زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

 

 

حضرت علی (ع)  _  شهادت

 

 

پلک های نیمه بازش آیه های درد بود

آخرین ساعات عمر حیدر شبگرد بود

 

چادر خاکی زهرا بالش زیر سرش

عکس دربی سوخته در قاب چشمان ترش

 

زخم فرقش ، ترجمان عمق زخم سینه بود

کوفه هم مثل مدینه دشمن آیینه بود

 

آتش آه حزینش بر جگر افتاده است

این دم آخر ، به یاد میخ در افتاده است

 

در نگاه زینب دل خسته زخمش آشناست

زخم فرقش شکل زخم پهلوی خیرالنساست

 

زخم های کهنه بر رفتن مجابش کرده اند

نا امیدانه طبیبان هم جوابش کرده اند

 

معنی  فـُـزتُ وَ رَبِّ الکـَعبه  ی او روشن است

حیدر مظلوم سی سال است ، فکر رفتن است

 

کوفه شبها آشنا با اشک فانوسش  شده

ماجرای کوچه سی سال است ، کابوسش شده

 

غصه ی آن کوچه سی سال است ، پیرش کرده است

کم محلی های مردم گوشه گیرش کرده است

 

اضطراب زینب او را برده در هُول  و ولا

زیر لب با گریه می گوید که وای از کربلا

 

گریه های مرتضی دنیای رمز و راز بود

معجر زینب برایش روضه های باز بود

 

دانه های اشک او می گفت با صد شور و شین

کربلا عباس من ! جان تو و جان حسین

 


وحید قاسمی

 

 

 

نظرات  (۱)

۱۸ تیر ۹۴ ، ۰۱:۵۷ سید محسن رضوی
معجر زینب برایش روضه های باز بود...

داغونم کرد!

لینک شدید!
پاسخ:
سلام ممنون از لطفتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی