زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

ما جز پسر فاطمه (س) ارباب نداریم

زائرانه

۵۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر شهادت حضرت زهرا» ثبت شده است

 

حضرت زهرا (س)    _     شهادت / مدح

 

 

اعتبارت پیش حق از انبیا بالاتر است

نام تو در آسمان ها از زمین پیداتر است

 

صاحب هستی تو هستی ، ما همه عبد تو ایم

هر که عبدت شد مقامش پیش حق بالاتر است

 

چشم من عمری به دنبال عطای دست توست

چون که احسان و کرم از مادران زیباتر است

 

چادرت یک قوم کافر را هدایت می کند

زهره ای و چهره ات از انبیا زهراتر است

 

هر کسی که گفت یا زهرا جوابش را گرفت

چون توسل بر شما از هر کسی گیراتر است

 

 

فاطمه یعنی تجلی خدا روی زمین

فاطمه همتای یکتای امیرالمومنین

 

 

قصه‌ی شیعه اساسش ناله های مادر است

زخم قلب فاطمه اما ز درد حیدر است

 

شیعه مدیون حمایت های زهرا از علی است

دین اگر شد پایدار از گریه های مادر است

 

پشت در ، افتاد بر روی زمین بیهوش شد

فضه آمد دید زهرا غرق خون پشت در است

 

تا به هوش آمد دوید و دامن مولا گرفت

دید بسته دست های پهلوان خیبر است

 

دست او با ضرب قنفذ از علی کوتاه شد

ضربه ای که عامل پایان عمر کوثر است

 

 

بازویش افتاد تا دست علی گردد رها

جان فدای دختر خیرالبشر ، خیر النسا

 

 مجتبی قاسمی

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۱۲
AHR


حضرت فاطمه (س)    _    شهادت

 

 

تا چند کشم هر سو این قد کمانی را
ای مرگ بگیر از من یک باره جوانی را


جان می رود از دستم خون خوردم و لب بستم
باید ببرم در گور غم های نهانی را


در آرزوی مرگم افتاده بر و  برگم
دارم ز جهان تنها این باغ خزانی را


یاد از پسرم آمد خون از بصرم آمد
دیدم به ملاقاتم تا قاتل جانی را


مظلوم تر از من نیست گر هست بگویم کیست ؟
آن کس که نهد در گور این قد کمانی را


در مسجد و در کوچه دیدیم من و حیدر
او غاصب اول را من سیلی ثانی را


بس راز به هم گفتیم تا هر دو پذیرفتیم
او خون جگر خوردن من اشک فشانی را


«میثم» چه نوا خواندی زین زمزمه سوزاندی
هم اسفل و اعلا را هم عالی و دانی را

 

غلامرضا سازگار

 

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۱۰
AHR

اجرای حاج محمود کریمی در شب های فاطمیه در حسینیه امام خمینی (ره) ، محضر رهبر انقلاب

 

