گاه این آن می شود

 

من نمی دانم چرا هر وقت که تب می کنم

مادرم پا می شود رو به خراسان می شود

 

خادمانت هم اباالفیضند و حاجت می دهند

با کریمان هر که بنشست از کریمان می شود

 

درد بسیار است اما به طبیبان سر نزن

دردها با یا ابوالفضل است درمان می شود

 

بردن این مشک که کار من بى دست نیست

کور شد وقتى گره ، محتاج دندان می شود

 

 

 علی اکبر لطیفیان          

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۰۷
AHR

 

حضرت علی (ع)  _  مدح

 

 

 بازوی کردگار ، علی بود و بس علی (ع)

سردار نامدار ، علی بود و بس علی (ع)

 

فردی که گشت گرد نبی بین دشمنان

با زخم بی شمار ، علی بود و بس علی  (ع)

 

مردی  که جبرئیل ز سوی خدا بر او

آورد ذوالفقار ، علی بود و بس علی (ع)

 

در لیله المبیت به جای نبی که خفت ؟

تا جان کند نثار ، علی بود و بس علی (ع)

 

شیری که روبهان همه از بیم تیغ او

گفتند الفرار ، علی بود و بس علی (ع)

 

مرد افکنی که خواند رسولش تمام دین

در روز کارزار ، علی بود و بس علی (ع)

 

آن که به نص انفسنا جان احمدش

فرمود کردگار ، علی بود و بس علی (ع)

 

آن بت شکن که بر سر دست نبی شکست

بت ها خلیل وار ، علی بود و بس علی (ع)

 

آنکس که مصطفی به غدیرش امام خواند

در بین صد هزار ، علی بود و بس علی (ع)

 

آن عاشقی که در دل شب گرد نخل ها

بگریست زار زار ، علی بود و بس علی (ع)

 

کوهی که در برابر یک ناله یتیم

میگشت بی قرار ، علی بود و بس علی (ع)

 

آنکه به پایداری و صبر و شهامتش

دین گشت پایدار ، علی بود و بس علی (ع)

 

سیف اللهی که شخص رسول خدا بر او

میکرد افتخار ، علی بود و بس علی (ع)

 

وجه اللهی که در دل شب رخ به خاک سود

با چشم اشکبار ، علی بود و بس علی (ع)

 

عین اللهی که هر چه نبی دیده بود او

میدید آشکار ، علی بود و بس علی (ع)

 

رزم آوری که دشمن او از کرامتش

گردید شرمسار ، علی بود و بس علی (ع)

 

مولود کعبه کز قدم خویش کعبه را

بخشید اعتبار ، علی بود و بس علی (ع)

 

آنکو که شد ولایتش از جانب خدا

محکمترین حصار ، علی بود و بس علی (ع)

 

آنکو که قاتلش به عنایات و رحمتش

بودی امیدوار ، علی بود و بس علی (ع)

 

عرشی که چون حسین و حسن ذات کبریا

دادش دو گوشوار ، علی بود و بس علی (ع)

 

مردی که در ز قلعه ی خیبر گرفت و کند

با دست اقتدار ، علی بود و بس علی (ع)

 

عبدی که دست قدرت او کرد در سپهر

خورشید را مهار ، علی بود و بس علی (ع)

 

میثم بدین قصیده خود انصاف ده بگو

دین را زمامدار ، علی بود و بس  علی (ع)

 

استاد غلامرضا سازگار      

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۳ ، ۰۳:۳۴
AHR