زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۱۰۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیت عشق» ثبت شده است

 

حضرت امیرالمومنین علی (ع)   _   مناجات

 

 

گفتم علی نگو که نفس در گلو شکست

گفتم علی و جان به لب آمد سبو شکست

گفتم علی نماز سفر پای او شکست

پرسید اگر چه شد دل شاعر بگو شکست

تنها نه روز و شب به دل من گرفته ای

خون تمام شیعه به گردن گرفته ای

 

بازار گرمی ام غزلم را غزال کرد

دم سردی ام  بلال سیه مست لال کرد

غم هم مرا که حمل به فرض محال کرد

گفتم علی نگو که مخاطب خیال کرد

می گویم و پس از صله خاموش می شوم

یادم تو را نگفته فراموش می شوم

 

دیدم که مرگ بهتر از اینگونه زیستن

یعنی سکوت به ز نخ واژه ریستن

تا کی دهن به قاطبه ی کاسه لیستن

باید به حال شیعه ی چون من گریستن

دوزخ شده است این تب نارس خودت بگو

من لال می شوم غزلم پس خودت بگو

 

آقا خودت بگو تو که در شعر یاوری

حیدر شدی دمار مرا در بیاوری ؟

وقتی که خاک سر به ره حیدر آورد

من فکر می کنم که زمین پر درآورد

آماده ام که شب نشده اهل شب شوم

چون خال لب سیاهی فرصت طلب شوم

گاهی برو ز سینه ی کافر جگر بیار

گاهی بیا و کفر مرا نیز در بیار

 

حیدر شدی که حرف خدا را غزل کنی

حی علای فاطمه خیر العمل کنی

غم را فشل کنی قدم فتنه شل کنی

مانند کوه زانوی خود را بغل کنی

حیدر شدی قضا و قدر را گره زنی

یک حمله کرده چند نفر را گره زنی

 

کشتی علی است بحر علی است ناخدا علی

احمد چه خواند ؟ هم نفس ربنا علی

زهرا چه گفت ؟ یک صد و ده بار یا علی

یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی

ما دل شکسته ایم و اگر بند می خوریم

پیش از دعا به نام تو سوگند می خوریم

 

آدم نبود تا هوس نان و جو کند

هر کس که ابر کاشته باران درو کند

آن خصم کهنه تا به کی این زخم نو کند

بگذار سنگ هو زدن رود حو کند

اهل محل به دیدن ما آمدند ؟  نه

با اشک های فاطمه راه آمدند ؟  نه

 

کعبه دگر سیاه نپوشد ولی نشد

خم غدیر بغض ننوشد ولی نشد

پژمرده شد زمان و زمین رنگ و بو نداشت

بعد از علی نماز جماعت وضو نداشت

راه آمدم به شعله سپندم کنی علی

کوتاه آمدم که بلندم کنی علی

 

 

 حاج احمد بابایی

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۲۱
AHR

 

امام زمان (عج)   _   ولادت

 

 

باز هم جشن نیمه ی شعبان

بیت ها رخت نو به تن دارند

قلم من به زحمت افتاده

واژه ها شوق پر زدن دارند

 

باز هم جشن نیمه ی شعبان

السلام علیک یا خورشید

چله ی انتظار سر آمد

از سر خمره نور می جوشید

 

باز هم جشن نیمه ی شعبان

همه ی شهرمان چراغانی ست

عطر عود و گلاب می آید

چقدر حیف شد که آقا نیست

 
باز هم جشن نیمه ی شعبان

ما به دنیا عجیب دل بستیم

لااقل به بهانه ی این جشن

دو سه روزی به یادتان هستیم

 

سامرایی ؟  مدینه ای ؟  نجفی ؟

پسر فاطمه کجا هستی ؟

همه از تو سراغ می گیرند

نکند باز کربلا هستی !؟

 

خوب شد ، نیستی نمی بینی

کاسه های نداری ما را

فقر و فحشا ، فساد ، بیکاری

دختران فراری ما را

 

خوب شد ، نیستی نمی بینی

که حیا از نگاه دنیا رفت

رزق و روزی خانه ها کم شد

قیمت نفت هر چه بالا رفت

 

 خوب شد ، نیستی نمی بینی

رهبر ما شکسته تر شده است

أین عمار روی لب دارد

باز هم طلحه فتنه گر شده است

 

خوب شد ، نیستی نمی بینی

زیر این دردها مچاله شدیم

کارد دیگر به استخوان خورده

دست بر دامن سه ساله شدیم

 

حق مان است این همه محنت

یادمان رفت صاحبی داریم

یادمان رفت منتظر باشیم

بین مان یار غائبی داریم

 

دلتان را به درد آوردیم

دلمان سوی دام شیطان رفت

خشک شد گندم مزارع ری

برکت از نان سفره هامان رفت

 

دل ما گیر چشمهای تو نیست

گرم بازی آب و نان شده است

همه خواب تو را که می بینند

خیمه ی سبزتان دکان شده است

 

عاشق حجت خدا هستی !؟

یاعلی ، ترک معصیت اول

باقی دردها و مشکل ها

می شود با نگاه آقا حل

 

به کلافی که یوسفت ندهند

هر چه اندوختی بیا رو کن

عوض کوچه ، خانه ی دل را

صبح هر جمعه آب و جارو کن

 

 

  وحید قاسمی    

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۳۱
AHR

 

 

امام زمان (عج)   _   مناجات

 

 

منتظر مانده زمین تا که زمانش برسد
صبح همراه سحرخیز جوانش برسد

خواندنی تر شود این قصه از این نقطه به بعد
ماجرا تازه به اوج هیجانش برسد

پرده چاردهم وا شود و ماه تمام
از شبستان دو ابروی کمانش برسد

لیله القدر بیاید لب آیینه ی درک
سوره فجر به تاویل و بیانش برسد

نامه داده ست ولی عادت یوسف این است
عطر او زودتر از نامه رسانش برسد

شعر در عصر تو از حاشیه بیرون برود
عشق در عهد تو دستش به دهانش برسد

ظهر آن روز بهاری چه نمازی بشود
که تو هم آمده باشی و اذانش برسد

 

 

قاسم صرافان 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۱۵
AHR

 

شعر حماسی در حمایت از مردم مظلوم یمن

 

 

خورشید به گود آمده سرگرم قنوت است
این آل سعود است که در حال سقوط است

 

هستند شیاطین همه درگیر تبانی
ایران شده آماده ی  یک جنگ جهانی

 

آماده شده لب بزند جام جنون را
صادر کند از نفت عرب بشکه ی خون را

 

بیزار ز جنگیم ولی مرد جهادیم
دادیم سر و دست ولی باج ندادیم

 

ما با احدی نیز نداریم سر جنگ
لعنت به بلادی که شد آغازگر جنگ

 

ما هیچ زمان حمله نکردیم به جایی
ما مرد دفاعیم ولیکن چه دفاعی !

 

شمشیر عجم منتظر رخصت جنگ است
مکه بشود مرکز ایران چه قشنگ است

 

ما منتظر حمله ای از سوی حجازیم
تا بین بقیعش حرمی ناب بسازیم

 

یا حیدر کرار  زند نقش به زودی
بر پرچم سبز عربستان سعودی

 

از روضه ی عباس شرف یاد گرفتیم
یک عمر از او یکسره امداد گرفتیم

 

ما غیر کفن بر تن خود جامه نداریم
ای شمر برو شوق امان نامه نداریم

 

با سرور و پیغمبر خود هم وطنی شد
هر کس که در این برهه اویس قرنی شد

 

مرشد به طرب ضرب بزن وقت حماسه ست
مداح بخوان وقت غم و سینه زنی شد

 

دُر نجف سینه ی ما از غم یاران
خونین شد و مانند عقیق یمنی شد !

 

یا فاطمه  گفتیم گذشتیم ز طوفان
گفتیم "علی" ناشدنی هم شدنی شد

 

آماده ی آنیم بپوشیم کفن را
ایران که نمرده ست بگیرند یمن را

 

هر شاه سعودی شده یک نوکر دربست
در پشت لباس عربی فتنه ی غرب است

 

ننگی که به پیشانی شاهان سعودیست
زیر سر یک مشت مسلمان یهودیست !