بسم رب العشق ، رب العالمین
عشق مولایم ، امیرالمومنین

فاطمه تعبیر دوری از عذاب
بهترین تفسیر از ام الکتاب

مادر یکتای هستی از عدم
مادر لوح و قدم ، روح قسم

جسم ناسوتی او روح فلک
روح لاهوتی او جسم ملک

دستر تقدیر خدا بر عالمین
مادر ارباب مظلومم حسین

حجت کبری است بر کل حجج
با دعایش می رسد یوم الفرج

جنتی که زیر پای مادر است
خاک پای دختر پیغمبر است

ارث مادر بر تمام اولیا
علم و حلم و صدق و تسلیم و رضا

در امامت گر علی تکثیر شد
بچه شیر از شیر مادر شیر شد

تا امید جود از دادار از اوست
رونق بازار استغفار از اوست

حق چو در محشر هویدا می شود
مومن از مجرم مجزا می شود

روح در عشاق او چون می دمند
صور این الفاطمیون می دمند

خلق در محشر پیاده او سوار
هاتفی آواز می دارد کنار

کور باد و دور باد هر کس که هست
هان که اجلال نزول فاطمست

آمده عرش خدا را قائمه
آمده ناموس یزدان فاطمه

گفت احمد : مرتضی جان من است
حافظ زهرا و قرآن من است

ناجی کل بشر هستیم ما
امت خود را پدر هستیم ما

حال اگر باب مسلمانان علیست
مادر خود خوب فهمیدیم کیست

روز وصل دوستداران یاد باد
یاد باد آن روزگاران ، یاد باد

یاد پشت خاکریز جبهه ها
یاد یاران عزیز جبهه ها

یاد مجنون و شلمچه یاد هور
یاد کارون و فرات و کرخه ، نور

نام سرداران برادر بود و بس
فاطمه در جبهه مادر بود و بس

مادریش را چو باور داشتیم
گرد خود صدها برادر داشتیم

داغ مادر جان ما را شمع کرد
گرد فرزند رشیدش جمع کرد

ای برادر حال مادر خوب نیست
پای بستر ، حال حیدر خوب نیست

فاطمه در غشوه های احتزار
مرتضی در رعشه های اضطرار

گوش دل های همه بر پشت در
بر وصیت های مادر با پدر

فاطمه یک نغمه دارد زیر لب
صحبت از کفن است و دفن نیمه شب

صحبت از بی یار و بی یاور شدن
غسل دادن از ورای پیرهن

صحبت سجاده و چادر نماز
نیمه ی شب ، زینب و راز و نیاز

ای که غم ها را عسل کردی علی
پس چرا زانو بغل کردی علی

ای به جنت هم نشین فاطمه
ای امیر المومنین فاطمه

ای  که بر ارض و سما هستی امیر
جان زهرایت سرت بالا بگیر

آن که باید این چنین باشد منم
شرمگین و دل غمین باشد منم

خواستم یاری کنم اما نشد
ریسمان از دست هایت وا نشد

مرگ چو آید برایت کام من
گریه کن بر من و بر ایتام من

شد صدای فاطمه آرام تر
ای برادر ها همه آرام تر

ناله ی جانسوز می آید به گوش
صحبت از یک روز می آید به گوش

صحبت از یک روز گرم و آتشین
داستان یک بدن روی زمین

داستان خیمه ی افروخته
دختران و گیسوان سوخته

ماجرای مادر بی طفل چیست؟
ساقی تشنه کنار آب کیست؟

قصه ی سرباز در گهواره چیست؟
داستان گوش های پاره چیست؟

داستان سر بریدن از قفا
غارت دار و ندار خیمه ها

بارش باران سنگ از روی بام
صحبت از بازار شوم شهر شام

زینب و بند اسارت وای وای
اهل بیت و این جسارت وای وای

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۵۲
AHR

 

زبان حال امیرالمومنین (ع) با حضرت زهرا (س)    _    فاطمیه

 

 

 

به التماس نگاه یتیم های خودت

به دست های کریمانه ی دعای خودت

بیا دوباره دعا کن ولی برای خودت

برای پهلو و بازو و دست و پای خودت

فقط برای نرفتن دعا کنی ...  باشد ؟

برای بی کسی من دعا کنی ...  باشد ؟

 

همین که دیدمت از صبح بهتری امروز

به سفره نان خودت را می آوری امروز

دوباره دست به پهلو نمی بری امروز

نگو به فکر جدایی ز حیدری امروز

که گفته پیر شدی یا جوانی ات رفته ؟

خدای من نکند مهربانی ات رفته

 

تو بار رفتن بستی ، علی حلال کند ؟!

تو بین بستر هستی ، علی حلال کند ؟!

تو بین شعله نشستی ، علی حلال کند ؟!

تو بین کوچه شکستی ، علی حلال کند ؟!

تو را به جان حسینت نگو حلالم کن

از این غریب بخر آبرو حلالم کن

 

کمی مراقب خود باش ، فکر جانت باش

به فکر من نه ، کمی فکر کودکانت باش

تو باش ! با تن زخم و قد کمانت باش

بمان و قدرت زانوی پهلوانت باش

همان که بست در این خانه دست حیدر را

مخواه باز ببیند شکست حیدر را

 

خدا نکرده به تابوت مرگ تن دادی ؟

که دست بی کسی ام را به دست من دادی

اگر به دخترکت چند تا کفن دادی

بگو برای حسین از چه پیرهن دادی ؟

چرا که بر بدنش پیرهن نمی ماند

نه پیرهن که برایش بدن نمی ماند

 

محمد بیابانی

 

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۰۳
AHR

 

حضرت زهرا (س)   _   شهادت / مدح

 

 

 جنت که خود به نام شبستان فاطمه‌ است
سجاده ای به گوشه ی ایوان فاطمه‌ است


بال فرشتگان خدا غرق حسرت
خاک گلیم حجره ی طفلان فاطمه‌ است


نام علی شده به عدد با نمک یکی
نام علی خودش ز نمکدان فاطمه‌ است


فرمود مصطفی که فدایش شود پدر
روحی که هست در تنم از آنِ فاطمه‌ است


وقتی که روح فاطمه در جسم احمد است
جان علی و آل علی جان فاطمه‌ است


تنها نه جلوه‌گاه رخش مهر و ماه شد
چشمان حیدر آینه‌گردان فاطمه‌ است


جایی که جود و بخشش پرودگار هست
بخشش به روز حشر به فرمان فاطمه‌ است


عارف کسی شده‌ است که زهراست قطب او
فانیِ در ولی شدن عرفان فاطمه‌ است


از جان خود به پای ولایت گذشته و
اسلام وام دار ز ایمان فاطمه‌ است


فرمانده ی قیام برای امام ، اوست
ظالم شکست خورده ی میدان فاطمه‌ است


بیداری و بصیرت و عزم و جهاد و فتح
یک جلوه از ابهت طوفان فاطمه‌ است


کشتار نه ! هدایت و هشیاری بشر
در قلب ذره‌ ای است که تاوان فاطمه‌ است


در سایه ی ولایت فرزند مرتضی
ایران سپاه حیدر و ایران فاطمه‌ است


عالم تمام ملک علی شیر لافتاست
ایران میان این همه استان فاطمه‌ است


در آستان قدس رضا نور مادری است
یعنی رضا نگین خراسان فاطمه‌ است


ما سربلند و سینه ستبر و سرآمدیم
این اقتدار ما ز شهیدان فاطمه‌ است


با این حساب قبر شهیدان بی پلاک
پایین پای مرقد پنهان فاطمه‌ است


مشهور شد حسن به کرامت در اهل بیت
خوان حسن نتیجه ی احسان فاطمه‌ است


عالم تمام بی سر و سامان کربلاست
اما حسین بی سر و سامان فاطمه‌ است


آن که به او همه شهدا غبطه می خورند
با هر دو دست ، دست به دامان فاطمه‌ است


بخشیده می شوند همه با آن دو دست که
چون مصحف شریف به دستان فاطمه‌ است


تیغ کلام و خطبه ی زینب به شهر شام
تفسیر آیه آیه ی قرآن فاطمه‌ است


حجت تمام کرد به آیات و محکمات
این اشک ها ز غربت برهان فاطمه‌ است


عشق علی چنان زده آتش به جان او
در مشتعل ز سینه ی سوزان فاطمه‌ است


در بارگاه قدس که جای ملال نیست
چشمان قدسیان همه گریان فاطمه‌ است


مانده است ذوالفقار علی در نیام صبر
قلب خدای صبر ، پریشان فاطمه‌ است


شرمنده شد علی ز پیمبر که گفته بود
شیر خدا همیشه نگهبان فاطمه‌ است

 

