زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار فاطمیه» ثبت شده است

 

زبان حال حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

من می روم دگر ز کنارت پسر عمو

دیدار ما به روز قیامت پسر عمو

 

من می روم و مونس شب هات می شود

یک چاه و قبر مخفی و  غربت پسر عمو

 

من حاضرم قسم بخورم که ندیده ام

از تو به غیر مهر و محبت پسر عمو

 

زانو گرفته ای به بغل مثل کودکان

خیبر شکن روز های شجاعت پسر عمو

 

دنیای تو مگر که به آخر رسیده است ؟

برخیز جان من به فدایت پسر عمو

 

چشمت کجاست قطره ی اشکی به من بده

می خواهمش برای شفاعت پسر عمو

 

گریه مکن فدای سرت هرچه شد ، زیاد ...

کاری نبود عمق جراحت پسر عمو

 

شرمنده ام غلاف عدو دست من برید

بر دوش مانده بار خجالت پسر عمو

 

حمیدرضا برقعی

 


 

کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)

 


 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۱۹
AHR

 

زبان حال حضرت زهرا (س)   _   شهادت

 

 

چند روزی است سرم روی تنم می افتد
دست من نیست که گاهی بدنم می افتد

گاهی اوقات که راه نفسم می گیرد
چند تا لکه روی پیرهنم می افتد

باید این دست مرا خادمه بالا ببرد
من که بالا ببرم مطمئنم می افتد

دست من سر زده کافیست تکانش بدهم
مثل یک شاخه کنار بدنم می افتد

دست من نیست اگر دست به دیوار شدم
من اگر تکیه به زینب بزنم ، می افتد

سر این سفره محال است خجالت نکشم
تا که چشمم به دو چشم حسنم می افتد

هر که امروز ببیند گره مویم را
یاد دیروز من و سوختنم می افتد

روز آخر شده و در دل خود غم دارم
دو  پسر دارم و  اما کفنی کم دارم

 

علی اکبر لطیفیان

 


 

کانال اشعار آیینی  «زائرانه» در تلگرام  (کلیک کنید)

 


 

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۱۲
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

[ زبان حال حضرت زهرا (س) با حضرت امیرالمومنین (ع) ]

 


کسی در حجره ی زهرا به جز مولا نمی آید
صدایی جز نوای عصمت کبری نمی آید

پس از بابم پیمبر ، دود و آتش حلقه در حلقه
نه آن که بعد او دیگر کسی اینجا نمی آید

اگر پاسخ نمی گویم سلام ات را ، حلالم کن
فضای سینه زخمی ، نفس بالا نمی آید

مده آزار دستت را که چشمم وا نگه داری
مپرس احوال بیمارت که حالم جا نمی آید

ز دیدار رخ دلجوی محسن چشم پوشی کن
ز لب هایش توان گفتن بابا نمی آید

دگر دشمن به رخسارم نشانده وصله ی نا رنگ
تو گویی شرم شان از سید بطحا نمی آید

اگر معجر ز رخسارم گشایم ، فاش خواهی گفت :
جمالت را شباهت هیچ با زهرا نمی آید !


خدا مرگم دهد ، گویا خجالت می کشی از من
چرا لب بسته ای از حنجرت آوا نمی آید ؟

من این را خوب می دانم پس از من ، دست تو خالی ست
دگر چون فاطمه بر درگهت شیدا نمی آید

 

محمدجواد فارسی

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۴۶
AHR

 

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

 

چند تایی زدند با پا در

تا که افتاد روی زهرا ، در
 

گیرم از دست سنگ ها نشکست

چه کند بار شیشه اش با در

 
همه کج رفته اند ... حتی میخ

همه لج کرده اند ...  حتی در
 

کم نیاورده است ، اما شال ...

کم نیاورده است ،  اما در ...

 
سرش از ازدحام ناچاراً

یا به دیوار می خورد یا در

 
می کشیدند از توی کوچه


فاطمه را یکی یکی تا در


دختری داد میزند: بابا !

دخترى داد میزند: مادر !