 

چشمان جهان در پی آن یکه سوار است
این عطر یمانیست که لبریز بهار است

 

از نام علی ، واله و مستیم همیشه
ای خاک یمن پشت تو هستیم همیشه!

 

 

محسن کاویانی  

 

 

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۲۲
AHR

 

امام سجاد (ع)  _  ولادت

 

 

سوی مجنون برسانید که لیلایی هست

ما شنیدیم در این شهر که آقائی هست

دورِ این خانه شلوغ است اگر ، جائی هست

دردمندیم و دلی خوش که مداوائی هست

شب عید است بیائید حنا بگذاریم

سر به خاکِ قدمِ مردِ دعا بگذاریم

 

تا پدر چشم به چشمانِ تو احیا دارد

پَرِ گهواره­ ی تو روحِ مسیحا دارد

و حسن خیره به چشمانِ تو نجوا دارد

نوه­ ی حضرت زهراست ، تماشا دارد

جلوه­ ی تام علی بر تو مبارک بادا

سومین نام علی  بر تو مبارک بادا

 

فطرسی آمده و از تو پری می خواهد

از تو عیسی نفسِ ناب تری می خواهد

یوسف از دستِ تو مژگانِ تری می خواهد

که غبارِ قدمت رفته گَری می خواهد

یا کریمیم و سرِ جاده ­ی تو شیعه شدیم

ما کنارِ پرِ سجاده­ ی تو شیعه شدیم

 

عشق وقتی به نهایت به نهایت برسد

تازه شاید که سرش بر کفِ پایت برسد

چشمِ جبریل اگر سوی عبایت برسد

نه محال است مقامش به گدایت برسد

نه فقط پهنه ­ی افلاک نمک گیر تواند

تو از این کشور و این خاک نمک گیر تواند

 

مثلِ پیراهنِ یوسف که به کنعان آمد

مثلِ ابری که سرِ خاک بیابان آمد

صاحب خانه­ ی خود جانب ایران آمد

خانه­ ی مادریش شاه خراسان آمد

خاکِ ما خانه­ ی تو سایه ی مطلق داری

حقِ آب و گِل و بر گردنِ ما حق داری

 

عشق ایرانیِ ما کار بنایت با ماست

حوض و فوّاره و ایوانِ طلایت با ماست

طاقِ گلدسته ، رواق ، آینه هایت با ماست

خادمی حرم و صحن و سرایت با ماست

طرحِ زیبا تری از باغِ جنان می سازیم

و ضریحِ نویی با فرشچیان می سازیم

 

مصلحت بود اگر ، شیرِ خدا می گشتی

تو علی هستی و شمشیرِ خدا می گشتی

مست از جلوه­ ی تکبیرِ خدا می گشتی

تکسوارِ عرب و شیرِ خدا می گشتی

بازوی هاشمیت تیغ اگر بر می داشت

کربلا زیرِ قدم هات ترک بر می داشت

 

رخصتت بود اگر یک تنه لشکر بودی

میمنه ، میسره بودی و مکرّر بودی

ای امام ابنِ امام از همه بهتر بودی

رخصتت بود اگر حضرتِ حیدر بودی

کربلا دید پدر را نفست یاری کرد

وه که با نام تو عباس علمداری کرد

 

واژه ات خطبه شد و تیغِ علی وار آورد

خطبه ات شورِ علی در دلِ پیکار آورد

چه بلائی به سرِ کاخِ ستمکار آورد

شیعه را با شب و شمشیر و دعا بار آورد

با تو در شام عجب معرکه بر پا شده است

که دعا گوی شما زینبِ کبری شده است

 

 

حسن لطفی

 

 

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۵۳
AHR

 

امام سجاد (ع)  _  ولادت

 


ای اهل دعا ! روح دعا باد مبارک 
در دیده تجلای خدا باد مبارک 
این عیدِ مبارک ، به شما باد مبارک 
لبخند امام شهدا بـاد مبـارک 
جان در بدن عالم ایجاد مبارک 
آمد به جهان حضرت سجاد ، مبارک 

ای بانوی ایران پسر آورده ای امشب 
ای طوبی عصمت ثمر آورده ای امشب 
در بیت ولایت قمر آورده ای امشب 
الحق که حسین دگر آورده ای امشب 
بی پـرده ببینید جمـال ازلـی را 
تبریک بگوئید  «حسین ابن علی»  را 

حِجر و حَجَر و حلّ و مقام و حرم است این 
دریای خروشندۀ جود و کرم است این 
در مجمع خوبان دو عالم ، عَلَم است این 
دردانۀ شهـبانوی ملک عجم است این 
گردیـد عیـان کوکب اقبـالِ محمّد 
چشم و دلتان روشن ، ای آل محمّد 

این ماه تمام است ، تمام است ، تمام است 
فرزند قیام است ، قیام است ، قیام است
ذکر است و سلام است و سلام است ، سلام است 
بر خلق ، امام است ، امام است ، امام است 
این گوهر رخشنده ی  دامان سه دریاست 
چارم وصی ختم رُسُل ، یوسف زهراست 

ایـن ماه ، چراغ مـه شعبان حسین است 
این بضعۀ ثارالله و این جان حسین است 
این لالـۀ خنـدان گلستان حسین است 
این آیه بـه آیـه همه قرآن حسین است 
این جان حسین است بـدانید بـدانید
قرآن حسین است بخوانیـد بخوانیـد !

خیزید که از اشک و شعف آینه شوئیم 
چون لالۀ خندان سر هر شاخه بروئیم 
پرواز کنان تـا  حرم الله  بپـوئـیم 
مانند فرزدق بخروشیم و بگوئـیم 
ریزد بـه ثنایش دُر نـاب از دهن ما 
تا شام شود روز «هشام» از سخن ما 

این است که توحید از او یافت ولادت 
دارد بـه وجودش حـرم الله ارادت 
داده بـه مقامش ز ازل کعبه شهادت 
کردند به مهرش همه حجاج ، عبادت 
این سیـد و مولا و امام حرمین است 
این سبط نبی ، پور علی ، نجلِ حسین است 


این سورۀ قدر و زُمر و یوسف و طاهاست 
این سیـد بطحا پسر سیـد بطحاست 
این نـور دل فاطمـه ی  ام ابیـهاست 
این نوح و خلیل است و کلیم است ، مسیحاست 
رخشنده چراغ دل هر انجمن است این 
سر تـا بـه قدم آینۀ پنج تن است این 

ای یـوسف زهرا شده مبـهوت کمالت
ای عرش خدا گوشه ای از قصر جلالت
یـاد آور خُلق نبـوی ، خلق و خصالت 
بـا آنکه بـود حلقـۀ زنـجیر مدالت 
با آنکه بـه گردن اثـر سلسله داری 
آقایی و اشراف بـه هر سلسله داری 

غیر از تو که در شام بلا خطبه بخواند 
در حلقۀ زنـجیر ، عـدو را بـکشانـد 
در کاخ ستم یکسره آتش بفشاند 
بـر خاک مذلت همگان را بنشاند 
تو صاحبِ فریـادِ تـمامِ شهدایی 
بر جان ستمگر ، شرر خشم خدایی 

غیر از تو که در سلسلۀ سخت اسارت 
بـر فرق ستمکار زنـد مشت حقارت 
ویـرانـه کند کاخ ستم را بـه اشارت
تـازد بـه سپاه ستم و ظلم و شرارت
در خطبۀ تـو خشم خدای ازلی بـود 
فریاد خروشان خدا صوت علی بـود 

ای سرزده از سینۀ هـر نسل ، نـدایت 
ای زمزمۀ وحی خداونـد ، صدایـت 
اسلام ، رهیـنِ نـفسِ روح فزایـت 
در سلسله پیوسته به لب ذکر خدایت 
روزی که نبودی خبری از گل "میثم
شد بسته بـه زنجیر ولایت دل "میثم

 

استاد غلامرضا سازگار

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۲۲
AHR

 

حضرت ابالفضل (ع)  _  ولادت

 

 

جمعمان جمع که تا نقش خیالی بزنیم

کوچه باغی برویم و پر و بالی بزنیم

پای حافظ مِی ای از شعر زلالی بزنیم

جمعمان جمع بیایید که فالی بزنیم

 

شاهِ شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان

که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

 

بگذارید از این فاصله بویی بکشیم

درِ خُم را بگشاییم و سبویی بکشیم

تیغ ابروی کجش را به گلویی بکشیم

صد و سی و سه نفس نعره ی هویی بکشیم

 

از دلِ ما چه به جا مانده ؟ که غارت کرده

پسر سوم زهراست قیامت کرده

 

ماه و خورشید دو حیران و دو سرگردانند

سالها دل سر این طایفه میگردانند

بال در بال فرشته غزلی میخوانند

ما همه بنده و این قوم خداوندانند

 

آمده تا ز علی تیغ دو دَم را گیرد

قد برافرازد و بر دوش علم را گیرد

 

جمع مِهر و غضب و جذبه و زیبایی را

در تو دیدیم مسیحایی و موسایی را

محشری کن که ببینند دل آرایی را

برده ای ارث از این سلسله آقایی را

 

حق بده مات شود چشم ، تماشا داری

هرچه خوبان همه دارند تو یکجا داری

 

آسمان پیش قدمهات به حیرت افتاد

کهکشان وقت تماشات به زحمت افتاد

موج برخاست و از آن همه هیبت افتاد

کوه تا نام تو را بُرد به لکنت افتاد

 

این علی هست خودش هست جنابش آمد

خوش به حال دلِ زینب که رکابش آمد

 

تشنه خاکیم و ترک خورده ولی دریا تو

شوره زاری همه با ماست وَ باران با تو

و نوشتیم که یا هیچ پناهی یا تو

دلمان قُرص بُوَد ، قُرص چرا ؟ زیرا تو

 

بعد مرگم به هوای حرمت پر گیرم

من کفن پاره کفن زندگی از سر گیرم

 

رگِ پیشانی تو تا که تَوَرم میکرد

لشگر انگار که با مرگ تکلم میکرد

دست و پا را نه فقط راهِ نفس گم میکرد

بیرقت در وسط دشت تلاطم میکرد

 

تو سلیمانی و تختت وسط میدان است

چقدر سر ز سر تیغ تو سرگردان است

 

میکشی تا وسط معرکه ها طوفان را

بند آورده نگاهت نفس میدان را

تا که ارباب بگیرد به سرت قرآن را

می دَرَد نعره ی تو زَهره ی سرداران را

 

شور آن قله که آتش فوران کرد تویی

آن کماندار که ابروش کمان کرد تویی

 

سایه بان دلِ زینب دلِ ما هم با توست

حاجتی گرچه نگفتیم فراهم با توست

ماهِ شب های محرم تویی و دم با توست

ای علمدار ادب شور محرم با توست

 

دستِ ما نیست که در پای غمت می گرییم

لطف زهراست که زیر علمت می گرییم

 

بی تو از چشم حرم خونِ جگر می ریزد

خون از ساقه ی صد تیر و تبر  می ریزد

و رباب اشک به لبهای پسر می ریزد

خیز از خاک و ببین خاک به سر می ریزد

 

ابرویت بند دلش بود که از هم وا شد

وای بر حال سکینه که سرت دعوا شد

 

حسن لطفی

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۵۷
AHR

 

حضرت ابالفضل (ع)   _  ولادت

 

خدا جلوه دارد به پیشانی تو

فدای مناجات پنهانی تو

شبِ روشنِ کوچه های مدینه است

پُر از ریسه های چراغانی تو

به لب آوَرَد جان داوودها را

نوای تو اَلحانِ قرآنی تو

تو بر کوهسارِ معارف نشستی

زمین تشنه ی دست بارانی تو
حسینیه ای سفره دارد حسینی

که هر شب بوَد شام مهمانی تو

فراوانی از تو / سلیمانی از تو / مسلمانی از تو / ادب دانی از تو / دعاهای روحانی از تو

به کعبه رجز خوانی از تو / احادیث طوفانی از تو / روایات نورانی از تو / عنایات سبحانی از تو

نَفَسهای رحمانی از تو / و سلمانی از تو / علی گویی از تو / علی خوانی از تو / دلِ ما و دربار سلطانیِ تو

 

چه خوش سر فرازی چه خوش سر به زیری

امیری حسینُ و نعم الامیری

 

طلوع شکوهت برایت ندارد

کَرَم خانه ی تو نهایت ندارد

به جایی که یوسف دریده گریبان

دل ما نیازی به غارت ندارد

از این محشری که به پا کرده پیداست

که رنگی به پیشت قیامت ندارد

به چشم تو غیرت / به تیغ تو صولت  / به نامت صلابت / به دامن سخاوت

به بازوت قدرت / به پای تو همت / به دستت کرامت / پُری از رشادت

شهادت ، سعادت / بصیرت ، مَهابت / فتوَت ، مُرُوَت / به میدان مسلط  / رجزها مُسَمَّط

که از برق چشمت  / همه غرق حیرت / تو از آل عصمت / تو از بیت عترت / تو قامت قیامت

علی در هدایت / علی در عنایت / علی در قداست / علی در مهارت / و نادِ علی دارد از تو حکایت

بدون تو عطری محبت ندارد

 

چنان سر فرازی ، چنان سر به زیری

امیری حسینُ و نعم الامیری

 

ز تیغت سپاهی دلاور بریزد

زِ تو یال و کوپال کافر بریزد

میان زمستان هم از دیدن تو

عرق از سر و روی لشکر بریزد

علی هستی و گر علی را بخوانی

فقط در نه ، دیوار خیبر بریزد

از این هیبت چشمهایت بکاهُ

نگاهی نما ترس قنبر بریزد

علی گفت هنگام صفین برگرد

ز خشمت دلِ مالک اشتر بریزد

اگر پرده ریزد / مکرر بریزد / نه پر، سر بریزد / سراسر بریزد / ستمگر بریزد / به هم اول،آخر بریزد

به گاهی سپاهی / چو کاهی به راهی / ز شاهی چو حیدر بریزد

 

عجب سر فرازی عجب سر به زیری

امیری حسینُ و نعم الامیری

 

من از جنس شبهای پر التهابم

که در بند گیسوی پُر پیچ و تابم

اگر بر حریم حرم مُستجیرم

فقط با نگاه شما مستجابم

من و لطف باب الحوائج همین بس

بگو با تو باشد حساب و کتابم

دعا کن حرم آیم و برنگردم

که این عشق کردست خانه خرابم

خراب خرابم / خراب جوابم / تویی انتخابم / که عالیجنابم / غم بی حسابم

زِ داغت کبابم / و مشکت عذابم / به یاد ربابم / پُراز آب آبم / که میگفت زینب / چه شد با رکابم

کجایی سحابم / کجایی نقابم / دل زینبیه شده قرص با تو که در سایه ی بیرق آفتابم

تو و سرفرازی تو و سر به زیری

 

به نِی سر فرازی به نِی سر به زیری

امیری حسین و نعم الامیری

 

 

حسن لطفی

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۰۹
AHR

 

 امام حسین (ع)  _  ولادت

 

عید است و جهان روضه ی رضوان حسین است
از عرش الی فرش ، گلستان حسین است
بـا گریـۀ شـوق نبـی و حیــدر و زهـرا 
چشم همگان بر لب خندان حسین است
تنها نه به سویش شـده فطرس متوسّل 
خلق دو جهان دست به دامان حسین است
ای خیـل مـلک حـرمت او پاس بدارید 
کاین طایرِ  پر سوخته ، مهمان حسین است
میلاد حسین آمده سر تا به قدم گوش 
زیرا که خداوند ثناخـوان حسین است
فطرس ، طلب عفو کن از یوسف زهرا 
العفو بگو ، عفو به فرمـان حسین است
گمــراه نگــردید کــه مصباح هدایت 
تا روز جزا حُسنِ فروزان حسین است