حاج محمود کریمی

 

 


کانال تلگرام اشعار آیینی «زائرانه»  (کلیک کنید)


 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۳۶
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

هرگز ندیده است کسی مادر این چنین

یک بستری چنین و شکسته پر این چنین

 

شهر مدینه هیچ کسی را چنین نزد

جز تو نداشت شاخه ی نیلوفر این چنین

 

مزد رسالت پدرت دست کوچه بود

اجرت کسی نداد به پیغمبر این چنین

 

از جای جای پیرهنت تکه ای کم است

شاید گرفته است به میخ در این چنین

 

حالا نفس نفس زدنت کند تر شده

دارد شکستگی تو دردسر این چنین

 

چندین شب است دست تو بالا نیامده

شانه نخورده است موی دختر این چنین

 

معلوم می شود تو مداوا نمی شوی

زانو بغل گرفته اگر حـیـدر این چنین



علی اکبر لطیفیان
 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۵۵
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _   شهادت

 

 

یافتم میقات من پشت در است

حفظ  «رب البیت» از حج برتر است

 

رمی شیطان کردم از امر جلیل

تا بگیرم کعبه از اصحاب فیل

 

بسته بودم پشت در احرام خود

رهسپر کردم به مسجد گام خود

 

سعی کردم تا نماند فاصله

از صفا تا مروه کردم هروله

 

گفتم او شمع است و من پروانه ام

بر نگردم بی ‌عـلـی در خانه ام

 

حج من رخسار حـیـدر دیدن است

طوف من دور عـلـی گردیدن است

 

آنقدر ای قبله ی  بیت ‌الحرام

دور تو گشتم که شد حجم  تمام

 

علی انسانی

 


کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)


 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۴۹
AHR

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

با عرض تسلیت به مناسبت ایام فاطمیه اول و شهادت حضرت زهرا (س)

می توانید لیستی از اشعار مربوط به این ایام را در زیر مشاهده کنید .

این لیست ، تمامی اشعار فاطمی وبلاگ زائرانه نمی باشد.

در ایام فاطمیه دوم ان شاءالله اشعار دیگر شهادت حضرت زهرا (س) در دسترس شما قرار می گیرد .


ضمن این که می توانید در قسمت طبقه بندی موضوعی

تمامی اشعار شهادت حضرت زهرا(س)  در وبلاگ زائرانه را بخوانید.

 

 

 

بر بانوی مطهرمان گریه می کنیم | علی اکبر لطیفیان


 بین روضه می شود حس چون حضور فاطمه | سید پوریا هاشمی

 

عجب به عهد رسول خدا وفا کردند | غلامرضا سازگار

 

با چشم های نیمه بازت گاه گاهی | حسن لطفی

 

دردا که پیر گشتم در موسم جوانی | غلامرضا سازگار

 

آتش و این همه اسرار نمی دانستیم | محمود ژولیده

 

شکر می گویم خدا را خلقتم زهرایی است | جواد حیدری

 

باور نمی کنم که پریدی ز باورم | حسن لطفی

 

مادر به نونهالی من رحم کن مرو | محمود ژولیده

 

ای ز نبی ربوده دل ... | غلامرضا سازگار

 

ای خسته ی دل خسته ی آزار کشیده | حسن لطفی

 

یک نفر از شاخه هایم ... | علی اکبر لطیفیان

 

می نویسم به چشم تر مادر | حسن لطفی

 

رفتی و پژمردنم و ندیدی | علی اکبر لطیفیان

 

خدا کند دگر این خانه ... | سید پوریا هاشمی

 

میدونید رفتن دلبر یعنی چی ؟ | قاسم صرافان

 

دارم عذاب می کشم و آب می کشم | حسن لطفی

 

یه میخ بگید ... | قاسم صرافان

 

چون رسد لحظه ی با زور علی بردن را | محمود ژولیده

 

اگر دشمن کند نقش زمینم | غلامرضا سازگار

 

انگار که چشمان تو را خواب گرفته | حسن لطفی

 

فاطمه روزی که خلقت شد سراسر نور بود | محمود ژولیده

 

دق مرگ می شوم ز نفس های آخرت | حسن لطفی

 

تو در بیت ولایت بعد مادر ، مادری زینب| غلامرضا سازگار

 

خیلی زوده که وداع من و تو سر برسه | قاسم صرافان

 

 

 

اللهم صل علی صدیقه الشهیده فاطمه الزهرا

شهادت حضرت زهرا (س) بر تمامی شیعیان تسلیت باد.

 


کانال زائرانه در تلگرام  (کلیک کنید)


 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۵۲
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

باید برای فاطمه مشکی به تن کنیم

باید ز داغ او دل خود پر محن کنیم

 

 باید که جان دهیم در این فاطمیه ها

باید که یک دهه فقط از او سخن کنیم

 

ای کاش بین سینه ی من تیر می کشید

شاید که درک غصه ی قلب حـسـن کنیم

 

از دست داده ایم مادر تازه جوانمان

خرده مگیر گریه اگر مثل زن کنیم

 

وقتی گریز روضه ی ما کربلایی است

باید کمی اشاره به آن پیرهن کنیم

 

در انتهای روضه ی زهرا نشسته ایم

گریه برای آن پسر بی کفن کنیم

 

یاسر مسافر

 


 

کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)

 


 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۰۸:۴۲
AHR

 

زبان حال حضرت زهرا (س)  _  شهادت

 

 

من می روم دگر ز کنارت پسر عمو

دیدار ما به روز قیامت پسر عمو

 

من می روم و مونس شب هات می شود

یک چاه و قبر مخفی و  غربت پسر عمو

 

من حاضرم قسم بخورم که ندیده ام

از تو به غیر مهر و محبت پسر عمو

 

زانو گرفته ای به بغل مثل کودکان

خیبر شکن روز های شجاعت پسر عمو

 

دنیای تو مگر که به آخر رسیده است ؟

برخیز جان من به فدایت پسر عمو

 

چشمت کجاست قطره ی اشکی به من بده

می خواهمش برای شفاعت پسر عمو

 

گریه مکن فدای سرت هرچه شد ، زیاد ...

کاری نبود عمق جراحت پسر عمو

 

شرمنده ام غلاف عدو دست من برید

بر دوش مانده بار خجالت پسر عمو

 

حمیدرضا برقعی

 


 

کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)

 


 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۱۹
AHR

 

زبان حال حضرت زهرا (س)   _   شهادت

 

 

چند روزی است سرم روی تنم می افتد
دست من نیست که گاهی بدنم می افتد

گاهی اوقات که راه نفسم می گیرد
چند تا لکه روی پیرهنم می افتد

باید این دست مرا خادمه بالا ببرد
من که بالا ببرم مطمئنم می افتد

دست من سر زده کافیست تکانش بدهم
مثل یک شاخه کنار بدنم می افتد

دست من نیست اگر دست به دیوار شدم
من اگر تکیه به زینب بزنم ، می افتد

سر این سفره محال است خجالت نکشم
تا که چشمم به دو چشم حسنم می افتد

هر که امروز ببیند گره مویم را
یاد دیروز من و سوختنم می افتد

روز آخر شده و در دل خود غم دارم
دو  پسر دارم و  اما کفنی کم دارم

 

علی اکبر لطیفیان

 


 

کانال اشعار آیینی  «زائرانه» در تلگرام  (کلیک کنید)

 


 

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۱۲
AHR

 

زبان حال حضرت زهرا (س)  _   شهادت

 

 