 

 

علی اکبر لطیفیان    

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۴۴
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

حوریه ی علی بدنت را عقب بکش

در سوخته است ، زود تنت را عقب بکش

 

امروز که ز دنده ی  چپ پا شده ست میخ

با احتیاط پیرهنت را عقب بکش

 

بو می برند کوله ی بارت شکستنی ست

از در نفس نفس زدنت را عقب بکش

 

سینه سپر کن و جلوی نعره ها بایست

ای شیرزن !  اباالحسنت را عقب بکش

 

فضه برای وضعیتِ حال تو بس است

دیگر حسین را... حسنت را... عقب بکش

 

 

 

علی اکبر لطیفیان           

 

 

 

    

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۴۶
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  مرثیه و مدح

 

 

فاطمه روزی که خلقت شد سراسر نور بود

نور قبل از خلقتش در ذات حق مستور بود

 

نوری از وجه خدا مستغرق اندر ذات هو

کار او تسبیحِ سبحان ، قبلِ هر دستور بود

 

او برای مادری کردن بر عالم ، زاده شد

یعنی از لطف ربوبی سوی ما مأمور بود

 

بانوی عصمت که یاری ولایت شأن اوست

نام او منصوره و در آسمان مشهور بود

 

تا که پای امتحان آمد ز حکمت در میان

قبل خلقت امتحان داد و بحق مشکور بود

 

پاسخ زهرا به هر امر خدا لبیک شد

بس که بی چون و چرا در طاعت مذکور بود

 

لیله القدر علی ، بدر تمام مصطفی

آمد آن روزی که زیر دست و پا محشور بود

 

ای خدا انسیه الحوری کجا و میخ در

حوریه رنجور بود و خصم او مسرور بود

 

هیزم و آتش ، لگد ، نعره ، صدای استخوان

ای عجب ابلیسِ دون آنجا بساطش جور بود

 

ثقل کبری بر زمین و ثقل اکبر در طناب

این چنین منصوره کفوِ حضرت منصور بود

 

صبر هم صبر علی این صبر هم دستور بود

فاتح خیبر به قتل صبر خود مأمور بود

 

کوچه ای تنگ و دل سنگ و  قتالِ نار و نور

گوشوار و سیلی  و  وضعیتی ناجور بود

 

امتحانِ فاطمه تا زیر سمّ اسب رفت

پیش چشم زینبش خون خدا منحور بود

 

سرّ مکنون خدا در کوفه و شام بلا

بر ملا با معجر پاره ولی در نور بود

 

راه را گم می کند هرکس که دور از نور شد

این چنین قرآن ناطق تا کنون مهجور بود

 

فتنه را مانند زهرا و علی باید شناخت

باید از هستی گذشتن ، آنچه را مقدور بود

 

در ره زهرا تولا و تبرا توأم است

در قیام او حمایت از علی منظور بود

 

عبرت از این ره جهاد است و شهادت تا ابد

انقلاب فاطمی تا کربلا تا دور ... بود

 

 

 محمود ژولیده             

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۲۶
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

دنبال بهاریم ، بهاری که نداریم

دریاب زمین را به قراری که نداریم

این چشم بیارا به غباری که نداریم

دنبال مزاریم ، مزاری که نداریم

عزمی بده تا مرز جهادی تو باشیم

ای کاش بیایی و منادی تو باشیم

 

*****

 

عزم من و تو جزم شد و کارگر افتاد

دشمن به عقب رفته و از پشت سر افتاد

تا پای فشردیم از عالم سپر افتاد

با آل علی هر که در افتاد ور افتاد

ما سخره ی سختیم که از باد نلرزیم

این درس به ما مادر ما داد نلرزیم

 

*****

 

هر جا که بلند است به زیر قدم ماست

بر هر چه سه تیغ است شکوه عَلَم ماست

هر بیش که دارند در این پهنه کَم ماست

موجیم که آسودگی ما عَدَم ماست

ما درس جز از محضر اسلام نگیریم

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

 

*****

 

هر بادِ مخالف شده جوشن به تنِ ما

هر تیر توان داد به برخاستنِ ما

با ماست همیشه نفسِ بت شکن ما

در سایه ی زهراست تمام وطن ما

این خصم زبون است اگر بد دهنی کرد

وین سیره ی  زهراست که دشمن شکنی کرد

 

*****

 

بانو چه شگفت است هبوتی که تو داری

قدر است چه قدری ملکوتی که تو داری

صد رشته قنات است قنوتی که تو داری

آرامش دریاست سکوتی که تو داری

دریای علی ، غیرت طوفانی ات عشق است

ای مرد ترین مرد ، رجز خوانی ات عشق است

 

*****

 

در پای علی درد به بال و پرت افتاد

از دست خزان ساقه ی نیلوفرت افتاد

هر شام و سحر بر سَرِ شاخه سرت افتاد

خون بود که از زخم تو بر بسترت افتاد

این چوب مرا کُشت که شد نوبت تابوت

گهواره نشد قسمت و شد قسمت تابوت

 

*****

 

با تو چقدر رایحه گُلخانه ی من داشت

این نبض کنار تو فقط میل زدن داشت

قبل از زدنت خنده به لب نیز حسن داشت

افسوس که این بُغچه ی کوچک سه کفن داشت

این ساعت آخر بنشین زار بگرییم

بر غارت پیراهن و دستار بگرییم

 

 

حسن لطفی       

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ فروردين ۹۴ ، ۰۱:۳۵
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

چون رسد لحظه ی با زور علی را بردن

باید آماده شود شیعه برای مُردن

 

روز تنهایی مولا که کسی جز من نیست

چاره ای نیست به جز رفتن و سیلی خوردن

 

گر بنا نیست همیشه برسد غنچه به بار

بهتر آن است همان سوختن و پژمردن

 

بهتر آن است که مظلومه سفارش نشود

ورنه حساس شود دشمنش از آزردن

 

هتکِ ناموس خدا پیش امامش سخت است

سخت تر اینکه علی را به ولی نشمردن

 

چون ز یک شهر وفایی نرسد چاره کجاست

جز به دیوار ، تن فاطمه را بسپردن

 

آن همه توصیه فرمود پیمبر ،  این شد

چاره ای نیست به جز غیر خدا نسپردن

 

باید افتاد ز پا تا علی از جا خیزد

ورنه بی فایده می بود فقط غم خوردن

 

آری امروز علی را به طنابی بردند

می رسد نوبت بی سر شدن و سر بُردن

 

یک تنه باید از این راه چو زهرا برویم

که مرام شهدا نیست ز غم افسردن

 

محمود ژولیده          

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۲۰
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت و مرثیه

 


به میخ بگید  اینجا درِ عالم اسراره ، نزن

به در بگید  کنار این لاله یه دیواره ، نزن


بگید به آتش نسوزون دامن بانوی منو

شعله به قلب عاشقی که پیش دلداره نزن


برگِ گُله صورت اون ، طاقت سیلی نداره

یاسِ منم  ـ مثل خدا ـ  یک گل بی خاره ، نزن


این در عرشم که نبود ، جای لگدهای تو نیست

شش ماهه زهرا تو دلش اسم خدا داره ، نزن


برگه‌ ی اثبات فدک ، نیست توی دستش به خدا

تنها توی  دستای اون گوشه ی  دستاره ، نزن


پاسخ حرفای یه زن غلاف شمشیره مگه ؟

حداقل تا جلوی چشم یه سرداره ، نزن


وا شدن دستای اون این همه شلاق نمی خواد

فاطمه از غصه‌ ی  من چند روزه بیماره ، نزن


دستامو که بستی بسه ، با صبر من بازی نکن

نمک به زخم اسیری که نداره ‌چاره ، نزن


هـی به خودم میگم علی ! اینقده بی تابی  نکن

ناله  ببین زینب اگه می‌شنوه ، بیداره ، نزن

 

 

قاسم صرافان          

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۱۸
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

اگر دشمن کند نقش زمینم
رسد ظلم از یسار و از یمینم


به قرآن تا نفس دارم به سینه
طرفدار امـیـرلـمـؤمـنـیـنـم


اگر چه کس نکرد از من حمایت
حمایت از علی  دِینْ است و دینم


شود قربان یک موی امامم
هزاران بار طفل نازنینم


نگاهم را بگیر ای ابر سیلی
که مظلومی حیدر را نبینم


همه دشمن ، نه یاری نه معینی
فقط دیوار شد یار و معینم


تنم مجروح شد از تازیانه
بزن قنفذ بزن قنفذ من اینم


الهی بشکند دستت مغیره
بزن من دخت ختم المرسلینم


طلب کردم ز داور مرگ خود را
بود در راه ، مرغ آمّینم


تو باید میثم از زهرا بگویی
که در طبع تو مضمون آفرینم

 

 

غلامرضا سازگار        

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۱۲
AHR

 

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

دارم عذاب می کشم و آب می کشم

با چاه آه از دل بی تاب می کشم

 

بعد از سه ماه گونه ی مهتاب دیدنیست

دارم خجالت از رخ مهتاب می کشم

 

کِی در کنار خاک تو من خاک می شوم

کِی رَخت خویش از دل سیلاب می کشم

 

سلمان پیر زیر بغل های من گرفت

خود را به روی شانه ی اصحاب می کشم

 