آدم نــه فقــط بــر در او بــرد تــوسّل 
عالـم بـه سـر سفرۀ احسان حسین است
آزادگـی و غیــرت و ایثــار و شجــاعت 
این چـار ، الفبـای دبستـان حسین است
بـا خــون شهیــدان بنویسید و بخوانید 
این بیت که سرلوحۀ دیوان حسین است 
سـر دادن و مهـلت بــه ستمــکار ندادن 
خط و هدف و مکتب و ایمان حسین است
ای شیعـه مکـن بــر دگــران باز درِ دل 
ایـن خانـۀ آتـش زده از آن حسیـن است 
خونی که از آن یافت جهان رنگ خدایی 
والله قسـم خـون جوانـان حسیـن است

تا صبـح قیـامت بـه سـر نیـزه عیان است 
هفتـاد و دو آیـه که ز قرآن حسیـن است 
بر گوهــر اشکــش نتــوان یافــت بهایی 
آن دیده که می گرید و گریان حسین است 
در معرکـۀ عشـق نگـه کـن کــه ببینـی 
سرها همه چون گوی به چوگان حسین است 
اعجـاز مسیحـا کنـد از زخـم تـن خود 
هر کشته که افتاده به میدان حسین است 
حاشا که ز شمشیر ستمگـر بهـراسیم 
در سینۀ ما چاک گریبان حسین است
حـق است اگر ناز فروشیـم به فردوس 
زیرا دل ما روضۀ رضوان حسین است 
«میثم» اگر امروز ز قرآن خبری هست 
ایـن از اثـرِ فتــح نمایان حسین است

 

استاد سازگار  

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۵۶
AHR

 

امام حسین (ع)  _  ولادت

 


ای قبله ی عوالم بالا حسین جان
ای شعله شعله آتش دلها حسین جان
حا سین و یا و نون خدا یا حسین جان
ماییم و هر نفس نفس ما حسین جان
یک واژه است لذت دنیا حسین جان

هرچه به دل به سینه به سر داشتی علیست
ذکری که در تمام سحر داشتی علیست
نامی که در گشودن در داشتی علیست
جانت علیست هرچه  پسر داشتی علیست
ای سر به پات رفته به مولا حسین جان

چشم تو گشت و از همه ما را خطاب کرد
لطفش بلند که کار ما را صواب کرد
هرکس که بندگی تو را انتخاب کرد
او را نگاه مادرت عالی جناب کرد
گفتیم بعد حضرت زهرا حسین جان

آشفته زلفم و تبِ طوفانم آرزوست
کنعانم آرزوست سلیمانم آرزوست
یک بار از لب تو حسن جانم آرزوست
با خون رقم زنم که دو سلطانم آرزوست
امشب بیا بزن رگ ما را حسین جان

مست است آنکه بر درِ میخانه ایستاد
مرد است آنکه تا تَهِ پیمانه ایستاد
سر نیست آن سری که روی شانه ایستاد
در پای عشق تو که مردانه ایستاد ؟
آن کیست غیر زینب کبری حسین جان

تو میرسی و با تو خبر ها یکی یکی
لبخند میزنی به پسرها یکی یکی
افتاده اند پیش تو سرها یکی یکی
با ماه هاشمیت قمرها یکی یکی
عباس نوکرم شبِ فردا حسین جان

شعرم رسیده است به ابیات آذری
هَر کیم اِلَر مَحضَرِ آقامَ نوکری
زهرا اِلَر خادِمَ عباسَ مادری
زینب ئاری نَقَدَ اَبَلفَضل یاوری
نقش اولدی روی بیرق سقا حسین جان

ما پیر میشویم شبیهِ حبیبِ تو
شبهای جمعه ایم پُر از بوی سیب تو
امشب سلامِ ما به لبِ بی نصیبِ تو
ما را که کُشته است صدای غریب تو
جان خواستی به چشم بفرما حسین جان

 

حسن لطفی  

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۸:۲۰
AHR

 

امام حسین (ع)  _  ولادت

 