ناله در سینه ی بشکسته ی من زندانی است
گریه هایم همه شب تا به سحر پنهانی است

به پریشانی گیسوی حسینم سوگند
دل دریایی ام از دست غمت طوفانی است

به خدا گریه ی من بر رخ و بر پهلو نیست
همه ی غصه ی من آن که تو خود میدانی است

چند روزی است علی سر به گریبان داری
چند روزی است جهان در نظرم ظلمانی است

آنقدر هر دل شب در بر من آه مکش
ز چه رو تا به سحر دیده ی تو بارانی است

دردم این است تو بر رفتن من گریه کنی
لیک در خانه ی همسایه ی ما مهمانی است

حال چون وقت جدایی است رخم سیر ببین
زیر این نیلی سیلی رخ من پیدا نیست

 

 

حجت الاسلام جواد محمدزمانی

 

 


 

کانال اشعار آیینی «زائرانه»  در تلگرام  (کلیک کنید)

 


 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۰۶
AHR

 

حضرت زهرا (س)  _  شهادت

[ مناجات با امام زمان (عج) ]

 

 

این روز ها که مادرمان بین بستر است

دل بیشتر هوایی دیدار دلبر است

مادر ضعیف و بی رمق و قد کمان شده

خون لخته های سینه ی بیمار  بر در است

اول دعای هر شب او در نماز  شب

تعجیل در وفات و وصال پیمبر است

این قامت کمانی و رخسار ارغوان

تایید آن سفارش ایام آخر است

او در وطن غریبه و در کوچه های تنگ

سیلی حواله ی رخ بانوی حیدر است

حرف مدینه جز غم و افغان و آه نیست

گوشی برای حرف علی غیر چاه نیست

 

این روزها که یاس علی قد خمیده است

دل بیشتر برای ظهورت تپیده است

فضه توان یاری مجروح را نداشت

آقا گمان کنم که زمانش رسیده است

وقتی کشان کشان قدمی راه می رود

خونابه ها تمام مسیرش کشیده است

این سوی خانه فاطمه رویش گرفته و ...

آن سو حسن نشسته و رنگش پریده است

بغضش حکایتی شد و دانی به من چه گفت ؟

از ضرب کینه و رخ و دیوار کوچه گفت

 

این روزها که شال عزا روی دوش ماست

تعجیل در ظهور عدالت سروش ماست

حرف از بقیع خاکی و قبر نهان شده

فریاد « العجل گل زهرا » خروش ماست

نیلوفری کنار دری می خورد زمین

فضه به داد من  برس اش توی گوش ماست

سقط بنفشه در رحم لاله ی نبی

آثارش اختلال در آرام هوش ماست

تدفین شب حکایت شیرین عشق بود

نقش مزار گم به دل غم فروش ماست

این عاشق و حکایت بیمار ناتوان

ذکرم شبانه روز بیا صاحب الزمان

 

حسین ایمانی

 


 

کانال تلگرام اشعار آیینی  «زائرانه»  (کلیک کنید)

 


 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۲۰
AHR

 

حضرت زهرا  (س)   _   شهادت

 

 

در سرش خیره سری فکر خیانت دارد

دست سنگین کسی میل جنایت دارد

 

یک نفر نیست بگوید مزن اینقدر لگد

پشت در حضرت زهراست ، خجالت دارد

 

همه جز چند نفر ، بنده شیطان شده اند

میخ در  هم به علی قصد خیانت دارد

 

دود از چادر زهرا به ثریا رفته

آسمان باز از این خاک شکایت دارد

 

فاطمه سوخت ولی باز دم از حیدر زد

شیعه ی شیر خدا غیرت و  همت دارد

 

این که این گونه تن فاطمه را لرزانده

عقده از واقعه ی عید ولایت دارد

 

سوخت در تا که به قنفذ برسد سهمیه ای

چه قدر خانه ی خورشید کرامت دارد

 

محمدحسین رحیمیان
 


 

کانال تلگرام اشعار آیینی  «زائرانه»  (کلیک کنید)

 


 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۴۷
AHR