عکس تو مانده است به دیوار خانه ام

دستی که بسته شد روی این قاب می کشم

 

من هرچه می کشم همه از دست قنفذ است

داد از مغیره گوشه ی محراب می کشم

 

از کوچه از غلاف و در و تازیانه اش

از روسری و بستر و خوناب می کشم

 

دارم لباسِ سوخته ات را جمع می کنم

این میخِ لخته خون زده را آب می کشم

 

 

   حسن لطفی             

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۳ ، ۰۱:۰۱
AHR

 

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

می دونید رفتن دلبر یعنی چی ؟
معنی لحظه ی آخر یعنی چی ؟

 

باغ بی غنچه چه معنایی داره ؟
آشیون بی کبوتر یعنی چی ؟

 

جلوی چشم یه دختر ، نیمه‌ شب
بردن تابوت مادر یعنی چی ؟

 

بره یار و نشه فریاد بکشی
چه می فهمیم ما که مضطر یعنی چی ؟

 

پاهاش انگار نای حرکت نداره
بدون فاطمه حیدر یعنی چی ؟

 

اشکای نم نم ساقی می دونن
وقتی که بشکنه ساغر یعنی چی

 

درِ علمه علی و خوب می دونه
وقتی آتیش بگیره در یعنی چی ؟

 

اونی که پر زده یار جوونش
می دونه غنچه ی پرپر یعنی چی ؟

 

کی می دونه جای دستای تبر
روی برگای صنوبر یعنی چی ؟

 

اولین باره که سلمان می بینه
لرزش زانوی حیدر یعنی چی ؟

 

بعد از این بی فاطمه ، پیش علی
 می دونید خوندن کوثر یعنی چی ؟

 

 

 

قاسم صرافان               

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۲۸
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

خدا کند دگر این خانه در نداشته باشد

درش برای کسی دردسر نداشته باشد

 

خدا کند که به سرعت ز چارچوب بیفتد

میان شعله نسوزد خطر نداشته باشد

 

اگر بناست حسن رد شود ز کوچه ی باریک

چه بهتر اینکه مغیره گذر نداشته باشد

 

همیشه بین غم و حیرت است حال غریبی

که گاهواره بسازد پسر نداشته باشد

 

برای پلک ورم کرده روز هم  شب تار است

عجیب نیست که زهرا سحر نداشته باشد

 

چقدر فضه دعا کرد تا که دنده ی مادر

ازین شکستگی بیشتر نداشته باشد

 

که دیده است جوانی که پیرزن شده باشد ؟

که دیده غیر تنی محتضر نداشته باشد ؟

 

نمی شود بدنی بین در بماند و دیوار 

شکاف سینه و درد کمر نداشته باشد

 

قنوت نافله اش با دو دست نیست میسر

کسی که سوخته و بال و پر نداشته باشد

 

 

سید پوریا هاشمی         

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۰۲:۵۵
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

سر خاکت دوباره آمده ام

تا برایت دوباره گریه کنم


شب هفتم رسیده ام تا با

دلِ خود پاره پاره گریه کنم


شب هفت تو نه که هفت من است

آمدم بر سر مزار خودم


هفت شب نه که هفت صد سال است

گریه کردم به روزگار خودم


هفت شب می شود که می گیرند

کودکانت سراغ مادر را


هفت شب می شود که می بینند

در و دیوار و خون بستر را


بی تو در هم شکسته ام از غم

ای شکسته ، ببین شکستن را


بین این کوچه ها تماشا کن

نیشخندِ مغیره بر من را


باورم نیست با دو دست خودم

ریختم خاک روی چشمانت


چیده ام تکه تکه سنگ لحد

پیش چشمان مات طفلانت


باورم نیست چوب گهواره

شده تابوت پیکرت زهرا


تازه فهمیده ام از حرارت در

آتش افتاده بر پرت زهرا


کاش می شد ببینیم زخم

چهره لاله گون تو باقی است


زینبم شسته چادرت را باز

روی آن لکه خون تو باقی است


چند وقت نبود روسری ات

حال سر کرده دخترت زهرا


تازه فهمیده ام حرارت در

زده آتش به معجرت زهرا


شب هفت تو و برای علی

شب هفت محرم آمده است


وقت غسلت نشد بگو با من

زخم پهلوی تو هَم آمده است


می نشیند به جای تو زینب

با کفی آب  رو به روی حسین


گوش زینب چه گفته ای که مدام

می زند بوسه بر گلوی حسین

 

 

حسن لطفی          

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۵۶
AHR