ای که در مقــدم تـو بـاد صبــا گُل ریزد
پیـک شادی به نثارت همه جا گُل ریزد


شب میلاد توعالم اگر عطـرآگیـن است
جبـرئیـل از در و از بـام و هـوا گُل ریزد


ای گُل سـرسبـد گلشـن زهـرا ، جبـریل
گر به پـای تو نـریـزد ، به کجـا گُل ریزد ؟


فطـرس از مقـدم تو شکـرِ خـدا می گوید
بـال بگشـوده و بر ارض و سما گُل ریزد


خبـری گر ز جمـال تـو بـه یوسف بـرسد
ز سـرشک شعف خود همه جا گُل ریزد


هر کسی نقش ببنـدد به لبش نام حسین
گـویی از شـاخـه ی  پُـربـار وفـا گُل ریزد


ای بقـا یـافتـه دین از تو، به پاس قدمت
خضـر پیـوستــه لب آب بقـا گُل ریزد


احتـرام حـرم از منـزلت و حُرمت توست
هاجر از شـوق تو در سعی و صفا گُل ریزد


هـر زمـانی کـه بـه محـراب نیایش آیی
روی سجّــاده ی محـراب دعـا گُل ریزد


گلفروش چمن عشقی وغیر از تو چه کس
در ره دوست گــه رنـج و بـلا گُل ریزد


تُربت اطهـر و ایثـار تو از بس خوشبوست
گـویی از خاک تو در کرب و بـلا گُل ریزد


می چکـد گر که ز چشمان «وفائی» اشکی
به روی خـاک تـو بـا اهـل ولا گُل ریزد

 

سید هاشم وفایی

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۳:۰۳
AHR

 

امام حسین (ع)  _  مدح

 

 

در گلشن زهرا گل دلخواه حسین است
ما جمله غلامیم و فقط شاه حسین است

هر رهرو عشقی که بود طالب مقصود
بر او تو بگو هادی این راه حسین است

شاهی که به جود و کرم خویش ببخشد
یک کوه گنه را به پرِ کاه حسین است

از درد فراق و غم عشقش چه بگویم ؟
از حال محبان خود آگاه حسین است

رخسار خود ار روز جزا هم بنماید
ترسم همه گویند که الله ، حسین است

در عالم اگر هر که به هر چیز نوازد
ما را شرف و منزلت و جاه حسین است

آن که دل ما را به نگاهی بربوده
برده دل ما جمله به والله حسین است

مهمانِ شب اول قبر همه ی  ما
والله در آن لحظه ی جانکاه حسین است

عمری به خطا رفتی و گر باز نیایی
بخشنده هر عاشق گمراه حسین است

آواره ی  او باش به بازار محبت
چون مشتری هر دل پر آه حسین است

 

شاعر :  ؟؟!

 

 


 

 *  اگر نام شاعر این شعر را می دانید از قسمت نظرات به ما اطلاع دهید.  /  با تشکر

 


 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۵۲
AHR

 

امام زمان (عج)   _   انتظار

 

 

ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک 
تنهای شهر و صحرا ، عجّل علی ظهورک 


گم گشته وجودی ، هم غیب و هم شهودی 
در دیده و دل ما ، عجّل علی ظهورک 


بی تو غریب ، قرآن ؛ بی تو اسیر ، عترت 
بی تو علی است تنها ، عجّل علی ظهورک 


نه طاقتی نه صبری ، تا چند پشت ابری؟ 
ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک 


دنیا در انتظار است ، خون قلب روزگار است 
پا در رکاب بنما ، عجّل علی ظهورک


حیدر کند دعایت ، زهرا زند صدایت
الغوث یابن زهرا ! عجّل علی ظهورک 


زخمِ به خون نشسته ، پیشانیِ شکسته 
دارند با تو نجوا ، عجّل علی ظهورک 


خون دو دیده گوید ، دست بریده گوید 
بر انتقام بازآ ، عجّل علی ظهورک 


هم عمّه ها پریشان ، هم  جدّ  توست عطشان 
هم چشم ماست دریا ، عجّل علی ظهورک 


بر  "میثمت"  نگاهی ، از لطف گاه گاهی 
ای چشم حق تعالی ! عجّل علی ظهورک

 

 

غلامرضا سازگار

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۹:۳۵
AHR

 

 

#شیخ_نمر_را_آزاد_کنید

 

#Freesheikhnimr

 

#Free_sheikh_nimr

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۴۱
AHR